جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
۱۳۹۹/۰۵/۳۱ / /
ماکیاولی، شیطان مجسم!
اگر احیانا کسی بگوید «شیطان»، احتمالا شما به یاد کودکی بامزه و گوگولی میافتید که از قضا خیلی هم بازیگوش است. ولی نیکولو ماکیاولی خیلی هم بزرگ و بدهیبت بود و اصلا هم گوگولی نبود. عقایدش دقیقا ما را به یاد خود شیطان میاندازد و البته شیاطینی که از او پیروی کردند. خب ابتدا بگویم که او در فلورانس ایتالیا متولد شد. نقل است که روزی صحنه شکنجه یا اعدام یک نفر را در کودکی دید و همین جرقهای شد برای طرز فکر پلیدش. خیلیها که توضیح خواهم داد هم از او تبعیت کردند و بعدها ملتشان را بدبخت کردند. یعنی میخواهم بگویم اینکه هر چیز سنی دارد، بیهوده نیست و طرز فکر یک کودک تا کجاها که میتواند خرابی به بار بیاورد. نمیدانم اسم او را فیلسوف بدپندار بگذارم یا نویسنده آثار زشت یا سیاستمدار، اما خب به سیاست علاقه خاصی پیدا کرد. او به مدت ١٠سال مشاور «سودرینی» فرمانروای قرن شانزدهمی فلورانس شد و از بس زرنگ بود، تمام زیر و بم سیاست را یاد گرفت و اتفاقا به سودرینی هم کارهای بد بد یاد داد. بعدا که طبق روال همیشگی تاریخ، شاهان سر قدرت به جان هم افتادند، سودرینی مغلوب شد و ماکیاولی هم سخت شکنجه و تبعید شد. او کتابی مشهور به نام «شهریار» دارد که در آن شیوه مملکتداری – بخوانید آزار ملت – را توضیح میدهد. علاوه بر آن چند نمایشنامه و داستان هم نوشت که بدآموزی داشت. بهطورکلی ماکیاولی جنس بشر را خراب میدانست و بیشتر بر جنبههای بدی تأکید داشت که خودش آنها را دوست داشت.
اصفهان اسرائیل ایران پرسپولیس فوتبال رژیم صهیونیستی سیل استقلال حمله ایران به اسرائیل عملیات وعده صادق لیگ قهرمانان اروپا فلسطین