پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
فوتبال ایران در جزییات نمره قبولی نمی گیرد
۱-نکته مثبت فوتبال ما این است که در یک شمای کلی، از نظر محتوایی بهتر بودیم. تیم ملی به جام جهانی راه یافت و نتیجه خوبی گرفت ولی اگر وارد جزییات شویم و جزییات را تک به تک تحلیل کنیم، فوتبال ما نمره قبولی نمیگیرد. سطح کیفی و برنامهریزی مسابقات، داوریها، عدم توجه به جوانگرایی در باشگاهها و این مسائل را مثبت ارزیابی نمیکنم. در هر حال، اینکه فوتبال ما به جام جهانی رفته نتیجه خوبی است و فوتبال تابلوی مثبتی نشان میدهد اما این مساله منطقی و عقلانی نیست. از فوتبالی که در همه ابعاد ضعیف است ولی نتیجه کلی خوبی میگیرد، تنها یک نتیجه میشود گرفت. ظرفیت فوتبال ما خوب است اما از آن به خوبی استفاده نمیشود. این مساله نتیجه مدیریت غیرتخصصی در فوتبال چه در سطح باشگاهها و چه فدراسیون است. فوتبال ما
تک مضرابهای خوبی مینوازد اما در جزییات خوب نیست.
۲- انتظار میرود که در نیم فصل دوم تاثیر جام جهانی را در فوتبال خود ببینیم. اکنون ۸۰ تا ۱۰۰ بازیکن خود را محق میدانند که پیراهن تیم ملی را بپوشند. این موضوع زندگی ورزشکاران را تغییر میدهد و فقط روی فوتبال متمرکز میشوند. آنها تلاش میکنند که بیشتر دیده شوند. معتقدم که فوتبال ایران هر سال بین ۵ تا ۱۰ درصد رشد کیفی دارد. این رشد در سطح برگزاری بازیها و استادیومها بود و داوریها پیشرفت خیلی خوبی داشت اما نیم فصل اول با رکود مواجه شدیم و حتی رو به عقب رفتیم. نیمفصل اول نتیجهگرایی زیاد تیمها این شرایط را به وجود آورد.
۳- مدیران و مربیان باید آرامش بیشتری داشته باشند و از امکانات موجود بهترین استفاده را بکنند. آنها همچنین باید از هزینههای بیهوده پرهیز کنند. آنها باید فضای فرهنگی، اخلاقی، رفاقتی و معرفی بیشتری در تیم جاری کنند و نباید تحت هر شرایطی به فکر پیروزی باشند. همه باید به حریفان خود احترام بگذارند و اگر باختند باید آن را بپذیرند و برای توجیهش به هر بهانهیی متوسل نشوند. نخستین نهادی که مسوول فرهنگسازی است، خانواده است. در آنجاست که فرهنگ و اخلاق اجتماعی در افراد شکل میگیرد. همچنین افراد فرهنگ اجتماعی را در مدرسه یاد میگیرند. شاید همه به دانشگاه نروند اما خانواده و مدرسه دو نهادی است که همه کم و بیش در آنها حضور دارند. در همه زمینههای ورزشی، هنری، سیاست و اقتصاد مشکلات فرهنگی داریم ولی آنچه در ورزش مشخص است این است که خانواده و مدرسه در درجه اول و مدیران و مربیان در درجه بعدی میتوانند نقشآفرین باشند.
۴- مدیران و مربیان با اخلاق و واجد شرایط، زمینه پیشرفتهای اخلاقی را در جامعه ورزشی فراهم میکنند. مدیران با اخلاق، مربیان و پرسنل با اخلاق را مدیریت میکنند. در سطح کلان اما این وزارت ورزش و جوانان است که باید با دستورالعملهای مشخصی و تشکیل کارگروههای مختلف، در سمزدایی و پاک کردن محیط ورزشی بکوشد. هیج جای دنیا وزارت اخلاق یا معاونت رفتار اجتماعی تشکیل نمیدهند! در کشور ما آنقدر به این مساله بیتوجهی شده که دیگر تماشاگران بیاخلاقی میکنند و مدیران و مربیان هم توجه ندارند. ترویج اخلاق به همه مربوط است و یک نهاد خاص نباید متولی آن باشد. نباید انتظار داشت که یک وزارتخانه همه کار را انجام دهد بلکه همه افراد جامعه مسوول هستند.
بیژن ذوالفقارنسب