بعضی کتابها مثل هندوانههای سرخ و شیرین تابستاناند که وقتی غرقشان میشوی، مثل اینکه در هرم گرمای ظهر و زیر ریزههای آفتاب، قاچی هندوانه سرخ و رسیده خورده باشی، کامت شیرین میشود از خواندن یک متن خوب ولو به حزن آکنده و از همینروست که حظ وافر میبری و کتاب را به یاد میسپاری و در این میان، این کتابها یک سرگلی هم دارند شیرینتر و لذیذتر از هر قاچ دیگری در قلب خودشان که بهترین داستانشان است؛