افزایش جمعیت سالمندان زن در ایران به مسئلهای فراتر از روند طبیعی سالمندی تبدیل شده است. در جامعهای که زنان بهدلیل تبعیضهای فرهنگی، اقتصادی و قانونی به حاشیه رانده میشوند، زنانهشدن سالمندی نهتنها بحران نابرابری جنسیتی را تعمیق میکند بلکه به ابربحرانی در بازنمایی قدرت و مشارکت اجتماعی تبدیل شده است. آیا صدای زنان سالمند در ساختارهای قدرت شنیده خواهد شد یا همچنان در سایه نگاه تبعیضآمیز محو میشود؟