سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024


۱۳۹۹/۰۵/۱۴ / /
روزها بساطی برپا نمی‌شود
  [ شادی خوشکار ] سی‌وپنج سال قبل که بساطش را در این خیابان پهن کرد، خیابان‌ مال کسی نبود، ولی امروز صاحب دارد و نمی‌شود هر جای آن‌ که بخواهد بساط کند. ساعتی گذشته از ظهر تابستان، با دستفروش دیگری در خیابان برادران مظفر منتظرند تا ساعت کاری مأمورها تمام شود، خیابان را رها کنند و علی و همکارش بزنند بیرون از کوچه، بیایند در دید مردم و تی‌شرت بفروشند. اما هنوز تا ساعت 8 شب کلی مانده، هرچند آنها امیدوارند مأمورها زودتر خسته شوند و کار را رها کنند یا دل‌شان بسوزد و بروند گوشه دیگری تا این گوشه از خیابان ولیعصر آزاد شود. علی 57 ساله که 9سالگی از ارومیه به تهران آمده، می‌گوید نمی‌دانم چرا با شهر این کار را می‌کنند. منظورش فقط جمع‌آوری دستفروشان و بیلبوردهایی نیست که جا به جا در خیابان ولیعصر از سه‌راه جمهوری تا سر زرتشت در محدوده مناطق 6 و 11 شهرداری تهران به همه می‌گوید: «اجرای طرح انضباط شهری و ساماندهی دستفروشان با هدف حفظ سلامت شهروندان و مقابله با ویروس کرونا. با همدلی و رعایت قوانین، زنجیره سرایت بیماری را قطع کنیم.»  نگاهی به خیابان می‌اندازد و می‌گوید: «مثلا همین درخت‌ها. یک روز می‌آیند یک درخت را قطع می‌کنند، بعد جایش دو تا نهال می‌کارند، چند وقت بعد آن نهال‌ها را خشک می‌کنند. یک روز نرده می‌کشند از کجا تا کجا، بعد یک جاهایی را باز می‌کنند. یک ماه می‌گذارند کار کنیم، بعد از صبح تا 8 شب مأمور می‌گذارند که نیاییم. دلم می‌سوزد.» دستفروش دوم حوله می‌فروشد. علی می‌گوید: «خودم درد داشتم، آمدم با این درد دل کردم. نمی‌دانم به درد خودم گریه کنم یا این.» حوله‌فروش می‌گوید بیشتر از 25‌سال دستفروشی کرده است: «چرا دروغ بگویم؟ من همه روزهای عید را هم آمدم کار کنم. وقتی باید کرایه خانه بدهم که نمی‌توانم بیکار بمانم.»