[ نیره خادمی ] ایل قشقایی را که یکجانشین کردند، پدر پروین که اتفاقا صدای خوبی هم داشت، خانه- باغی در «جایدشت» فیروزآباد خرید. دختربچه که بود، صبحها با صدای ساز هادی نکیسا از خواب بیدار میشد و در طول روز، شاهد رفتوآمد خیلی از هنرمندان موسیقی در خانه- باغ پدریاش بود. بنابراین پروین بهمنی، از آنها آموخت؛ از نورعلیخان برومند، بیژن سمندر، مرتضی شریف، غلامرضاخان بهمنی، محمدحسین کیانی، حبیبخان گرگینپور، محمدقلی خورشیدی و .... «نورعلیخان برومند من را خیلی دوست داشت، چون فرزندی هم نداشت. یک روز صدای من را همراه سهتار با ضبطهای ریلی آن زمان، ضبط کرد و با خود برد. محمدحسین کیانی هم خیلی وقتها به خانه ما میآمد و معتقدم بینظیرترین خواننده قشقایی است.»
پدر پروین همیشه او را تشویق میکرد تا حتما بخواند؛ به خواستهاش هم رسید. پروین نهتنها خواند که سالهای زیادی برای پژوهش درباره موسیقی فولکلوریک، ادبیات و فرهنگ شفاهی قشقایی گذاشت. از کودکستان تا دبیرستان در مدرسه مهرآیین، تنها مدرسه ملی شیراز، درس خواند. به تربیت معلم عشایر رفت و بعد هم موسیقی قشقایی را ادامه داد. چند سالی هم در ایتالیا زندگی کرد و دوباره به ایران برگشت.
آوازهاش نهتنها در ایران که در بسیاری از کشورهای دیگر بهویژه کشورهای تُرکزبان پیچید. بیشتر از 30سال به دنبال موسیقیدانان «عاشیقی» گشت. اوایل دهه 70 که محمدرضا درویشی همراه هنرمندان موسیقی نواحی در تهران برنامه اجرا کرد، پروین هم هنرمندان قشقایی را روی صحنه آورد. با کمک و حمایت محمدرضا درویشی، سازمان عشایر انجمن موسیقی آن زمان و البته علی مرادخانی، مدیر وقت دفتر موسیقی، عاشیق اسماعیل را پیدا و با حضور چند عاشیق دیگر برای او بزرگداشتی برگزار کرد. برایشان ساز خریدند و به دستشان دادند. عاشیقهایی که هر کدام 20 سال ساز دست نگرفته بودند، روی صحنه نواختند. گونههای پروین هم در اتاقک پشت صحنه، از هیجان گُر گرفت و سنگینِ اشک شد. عاشیقها درواقع منظومهخوانهایی هستند که گاه شعر و قصههای قدیمی میخوانند و گاه بداههپر