دوشنبه / ۳۰ تیر / ۱۴۰۴ - 21 July, 2025
 روزنامه شرق / ۱۴۰۳/۰۶/۲۵

برای او که از بلندی نمی‌ترسد

برای او که از بلندی نمی‌ترسد
«فکر می‌کنم تقریبا همه‌چیز را گفته‌ام، و چه می‌دانم؟» عباس معروفی داستانِ «بانو، و چشم اسفندیار» را با این جمله تمام می‌کند. داستانی که مرز میان خاطره و قصه را درهم می‌شکند و روایت دیگری از خودکشی صادق هدایت به دست می‌دهد. معروفی با سایه‌زدایی از «نویسنده»، داستان/جستاری درباره نویسنده‌ای می‌نویسد که ازقضا خطاب به سایه‌اش می‌نوشت، و او از همان ابتدا تکلیف را یکسره می‌کند: