جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
۱۳۹۹/۰۹/۰۹ / /
قصههای کهن/ ذوالنون مصری
نقل است که ذوالنون گفت: «اعرابیای دیدم در طواف، با تنی نزار و زرد و استخوان گداخته.» به او گفتم: تو محبی؟ گفت: بلی. گفتم: حبیب تو به تو نزدیک است یا از تو دور؟ گفت: نزدیک. گفتم: موافق است یا ناموافق؟ گفت: موافق. گفتم: حبیب تو، به تو نزدیک و تو به این زاری و نزاری؟ گفت: ندانستهای که عذاب نزدیکی و موافقت، هزار بار سختتر از عذاب دوری از مخالفت است. تذکره الاولیا- عطار نیشابوری
اسرائیل اصفهان رژیم صهیونیستی پرسپولیس فوتبال ایران عملیات وعده صادق استقلال سیل حمله ایران به اسرائیل فلسطین لیگ قهرمانان اروپا