پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

استراتژی امریكا و جهان غرب برای حمایت از اصلاحات در جهان اسلام


استراتژی امریكا و جهان غرب برای حمایت از اصلاحات در جهان اسلام

خانم چریل بنارد, همسر زلمای خلیل زاد است خلیل زاد موسس بخش مطالعات خاورمیانه در اندیشگاه معروف رند است, كه قدیمی ترین اندیشگاه نظامی امنیتی آمریكا محسوب می شود این اندیشگاه در سال ۱۹۴۵ در نیروی هوایی امریكا تاسیس شد, و بیشتر فعالیت های آن بر مطالعات آینده پژوهی و تحلیل های استراتژیك و بلند مدت نظامی, امنیتی در این نیرو متمركز بود

خانم چریل بنارد، همسر زلمای خلیل‌زاد است. خلیل زاد موسس بخش مطالعات خاورمیانه در اندیشگاه معروف رند است، كه قدیمی‌ترین اندیشگاه نظامی امنیتی آمریكا محسوب می‌شود. این اندیشگاه در سال ۱۹۴۵ در نیروی هوایی امریكا تاسیس شد، و بیشتر فعالیت‌های آن بر مطالعات آینده پژوهی و تحلیل‌های استراتژیك و بلند مدت نظامی، امنیتی در این نیرو متمركز بود.

در این اواخر اندیشگاه رند به یك اندیشگاه ملی در امریكا تبدیل گردیده، و به عنوان بازوی فكری شورای عالی اطلاعات امریكا عمل می‌كند.

چریل بنارد به تازگی كتابی تحلیلی با عنوان «اسلام مردم سالار مدنی: متحدین، منابع و راهبردها» نگاشته كه اخیرا از سوی اندیشگاه رند منتشر شده و از طریق پایگاه این اندیشگاه قابل دسترس است.

كتاب ۷۱ صحفه‌ای وی از یك پیشگفتار، سه فصل و چهار پیوست تشكیل شده است. وی گرایش‌های اعتقادی، فكری در جهان اسلام را به چهار گروه (بنیادگرایان، سنت گرایان، تجدد گرایان، و عرف گرایان یا سكولارها) و هر گروه را نیز به زیر گروه‌هایی تقسیم می‌كند. به اعتقاد وی، رهبران دنیای غرب به منظور دستیابی به منویات خود در جهان اسلام باید به تفاوت‌های درونی و فیمابین این گروه‌ها به دقت توجه كنند.

چریل بنارد سپس به تشریح ویژگی‌ها، قابلیت‌ها، نقاط قوت و نقاط ضعف هر یك از گروه‌ها از منظر باورها و منافع جهان غرب می‌پردازد و موارد اشتراك و افتراق آنها را با جهان غرب به تحلیل می‌كشد. وی كه در دانشگاه امریكایی بیروت تحصیل كرده، و در همان جا با آقای خلیل‌ زاد آشنا شده است، می‌كوشد تا نشان دهد كه اشراف كاملی بر طیف ایدئولوژیك در جهان اسلام و ویژگی‌های، نقاط قوت و نقاط ضعف هر كدام دارد.

پس از تحلیل‌های بالنسبه مفصل، وی یك دستور كار برای پیشبرد اصلاحات مورد نظر امریكا و غرب در جهان اسلام پیشنهاد می‌كند كه به زعم وی بر پایه پنج ستون مردم سالاری برای جهان اسلام استوار می‌باشد.

وی «تجددگرایان» را بهترین شریك غرب در آینده می‌داند، اما تاكید می‌كند كه سكولارهای نیز فرصت مساعدی برای پیشبرد اصلاحات امریكایی در جهان اسلام می‌باشند. تاسف وی از این است كه تجددگرایان در مقایسه با بنیادگرایان و سنت گرایان، جایگاه ضعیف‌تری در جهان اسلام دارند و فاقد حمایت‌های قدرتمند، منابع مالی لازم، زیر ساخت‌های اثر بخش، و تریبون‌های عمومی هستند. پس لازم است كه جهان غربی به آنها یارانه مالی بدهد؛ آن‌ها را به نوشتن برای مخاطبان عالم و به ویژه جوانان تشویق نماید؛ و از دیدگاه‌های آنان در تدوین برنامه‌های درسی اسلامی استفاده كند.

وی نامناسب‌ترین و خشن‌ترین تعبیر‌ها را در مورد بنیادگرایان - اعم از شعیه و سنی - به كار می‌برد و اعتقاد دارد كه جهان غرب باید به هر تدبیری كه میسر باشد، نقاط ضعف احتمالی آنها را بر ملا كرده و در معرض داوری جهانیان به ویژه جوانان و آرمان‌گرایان در كشورهای اسلامی قرار دهد.

وی به ویژه بر غوغا سالاری جهان غرب پیرامون ناكارآمدی حكومت‌های بنیادگرا تاكید می‌ورزد كه اشاره‌ی او علی الخصوص به نظام مقدس اسلامی ایران است. وی از كشف این نكته بسیار مشعوف است كه طرفداران جدی بنیادگرایان را جوانان زیر ۳۰ سال تشكیل می‌دهند كه حاضرند در صورت لزوم سینه‌ی خود را به مسلسل‌ها بسپارند و هر جا كه لازم باشد دست به عملیات انتحاری بزنند.

وی این موضوع را یكی از نقاط آسیب‌پذیری بنیادگرایان رادیكال می‌داند و توصیه می‌كند كه باید از جوانان بنیادگرا پرسیده شود كه اگر نگرش‌ها و اقدامات آنان سنجیده است، چرا افراد میان سال و بزرگتر‌ها تن به چنین نگرش‌ها و اقداماتی نمی‌دهند؟

تحلیل گر ارشد سیاسی در اندیشگاه رند، تجویز نسخه كهنه گسترش صوفی گری در جهان اسلام را از یاد نمی‌برد. به نظر وی، صوفی گری باید به عنوان یك شكل سنتی عرفان اسلامی ترویج شود كه معرف تفسیری آزاد و روشن فكرانه از اسلام می‌باشد!

آنچه در زیر می‌آید، خلاصه‌ای كتاب مذكور است كه در ابتدای آن به قلم نویسنده نگاشته شده است. واضح است كه ترجمه‌ی این پیشگفتار به هیچ وجه به معنای تائید دیدگاه‌های نویسنده نیست. كوشش شده است كه بعضی از تعبیرها و اشارات نامربوط آن نیز، بدون این كه آسیبی به متن اصلی وارد آورد، حذف شوند. با این همه، هنوز هم توصیف‌ها و تعبیر‌هایی در این متن وجود دارد كه صرفا شایسته‌ی تفكر پلید نویسنده است. مترجم از این بابت، كه صرفا به جهت رعایت امانت در ترجمه صورت گرفته است، پیشاپیش پوزش می‌طلبد.

قاعده‌ی طبیعی بازی این است كه دشمنان اسلام، هر كدام از ظن خود در برابر پیشرفت‌های شگرف جهان بینی و ارزش‌های اسلامی ناب محمدی (ص) در سراسر جهان اسلام و حتی فراتر از جهان اسلام موضع بگیرد و در برابر آن به چالش‌ها و ایستادگی و رفتارهای خصمانه برخیزند. اما خدای را سپاس كه دشمنان ما را از میان احمق‌ها برگزیده، و بر چشم و گوش پلید آنها پرده انداخته‌ است.

والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته

امروزه قرائت‌های مختلف اسلام برای كسب تسلط معنوی و سیاسی در حال رقابت با یكدیگرند. نتیجه نهایی این رقابت، پیامدهای بزرگی برای جهان غرب خواهد داشت. رهبران غرب می‌توانند از طریق درك كشمكش ایدئولوژیك مستمر در جهان اسلام و تمیز قائل شدن در میان جریان‌های فكری رقیب، شریك‌های مناسب را شناسایی كنند. بدین ترتیب فرصت مبارزه با افراطی گری و خشونت‌طلبی و نیز حمایت از مردم سالاری و توسعه فراهم می‌آید.

لزوم حمایت از نسخه معتدل و مردم سالارانه اسلام، ظرف چند دهه گذشته روشن شده بود، اما پس از حادثه ۱۱ سپتامبر اهمیت چنین حمایتی بیش از پیش آشكار شده است. صاحب نظران زیادی بر این باورند كه چنین رویكردی سازنده خواهد بود. دین اسلام الهام بخش ایدئولوژی‌ها و اقدامات سیاسی گوناگونی است كه البته برخی از آنها برای پایداری جهانی مضر هستند، بنابراین حمایت و پشتیبانی از آن دسته جریان‌های فكری اسلامی كه خواستار اعتدال، مردم سالاری، صلح و آرامش و نظم اجتماعی توام با تسامح و تساهل هستند، عقلانی خواهد بود. تبدیل و تبدل یكی از ادیان بزرگ جهان، یعنی اسلام، كار ساده‌ای نیست. اگر ساختن یك ملت كاری دشواری و خطیر باشد، باید گفت كه ساختن یك دین به مراتب مخاطره آمیزتر و پیچیده‌تر است. اسلام یك هویت دینی همگن یا نظام خود اتكا و مستقل نیست؛ بسیاری موضوعات و مسائل بیرونی با دین اسلام آمیخته شده‌اند. در واقع بسیاری از فعالان سیاسی در جهان اسلام در تلاشند كه برای پیشبرد و تحقق اهدافشان، بحث‌ها و استدلال‌های خود را اسلامی سازی كنند.

بحران كنونی در جهان اسلام، دو مولفه عمده دارد كه عبارتند از: ناتوانی برای بالندگی و رشد بر حسب تعاریف و شرایط خود و همچنین نداشتن پیوند و ارتباط با جریان غالب جهانی، یك دوره طولانی عقب ماندگی و محروم شدن نسبی از قدرت در سطح جهان از ویژگی‌های چشم گیر جهان اسلام است. بسیاری از راه ‌حل‌های درونی مانند ملی گرایی، پان عربیسم، سوسیالیسم عربی و انقلاب اسلامی منجر به دلسردی و نارضایتی شده‌اند! در ضمن، جهان اسلام نه تنها از فرهنگ معاصر جهانی عقب افتاده است، بلكه هر روز در اقتصاد جهانی شده بیشتر به حاشیه رانده شده و بدین ترتیب موقعیتی ناخوشایند برای هر دو طرف ایجاد شده است.

در میان مسلمان درباره راه برون رفت از بحران كنونی، ریشه‌ها و علل آن، و این كه جوامع آنها در آینده باید چگونه باشند، هیچ اتفاقی نظری وجود ندارد. در نظر دنیای غربی، سوال این است كه از كدام ایدئولوژی‌ها باید حمایت كند، از چه روش‌هایی استفاده كند، و در نهایت چه اهداف روش‌ و واقع بینانه‌ای را باید پیگیری كند.

●طیف ایدئولوژیك

امروزه در جهان اسلام اساسا چهار جایگاه ایدئولوژیك وجود دارند كه عبارتند از: بنیاد گرایی، سنت گرایی، تجدد گرایی و عرفی گرایی (سكولاریسم)، هر یك از این گروهها دارای زیر گروه‌های هستند كه گاهی اوقات تمایز بین گروه‌های اصلی را مبهم می‌سازند. رهبران دنیای غربی باید به تفاوت‌های درون و بین این گروه‌ها به دقت توجه كنند.

بنیادگرایان ارزش‌های مردم سالاری و فرهنگ معاصر غربی را كاملا رد می‌كنند. این گروه خواهان یك دولت اقتدار و زاهد برای پیاده سازی دیدگاه‌های افراطی خود درباره قوانین و اخلاقیات اسلامی هستند. آن‌ها مایل به استفاده از نوآوری‌های و فناوری‌های مدرن بوده و نیز ابائی از توسل به خشونت ندارند.

در بنیادگرایی دو شاخه وجود دارد. شاخه اول "بنیادگرایی وفادار به نص قرآن" است كه در فقه و شریعت اسلامی ریشه دارد. وهابی‌ها در عربستان سعودی، نمونه‌ای از این دست هستند. شاخه دیگر بنیادگرایی رادیكال است كه كم‌تر به نص قرآن وفادار می‌ماند و عمدا یا به دلیل عدم آگاهی از دكترین سنتی اسلامی، آزادی‌های قابل ملاحظه‌ای برا خود قائل است. القاعده و طالبان به این زیر گروه تعلق دارند.

سنت گرایان، خواهان جامعه‌ای محافظه‌كار هستند. آنها نسبت به تجدد، نو آوری و تغییر بدگمان می‌باشند، این گروه نیز به دو زیر گروه تقسیم می‌شود:

سنت گرایان محافظه كار، معتقدند كه باید به دقت و كاملا از شریعت و سنت پیروی كرد. آنها یكی از نقش‌های دولت و مقامات سیاسی را حمایت از یا حداقل تسیهل تحقق چنین خواسته‌ای می‌دانند. اما به طور كلی از اعمال خشونت‌آمیز و تروریسم طرفداری نمی‌كنند. بیشترین فعالیت‌های آنها بر كار‌های روزمره جامعه متمركز است. هدف اصلی آنها حفظ و پایبندی به ارزش‌ها و هنجارهای سنتی و رفتار محافظه كارانه تا بیشترین حد ممكن می‌باشد وجهه این افراد مخالفت با هر گونه تغییر است و در نظرشان وسوسه‌ها و آهنگ زنگی مدرن تهدیدهای بزرگی به شمار می‌روند.

سنت گرایان اصلاح طلب، معتقدند كه به منظور حفظ بقا و جذابیت اسلام در طی زمان، باید برخی تغییرات در نحوه اعمال سنت را قبول كنند. آنها آماده بحث درباره اصلاح و تفسیر مجدد قوانین اسلامی هستند. وجهه این افراد موافقت محتاطانه با تغییر است و می‌كوشند برای حفظ روح قوانین اسلامی، درباره نص قوانین از خود انعطاف پذیری نشان دهند.

تجدد گرایان خواهان پیوستن جهان اسلام به جهان مدرن هستند. آنها می‌كوشند با انجام اصلاحاتی، اسلام را با عصر مدرن منطبق سازند و به صورت فعالانه در جستجوی بیشترین تغییرات ممكن در درك نظری و عمل به اسلام هستند. به نظر آنها‌، باید همه سنت‌های محلی و منطقه‌ای را كه طی قرن‌های متمادی با اسلام آمیخته شده‌اند، دور ریخت.

علاوه بر این، تجدد گرایان به سیر تاریخی قوانین اسلام معتقدند. یعنی این كه آن چه در زمان حیات پیامبر (ص) به آن عمل می‌شد، تركیبی بود از حقایق دینی ابدی و نیز شرایط تاریخ مختص آن زمان كه امروزه دیگر اعتبار ندارد. این افراد معتقدند كه حتی تغییرات قابل ملاحظه‌ و چشم گیر در دین اسلام كه منعكس كننده گذشت قرن‌ها و شرایط اجتماعی كنونی است، نه تنها به هسته‌ اصلی اسلام آسیب نمی‌رساند، بلكه آن را تقویت می‌كند. ارزش‌های اساسی این گروه، یعنی اهمیت وجدان فردی و مسئولیت‌ پذیری اجتماعی، عدالت و آزادی به راحتی با هنجارهای مردم سالارانه و مدرن غرب انطباق می‌یابند.

عرفی گرایان (سكولارها)، خواهان جدایی دین از سیاست به سبك نظام‌های مردم سالار غربی هستند و معتقدند كه مذهب، یك موضوع كاملا شخصی است. آنها همچنین معتقدند كه آداب و رسوم اسلامی باید با قوانین این جهانی و حقوق بشر منطبق باشند. به عنوان مثال، كشور تركیه كه در آن مذهب تحت كنترل شدید دولت قرار دارد، معرف یك مدل سكولار در جهان اسلام است.

این جایگاه ایدئولوژیك را باید به صورت بخش‌هایی از یك طیف پیوسته نگریست و نه به صورت طبقه بندی‌های جداگانه، در واقع مرز مشخص بین این گروه‌های مسلمان وجود ندارد مثلا سنت گرایان برخی وجوه مشترك با بنیاگرایان دارند یا می‌توان متجددترین سنت گرایان را تقریبا جزو تجددگرایان دانست. افراطی ترین تجددگرایان نیز تقریبا شبیه سكولارها هستند. با این حال، گروه‌های اصلی مذكور دیدگاه‌های كاملا متمایزی درباره موضوعات كنونی جهان اسلام، از جمله آزادی سیاسی و فردی، آموزش، وضعیت زنان، حقوق جزایی مشروعیت اصلاحات و تغییرات و در نهایت طرز تلقی درباره غربی دارند.

نویسنده:چریل بنارد

منبع:

Benard, Chery, Five Pillars of Democract: How the can Promote an Islamrc Reformation, RAND Review , Spring۲۰۰۴


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید