چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تلاش برای انسان شدن


تلاش برای انسان شدن

نیایش خواستن است. خواستن انسانی است که از آنچه دارد خشنود نیست و در آنچه که هست رنج می‌برد. به عبارت دیگر نیایش طرح خواست‌ها و ایده‌‌ آل‌های متعالی (برتر از آنچه که هست) انسانی …

نیایش خواستن است. خواستن انسانی است که از آنچه دارد خشنود نیست و در آنچه که هست رنج می‌برد. به عبارت دیگر نیایش طرح خواست‌ها و ایده‌‌ آل‌های متعالی (برتر از آنچه که هست) انسانی است که از بودن رنج می‌برد و به شدن گرایش دارد. این است که می‌توان نیایش را «شکایت از واقعیت و خواستن حقیقت» خواند .

در نیایش است که پیوسته می‌شود در فکر این بود که «خود را فراموش نکرد»، می‌شود از گرایش‌های حقیر و دلبستگی‌های کودکانه در آمد و سپس به خود آمد و سپس به «آنچه که باید» اندیشید.

بنابراین تنها در صورتی که از غرور غیرانسانی به درآییم و اتکاء دروغین به خود را فراموش کنیم و به این دنیا بیندیشیم که چه عشق‌های کاذب و جنون‌آوری دست‌اندر کار فریب انسانند تا او را از خویش به در آورند و به دنیاهای غیرانسانی بکشانند، می‌توانیم به ضرورت حیاتی نیایش پی ببریم و تنها با این نگاه آگاهانه است که نماز که شکل قراردادی خاصی از نیایش است واجب می‌شود و ترک آن موجب فرو ریختن پایه‌ی ایمان.

چراکه ایمان را فقط با نیایش می‌شود از یاد نبرد و همواره در خویشتن زنده داشت و خود را با آن زنده نگاه داشت. این است که کارل نیایش را هم چون غذا خوردن و تنفس کردن ضروری می‌داند و مایه‌ای حیات و زنده ماندن.

بدون نگریستن فعال و جدی به سر نوشت خویش و سرگذشت جهان و آدمی، سرشت انسان پوک می‌شود و اندک اندک در خویشتن فرو می‌ریزد، به عبارت دیگر خود را فراموش می‌کند، خودی که ریشه در اعماق زمین دارد و شاخه سوی آسمان، خودی که خدا او را به گونه‌ی خویش ساخت و جانشین خود در زمین نمود.

بالاخص نیایش در اسلام، تفکر و توجه روی مسئولیت‌هایی است که در قبال خداوند، داریم و نیایش در شکل رسمی‌اش (نماز) یک پیمان مکرر با خدا بستن است. تجدید عهد دائمی و همه روزه است برای بهتر انسان بودن و بهتر مسلمان بودن و برای بر دوش کشیدن بارهای گرانی که با خداوند تعهد کرده‌ایم.

برای نیایش سه بعد اساسی می‌توان در نظر گرفت:

۱) وسیله‌ای برای نگاه و تجدید نظر در خویشتن و آرزوهای خویش و اندیشه به سرنوشت جامعه و انسان

۲) پیمان خداوند و تجدید پیمان‌های مکرر

۳) اتکا به خداوند و اتکا به استعداد‌های نهفته در انسان

در مقابل برآنیم که مفاهیم اساسی شکل‌ خاص و همگانی نیایش در اسلام «نماز» را بیان کنیم. نه ترتیب نماز خواندن را.

نخستین مسئله‌ای که در این مورد جلب توجه می‌کند «شکل همگانی مشترک در نماز» است. بالاخص در شعارهایی اساسی مطرح در نماز.

اولین عبارتی که بر زبان می‌آوریم، در شروع اذان «الله‌اکبر» است یعنی «خدا بزرگتر است» این بدین معنی است که خدا از همه‌ی قدرت‌ها و ایده‌آل‌ها بزرگتر است. و باید به «بزرگتر بودن خدا از همه » توجه داشت.

وقتی «لااله‌الاالله» می گوییم بار دیگر همه ی خدایان دروغین را نفی می‌کنیم. اله (خدای غیر الله، خدای غیر حقیقی) ، پول، مقام، قدرت، موقعیت اجتماعی و... همه و همه که در قالب هوس‌های پوچ گذاشته شوند و در راه خدا و اسلام نباشد، اله می‌باشند.

شروع هر کاری با عبارت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم است و در نماز هم بدین معنی است.

با عبارت ایاک‌ نعبد و ایاک نستعین (فقط بنده‌ی توییم و از تو کمک می‌گیریم) در خویشتن تلقین می‌کنیم و تکرار و در عین حال تمرین و تعهد که بنده ی فقط الله باشیم و از بندگی و غلامی قدرت‌های دروغین و ضدانسانی بپرهیزیم و یاری راستین و نجات دهنده را از خدا طلب کنیم. به این وسیله با اتکا به خدا و سپس به خود و طرد دیگر دست‌ها ، خود را از نابود شدن و ذلیل درگاه این و آن شدن می‌رهانیم.

تسبیحات اربعه که از چهار عبارت تشکیل شده‌اند اساسی‌ترین شعارهای اسلام را در بردارند.

در تسبیحات اربعه:

۱) با تکیه بر پاکی خدا، سخن«خدا خود عامل فساد و خیانت‌ها و ستمگری در جهان است» را رد می‌کنیم.

۲) با اشاره به ویژگی ستایش برای خداست، از ننگ هر گونه ستایش‌گری و چاپلوسی دیگران پاک می‌شویم.

۳) با بیان عبارت لا‌اله الاالله خدایان دروغین زمین را رد می‌کنیم.

۴) با تاکید روی الله‌اکبر ، همه‌ی امیدهایمان را با خدا می‌بندیم و از پیوندهای دیگر چشم‌پوشی می‌کنیم.

سرانجام پس از نفی قدرت‌های دروغین، از خدا می‌خواهیم که به راه راستمان بکشاند، راه آنان که به برخورداری نائل شدند (صراط الذین انعمت علیهم) نه راه آنان که مورد نفرت خدا شدند (غیرالمغضوب علیهم) و نه راه « به بیراه رفتگان » (ولاالضالین).

چون وعده ی کمک خداوند در مسیر کوشش فردی است، به یاری خدا مطمئن می‌شویم و نیز به خود متکی که در اینجا سینه‌ای از طرفی سرشار از کینه‌ی همه‌ی نیروهای ضد خدا و غیر خدا پیدا می‌کنیم و از طرفی به ایده‌آل واضح و روشن متوجه می‌گردیم .کدام ایده‌آل؟ راه راست .کدام راه راست؟ راهی که نعمت خدا و خشنودی او را دارد.راهی که نزدیک‌ترین فاصله بین دو نقطه است.راه راست.



همچنین مشاهده کنید