خاطره خنده دار لاله مرزبان: داشتم می‌رفتم بانک و برقا قطع شده بود خلاصه رئیس شعبه زحمت کشید برای من کارمو راه بندازه من اومدم برگه‌ها رو بهش بدم برگه رو گرفت به من گفتش که آبان بگو ثابت نمرده