جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024


۱۳۹۸/۱۲/۲۴ / /
فهم جهانی شدن از خلال همه‌گیری کرونا
‏  [عرفان حاجی‌پروانه | امیرحسین احمدی] اینکه روزی از خواب بیدار شویم و ببینیم ویروسی ناشناخته در حال انتشار است، شاید بیشتر ‏می‌توانست موضوع داستانی تخیلی یا فیلمی سینمایی باشد، اما این خواب به واقعیت پیوست. ‏شاید هنوز در شوک خبری باشیم، اما دیر یا زود نیازمند بررسی جزر و مد‌های وضع فعلی ‏هستیم. ویروس کرونا کدام بحران‌ها یا امکان‌های ناپیدا را به ما نشان می‌دهد؟ با لنز سیاسی - ‏اجتماعیِ کرونا چه مسائلی را می‌توانیم بهتر ببینیم و این بینش چه فایده‌ای دارد؟ به عبارت دیگر، ‏باید بپرسیم آیا کرونا بحرانی صرفا بیولوژیک است که چند وقتی همه ما را درگیر خود می‌کند یا  اتفاقی است که در خلال خود نشان می‌دهد مسائل دیگری هم قبل از پدیدار شدن کرونا ‏وجود داشت؟ مسأله مرکزگرایی و نظارت دولت هم از دیگر نکات تأمل‌برانگیز این روزهاست. دغدغه همبستگی و ‌هزار و یک مسأله دیگر هم از نکاتی است که جهان اندیشه را به خود مشغول کرده است. ‏می‌توان پرسید که در شرایط فعلی وظیفه بینش جامعه‌شناختی چیست؟ آیا باید نوحه‌گوی تباهی ‏باشد یا به جامعه امید مصنوعی تزریق کنند؟ هیچ‌کدام! خروج از این دوگانه و رؤیت‌پذیر کردن ‏جنبه‌های سرد و پنهان واقعیت و بررسی جزر و مد‌های وضع فعلی وظیفه اوست. همه این پرسش‌ها ‏باعث شد به سراغ مهدی یوسفی برویم که این روزها پدیده‌ کرونا را از زوایای مختلف می‌بیند.‏همان‌طور که پزشکان در پی شناخت این ویروس نوپدید هستند، جامعه‌شناسان هم ‏در تلاشند تا کرونا را به‌عنوان پدیده‌ا‌ی اجتماعی که احتمالا گشودگی‌هایی به اتفاقات متفاوت ‏دارد، فهم کنند. یوسفی وضع کرونا را تناقض‌آمیز می‌داند، چرا که این روزها میان متون و ‏صحبت‌های مربوط به کرونا مشاهده کرده است که آن‌ دسته از متفکران و نویسندگانی که تا پیش از ‏این علیه نظارت دولت صحبت می‌کردند حالا معتقدند که دولت باید نظارت بیشتری داشته‌باشد و ‏آنانی هم که می‌گفتند نظارت دولت باید با تمام قوا انجام شود، حالا به نحوی دیگر از گفته‌های ‏گذشته خود کوتاه آمده‌اند. این جامعه‌شناس