مارکس در اواسط قرن نوزدهم، دولت در نظام سرمایهداری را بهمثابه کمیته اجرائی سرمایهداری تلقی میکرد؛ یعنی نظام سیاسی دستاندرکار رتق و فتق امور سرمایه و بازتولید منافع سرمایهداران است. نظام اداری و اجرائی به شکل مستقیم و غیرمستقیم گماشته شده است تا سرمایه بازتولید شود.