خاطره خنده دار محسن قرائتی: رفته بودم عروسی دیدم نون و پنیر و هندونه میدن گفتم مگه عروسی نیس اینجا، دوماد گفت میخوام حزب اللهی باشم آخه این خُل بازیا چیه + فیلم