در سالهای اخیر یک جمله آرامآرام از سطح نجواهای شخصی بالا آمده و نزد هر قشری از جامعه از کارگر تا کارفرما میتوان آن راشنید: «دیگر نمیتوانم ادامه دهم». این جمله همزمان یک گزارش فردی و یک علامت جمعی است. گزارشی از نقطه ضعف روان انسانها و علامتی از نقطه غلیان جامعه. در چنین شرایطی جامعه نهفقط با بحران اقتصادی، بلکه با وضعیتی روبهرو است که آن را میتوان «وضعیت فروماند» نامید: لحظهای که توان جمعی ته میکشد و ساختارهای تحمل از درون فرومیریزند.