پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

اقتصاد هند در مسیر دهلی واقعیت می یابد


اقتصاد هند در مسیر دهلی واقعیت می یابد

شاید تصاویر تلویزیونی, خبری, فیلم ها و عکس های روزنامه ها باعث شده اند اولین تصویری که با شنیدن کلمه «هند» به ذهن مان خطور کند, چنین چیزی باشد قطارهای مملو از مسافر, اتوبوس های دوطبقه ای که روی سقف شان آدم نشسته است, و

شاید تصاویر تلویزیونی، خبری، فیلم‌ها و عکس‌های روزنامه‌ها باعث شده‌اند اولین تصویری که با شنیدن کلمه‌ «هند» به ذهن‌مان خطور کند، چنین چیزی باشد: قطارهای مملو از مسافر، اتوبوس‌های دوطبقه‌ای که روی سقف‌شان آدم نشسته است، و... پانکاچ میشرا همین تصویر ذهنی کلیشه‌ای را به موضوع مقاله‌ خوب خود درباره‌ اقتصاد هند بدل کرده و با شرح سفرهای هوایی و زمینی خود، چالش‌های توسعه‌ هند را بیرون کشیده است.

توماس فریدمن درباره‌ هند گفته بود که این کشور به بزرگراهی پردست‌انداز شبیه است؛ بزرگراهی که توانسته چاله‌های خود را مخفی کند. مقاله‌ پانکاج میشرا را می‌توان بسط و گسترش تحلیلی همین تشبیه دانست.

در حدود چند سال قبل، یکی از شرکت‌های هواپیمایی خصوصی هندی برنامه پرواز از دهلی به شهر هیمالیایی شیملا را آغاز کرد؛ شهری که بیشتراز چند مایل از روستای زادگاه من فاصله ندارد. اینجا منطقه‌ای صب العبور و خطرناک است و فرود آمدن سریع با یک هواپیمای توربوتراپ از عهده هر خلبانی بر‌نمی‌آید. باند فرود که در مرتفع‌ترین ارتفاعات قرار دارد، همیشه برای فرود بسیار کوچک به نظر می‌رسد، این مساله به خصوص هفته گذشته تشدید شد: هواپیماهایی که از دهلی می‌آمدند از ابر رقیق دهلی به آسانی عبور کردند و در شیملا با غبار زمستانی هیمالیا مواجه شدند.

با وجود اینکه همیشه کسری از برنامه پرواز‌ها به دلیل شرایط نامساعد اجرا نمی‌شود اما در مجموع به نظر می‌رسد که همه چیز خوب است. بعد از تحمل کردن چند بار رانندگی طاقت‌فرسا و بسیار طولانی در جاده‌های پر‌پیچ‌وخم و بسیار ناهموار هیمالیا، عاقبت من به یکی از مشتریان پر و پاقرص و ثابت این پرواز‌ها بدل شدم.

بعد از مدتی خط هوایی دهلی_ شیملا توسط کمپانی هواپیمایی کینگ فیشر ال‌تی‌دی خریداری شد. این کمپانی که یکی از موسسات تجاری جدید و خصوصی در هند است، توسط ویجای مالیا خریداری شده است؛ مردی که عاشق مسابقات اسب‌سواری و تقویم‌های ماهی‌گیری است. اما کمپانی کینگ فیشر در حوزه کاری جدید چندان پراقبال نبود و اوایل امسال کمپانی دچار ضرر و زیان مالی و از دست رفتن سرمایه‌های خویش شد. این مساله به تنهایی می‌تواند نمایانگر طیف وسیعی از مشکلات و مصائبی باشد که خطوط هوایی خصوصی در هند با آن مواجه هستند. به‌رغم کمک‌ها و حمایت‌های دولتی این موسسات در تقلا و کشاکش دائمی با مشکلات عدیده‌ پیش روی خویش به سر می‌برند.

در این میانه هزینه پرواز دهلی _ شیملا به شدت تحت تاثیر کاهش هزینه‌ها در کمپانی کینگ فیشر قرار گرفت. به این ترتیب من هفته گذشته دوباره تصمیم گرفتم که به خاطر گرانی بلیت به رانندگی در جاده‌های پرپیچ و خم دهلی به شیملا تن بدهم. این بار دو تن از دوستانم نیز که در شهر ماشوبرا به آنها برخورده بودم، همراهم بودند.

● غضب جاده

در سال ۱۹۹۰ رانندگی در این جاده ۸ساعت به طول می‌انجامید، در سال ۲۰۰۹ این زمان به حدود ۱۱ ساعت رسید و در پاییز این رقم به چیزی در حدود ۱۲ ساعت نیز می‌رسد. جاده به‌ویژه در حواشی شهرهای کوچک، شبیه هر بزرگراه دیگری در چهارگوشه جهان است. اما در جاهای دیگر، به ویژه در مناطقی که از میان شهرک‌های بین راه می‌گذرد، اتوبان به یک راه بسیار باریک تبدیل می‌شود. در این مناطق با صف‌های طویل ترافیک، با گرد و غبار درشتی که به هوا بر می‌خیزد و با دود اگزوز‌ها مواجه خواهید بود و حتی اگر اتومبیلتان وسایل تهویه هوای مطبوع داشته باشد، باز هم خشم و غضب جاده را به چشم خواهید داد.

کارگاه‌های ساخت و ساز در همه جای جاده به چشم می‌خورند، اما بزرگراه از مراحل پایانی ساخت خود فاصله‌ زیادی دارد. انبوهی از بلوکه‌های بتنی در اطراف جاده وجود دارند؛ بلوکه‌هایی که علف‌ها بر روی سطح گل‌آلود آنها جوانه می‌زنند و رشد می‌کنند. تیرآهن‌هایی که در اطراف جاده‌ها به چشم می‌خورند، زنگ زده‌اند. رنگ نشانه‌ها و علائم اطراف جاده پریده و کنده شده است. و مهم‌ترین نکته آنکه به ندرت کسی در حال کار در اطراف جاده وجود دارد.

به نظر می‌رسد که در دوران اعتماد به نفس ناشی از کامیابی خطوط هوایی، کار ساخت و ساز جاده بی‌سر و صدا به حالت تعلیق درآمده و به کنار افکنده شده است. در نتیجه افرادی چون من که استطاعت سفر هوایی را داشتند، متوجه این مساله نشده بودند و تحت تاثیر آن قرار نگرفته بودند.

استعاره بزرگراه استعاره‌ای است که به کرات درمورد هند مطرح می‌شود و نخستین بار توسط توماس فریدمن مطرح شد، این استعاره، استعاره‌ای بسیار مشهور است و به بیان نیروی بالقوه هند می‌پردازد. فریدمن در سال ۲۰۰۵ ادعا نمود که هند به بزرگراهی مملو از چاله و دست‌انداز شباهت دارد، اما این چاله‌ها از دید پنهان هستند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد که در دور دست جاده به سوی هموار شدن حرکت می‌کند و اگر جاده صاف و هموار شود، آنگاه هند یک موتور محرکه‌ اقتصادی عظیم خواهد شد. این استعاره هم چون سایر استعاره‌ها در باب هند نیست.

تشبیه هند به یک بزرگراه هم چون تشبیه هند به ببر، فیل و تلفن همراه نیست، در این استعاره حقیقتی نهفته است. بزرگراه‌های هند رتبه مهمی را در میان پروژه‌های زیر ساختی حیاتی هند به خود اختصاص داده‌اند. این پروژه‌ها برای حفظ کردن رشد سریع اقتصادی کشور ضروری هستند. رشد اقتصادی به‌وسیله عوامل مختلفی در معرض تهدید است؛ عواملی هم چون: تورم، کاهش تولید صنعتی، تضعیف ارزش روپیه (ارزش روپیه در برابر دلار در سال جاری ۱۵ درصد کاهش یافت)، و فساد و رسوایی مالی گسترده اخیر که برخی از شناخته‌شده‌ترین سیاستمداران و بازرگانان هندی نیز در آن دست داشتند.

پرسشی که فریدمن در سال ۲۰۰۵ مطرح نمود هم‌اکنون بسیار ضروری‌تر شده است، آیا واقعا یک جاده هموار در دور دست وجود دارد؟ یا اینکه چنین جاده‌ همواری فقط یک سراب است؟ این پرسش را می‌توان به نحو دیگری مطرح نمود: آیا فاصله دیرین و همیشگی میان واقعیت و خیال در هند جدید به نحو غیرمحسوسی گسترش یافته است؟

● حوزه آموزش

اگر به بزرگراه نیمه‌کاره دهلی_ شیملا توجه کنیم، شاید بتوانیم به سوال بالا به سادگی پاسخ دهیم. بیشترین مناظری که در طول راه دهلی به شیملا توجه فرد را جلب می‌کنند، پلاکاردهای براق موسسات آموزشی جدید و خصوصی هستند.

در نگاه نخست به نظر می‌رسد که این موسسات در حال فراهم‌کردن پایه‌های لازم برای بهره‌وری از جمعیت جوان هند هستند، اما این مساله تنها در صورتی صادق است که شما هرگز داخل یکی از این موسسات را ندیده باشید یا با یکی از فارغ‌التحصیلان این موسسات ملاقات نکرده باشید و فقط و فقط به تابلوی موسسه نگاه کرده باشید که در آن موفقیت حرفه‌ای فارغ‌التحصیل‌ها وعده داده می‌شود. در ظاهر این موسسات در حال آماده کردن جمعیت جوان هستند؛ جمعیت جوانی که اکثریت جامعه هند را تشکیل می‌دهد و در آینده‌ای نه چندان دور تولید‌کنندگان و مصرف‌کنندگان عمده اقتصادی خواهند بود. اما اینکه واقعیت امر به چه نحو است تا حد زیادی به وضعیت آموزش دولتی در هند بستگی دارد.

در وضعیتی که بیشتر مدارس و کالج‌های دولتی هند چندان کارآمد نیستند، آموزش و پرورش خصوصی در هند حوزه‌ بسیار درآمدزایی شده است. در بررسی اخیری درباره‌ مدارس یکی از بزرگ‌ترین ایالات هند اعلام شد که این کشور از لحاظ کیفیت سوادآموزی بزرگسالان، هم سطح افغانستان و گینه نو است.

در واقع صد‌ها میلیون نفر از جوانان کم‌سواد و غیرقابل استخدام هندی وجود دارند که هر روز بیشتر و بیشتر درگیر پروژه‌های عجیب و غریب کارآفرینی می‌شوند. در طول سفر از شیملا به دهلی، دوبار توسط جوانانی که به جمع‌آوری غیرقانونی مالیات در بزرگراه می‌پرداختند، متوقف شدیم.

من اغلب در جاده‌هایی که از ایالت‌های اوتار پرادش و بیهار (دو ایالت که فقیر‌ترین و پرجمعیت‌ترین ایالات هند هستند) می‌گذرند، با شکل‌های مختلف این نوع راهزنی نرم مواجه می‌شوم. اما مردان جوانی که در جاده دهلی به این عمل می‌پردازند به نظر تحصیل کرده‌تر، زیرک‌تر و مقتدر‌تر هستند.

یکی از این گروه‌ها ما را در نزدیکی پایتخت متوقف کرد، در حالی که حتی کمتر از یک مایل با اولین ایست بازرسی معتبر پلیس فاصله داشتیم. آنها حتی یک جیپ داشتند که بر روی شیشه جلوی آن نوشته بودند: عوارض شهرداری دهلی.

چشم‌انداز اشتغال نا‌امیدکننده است و فروپاشی اجتماعی بسیار گسترده: اینها جوانان را به سوی حرفه‌های بزهکارانه سوق داده‌اند (این وضعیتی است که اخلاقیات می‌تواند به اندازه قانون و نظم درآن به عنوان عامل بازدارنده عمل کند). روش بی‌پروا و گستاخانه‌ای که جوانان حتی در ثروتمند‌ترین محلات دهلی پیش گرفته‌اند، نشان می‌دهد که نسل جدید هند احتمالا بیشتر به افزایش جرم و جنایت روی خواهند آورد تا افزایش تولید ناخالص داخلی.

در طول بیشتر دهه‌های گذشته، بسیاری از هندی‌ها با چشم‌اندازی فریبنده مواجه شدند؛ چشم اندازی که عظمت قریب‌الوقوع ملی را نوید می‌داد. آنها مسحور این چشم‌انداز فریبنده شده بودند و به این واقعیت مسلم بی‌توجه بودند که تاکنون هیچ کشوری بدون بنیان تولیدی محکم و نیروی کار ماهر به یک ابر قدرت اقتصادی بدل نشده است. عدم واقع‌بینی و رویا‌زدگی، ویژگی عمده و ضعف اساسی دولت‌مردان و تصمیم‌گیرندگانی بود که تحت تاثیر برنامه‌ریزان حکومت‌های مائو تسه تونگ و خروشچف به نسخه پیچیدن برای اقتصاد هند

می‌پرداختند. تجار هندی نیز همچون دولت خود را فریب می‌دهند. اخیرا راجیو کومار، دبیر کل مجمع اتاق‌های بازرگانی و صنعت هند در کمال توهم و خود بزرگ بینی در مصاحبه‌ای با فایننشال تایمز گفته است: زمان آن فرا رسیده است که باور داشته باشیم در هند علل ساختاری کافی وجود دارند که بتوانند رشد اقتصادی ما را برای همیشه بالای ۷ درصد نگه دارند.

صد البته تجار و بازرگانان موظفند که در مورد دیدگاه‌های خود صحبت کنند. این قبیل فعالیت‌ها به چرخش پویای پول کمک می‌کنند. با این حال این تصور معیوب از هند جدید، دسته‌ای از روزنامه‌نگاران و مفسران را که به بتی به نام ثروت عظیم ملی اعتقاد دارند، عمیق‌تر درگیر خود ساخته است. آنها از چند اصل موفق کوچک برای تعمیم‌ها و تببین‌های گسترده و کلی بهره می‌گیرند.

کسانی نیز وجود دارند که عمدا و در کمال هوشیاری از مواجه شدن با واقعیت هند اجتناب می‌کنند. همچنین اشخاص بسیاری نیز وجود دارند (از جمله خودم) که به بررسی دقیق این دسته از افراد نمی‌پردازند. این می‌تواند دلیل بسیار خوبی باشد برای آنکه چرا چنین فانتزی ایدئولوژیک ضعیفی از هند (که به طرز اجتناب‌ناپذیری پر و بال می‌‌گیرد) توانسته است مردم بسیاری را برای زمانی چنین طولانی به خود مشغول کند.

نویسنده: پانکاج میشرا *

مترجم: مژگان جعفری

منبع: بلومبرگ **

* پانکاج میشرا نویسنده و تحلیل‌گر مشهور هندی است و از جمله تالیفات او می‌توان به «وسوسه غرب، چگونه می‌توان در هند و پاکستان و تبت و فراتر از آن مدرن بود؟» اشاره کرد، او همچنین رمانی تحت عنوان «رمانتیک‌ها» به نگارش درآورده است. «پایان رنج: بودا در جهان» از دیگر آثار وی است.

** متن اصلی (انگلیسی) این مقاله، در آدرس اینترنتی زیر قابل دسترسیاست:

http://www.bloomberg.com/news/۲۰۱۱-۱۲-۳۰/on-road-to-delhi-india-s-economy-gets-real-commentary-by-pankaj-mishra.html.



همچنین مشاهده کنید