ملیکا : حسرت خانه ترسناک پدرم را می خورم ! / فرید نقش عاشق ها را بازی کرد تا .... + نظر کارشناس
حوادث رکنا: صدای ترسناک ناله های مادرم که هر بار پدرم او را به بهانه های مختلف کتک میزد ، تمام شادی های کودکانه ام را از من گرفته بود .... برای همین تصمیم گرفتم فرار کنم ...فرار کنم تا از این دره ی تاریک رهایی یابم نمیدانستم فرار من دقیقا از چاله نجات یافتن و افتادن در چاه عمیق است این چه سرنوشت سیاهی است که من گرفتارش شدم.....