شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
۱۳۹۹/۰۲/۰۳ / /
پروژه نجات «کئیپلا»
[سامان موحدیراد] یک روز که برای مأموریت کاری در ارومیه بودم و صبح زود به این شهر رسیدم، هرچه گشتم نتوانستم قهوهخانهای، رستورانی یا کافهای پیدا کنم که در آن «گوزلمه» سرو شود. گوزلمه صبحانه جذاب ترکی است که در میان اهالی شمال غرب ایران بهویژه ساکنان برخی شهرهای استان آذربایجان غربی طرفداران فراوانی دارد. ولی گویا این غذا را جز در خانهها آن هم خانوادههای سنتی نمیتوانید پیدا کنید. این اتفاقی است که نه در ارومیه و آذربایجان غربی که در بسیاری از استانهای ایران رایج است. داستان معروفش مازندران است. عمده غذاهایی که در رستورانهای مازندران میتوانید بخورید غیر از «اکبر جوجه» که ابتکاری تجاری است، به منوی غذایی گیلانی مربوط میشود. درواقع هجوم زیاد مسافر به مازندران، تصور عمومی و شکلگرفته برای مسافران درباره مفهوم واحدی به اسم «شمال» و تنبلی رستوراندارهای مازندرانی موجب شده تا شما میرزا قاسمی و کته کبابی را بهوفور در مازندران پیدا کنید ولی اثری از «کئی پلا» و «شامی بابلی» در منوی غذایی رستورانهای مازندران نبینید. همین تصور رایج و شکل گرفته شاید موجب شده که خیلیها اصلا ندانند منوی غذاهای محلی مازندرانی با گیلانی تفاوتهای فراوانی دارد. اما تلاش زیاد گیلانیها برای تجاریسازی غذاهای بومیشان در برابر کمکاری مازندرانیها در ارایه غذاهای بومی موجب شده تا گستره سفره غذاهای گیلانی، مازندران را هم در بر بگیرد. در این گزارش و در گفتوگو با «ستایش فرجی»، پژوهشگر خوراک که چند سالی است در کار پژوهش در غذاهای بومی و محلی است، قصد داریم کمی در اینباره حرف بزنیم. درباره اینکه چرا غذاهای محلی در برخی مناطق ایران فرصت بروز و ظهور پیدا نکردند و چگونه در سالهای اخیر با ظهور شبکههای اجتماعی فرصتی برای زنده شدن دوباره آنها ایجاد شد.
استقلال فوتبال شمس آذر قزوین اسرائیل اصفهان ایران پرسپولیس رژیم صهیونیستی عملیات وعده صادق سیل فلسطین حمله ایران به اسرائیل