فضای معلق بین «نظم» و «بی نظمی» منطقه ای و جهانی بی شک «نظریۀ آشوب» را به ذهن متبادر می کند. نظریه مذکور بر خلاف واژه «درهمریختگی»، درصدد یافتن نظمی از پی بینظمی است. این تئوری بیان میدارد که پیشبینی های بلندمدت تحولات امری بیهوده و مخدوش است و باید روی تصمیم کوتاهمدت تمرکز کرد. چرا که تئوری یا نظریه آشوب بر وجود سامانههای دگرگونیپذیر (دینامیک) آشوبوار تأکید دارد که در ظاهر و به شکل مانا نظم ندارند، ولی بعد از واکاوی نظم و ترتیب مشخصی را در کوتاهمدت بازتاب میدهند. در واقع مدلهای آشوب بین …