شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۱۰/۲۰ / /
یک تکه از صدای تو
مرتضی کاردر  انگشت‌‎‌‎ها به نرمی، بر شیشه‎‌‎ها زدند/ با حالت اشاره کسی را صدا زدند/ انگشت‎‌‎های سبز بریده، تمام شب/ بر شیشه‎‌‎های پنجره خواب ما زدند/ یک‎‌‎دسته جنگجوی قدیمی، سوار اسب/ شیپورها نواخته و طبل را زدند/ و دسته منظم سربازهای خیس/ از ایستگاه ابر، رسیدند، پا زدند/ دزدان آب، مدرک جرم نکرده را/ نقشی به روی خاطره شیشه‎‌‎ها زدند/ اما سپیده پنجره را خون گرفته بود/ ـ باران نبود، حرف دروغی به ما زدند!»  سال‎‌‎های میانی دهه 70 سال‎‌‎های برآمدن جریانی تازه در غزل امروز است؛ غزلی که تلاش می‎‌‎کند …