یکدفعه عالم خراب شد روی سر «میم»، وسط زندگی دانشجویی و توی خوابگاه، در 24 سالگی فهمید که باردار است؛ «آن موقع هیچ کاری نمیتوانستم انجام بدهم و فقط به سقط جنین فکر میکردم. با کمک یکی از دوستانم به یک ماما معرفی شدم. به مطب او رفتیم. از من امضا گرفت و قرصی برای سقط به من داد.