نامه فرزند شهید به جوان هتاک به قبر شهید:قلبم فشرده شد اما خودم را جای تو گذاشتم!
اولش از غصه دلم فشرده شد و حس کردم کسی به عزیزترین یادگاریهایم دهنکجی کرده است، لگد زده. با خودم لحظه پرتاب نارنجک دستساز را تجسم کردم. حالت چهره و حس آن جوان را سعی کردم در ذهنم تصویر کنم. وقتی ترقه را کوبید به سنگ مزار شهید، زیر لب چه گفت؟