منطق جریان فتنه توهین می کنم پس هستم

اخیرا شاهد نشر خبری درمورد هتک حرمت مقبره مرحوم آیت الله خاتمی از نیروهای مومن و انقلابی استان یزد می باشیم

اخیرا شاهد نشر خبری درمورد هتک حرمت مقبره مرحوم آیت الله خاتمی از نیروهای مومن و انقلابی استان یزد می باشیم. این عمل مشکوک از جانب هر فرد و گروهی سر زده باشد بی شک محکوم بوده و جای هیچ عذر و بهانه ای ندارد اما آنچه برای آگاهان سیاسی و مردم فهیم و انقلابی ما جای سوال دارد این است که آقایان شکست خورده و منزوی جریان دوم خرداد چه برداشتی از توهین و هتک حرمت دارند؟ در قاموس این آقایان کلمه «توهین» چه معنایی دارد؟

پس از گذشت حدود چهار ماه یک هتک حرمت دیگر اما با «دو تفاوت مهم» رخ داد. بعد از اهانت به «شخص امام»، اینبار اهانت به «مقبره نماینده امام (ره)» و توسط فرد یا افرادی «ناشناس». اگر دوستان عزیز به خاطر داشته باشند. رئیس جمهور محترم دکتر احمدی نژاد درسفر استانی (احتمالا سفراول) به شهرستان یزد، ازشخصیت سیاسی- علمی و اخلاقی ایشان به نیکی یاد نمود. تمجید ایشان از این شخصیت نشان دهنده عمق ارادت رئیس جمهور به یاران واقعی خط امام دارد و همین حرکت ایشان راه را برای هرگونه سوء استفاده کج اندیشان کوته بین بسته است. هدف نگارنده از این نوشتار، بررسی واکنش مدعیان دروغین خط امام در توهین و هتک حرمت به دو فرد هم نام و هم فکر با نامهای «روح الله خاتمی (ره)» و «روح الله خمینی (ره)» می باشد. زیرا عمق ارادت ایشان به امام راحل و انقلاب باعث شد که این جمله را بکار ببرم.

بی شک اگر آیت الله خاتمی در قید حیات بودند، اینک به جدیت درمقابل قانون شکنیها و دروغ پردازیهای بی سابقه موسوی- خاتمی و کروبی مقابله می کردند، پیگیری جدی درمورد بیانات مقام معظم رهبری بعد از انتخابات داشتند- در قبال توهین به ساحت امام خمینی و نیز هتک حرمت عاشورای حسینی موضع گیری می کردند و از همه مهمتر با توهین های بی سابقه و محکوم نشده به ساحت انبیاء و ائمه و حتی خداوند!! مقابله می کردند. اگر ایشان زنده بودند هیچگاه از حرمت شکنان عاشورا با نام «امت خداجو» یاد نمی کرد. راهپیمایی ۲۲ بهمن را صحنه سازی نمی خواند و هیچگاه از کسی پول یا رشوه ای نمی پذیرفت و درهر مجلس و محفلی که دون شان روحانیت است شرکت نمی کرد علی الخصوص درجمع دخترکان نیمه عریان غربی، پس امثال محمد خاتمی سعی نکنند از این فضای پیش آمده درمدت اخیر برای کسب وجهه از دست رفته خود استفاده کنند و تشابه فامیلی را دلیلی برای مطرح شدن دوباره در صحنه از دست داده سیاسی قلمداد کنند که امثال دروغگویان قانون شکنی چون وی باید تنها حسرت فرصتهای از دست رفته خود را بخورد و پس.

اما آقایان سینه چاک آیت الله روح الله خاتمی، در مقابل توهین به اسوه اخلاقی -سیاسی ایشان یعنی آیت الله روح الله خمینی چه موضعی گرفتید؟ اگرواقعا آقای خاتمی خود را فرزند خلف آیت الله خاتمی از یکسو و از سویی یار امام می داند. چرا خود و اعوان و انصارش در مقابل توهین های بی سابقه به امام خمینی اینگونه بی تفاوت نشسته و حتی در مواقعی نیزسکوت های تایید آمیز داشته است؟

ناظران سیاسی علت واکنش اصلاح طلبان به هتک حرمت مقبره آیت الله خاتمی را ناشی از نسبت فامیلی رئیس بنیاد باران با ایشان و حتی حاصل یک سناریو جهت احیاء دوباره فردی شکست خورده و رانده شده از نظام و انقلاب می دانند. محمد خاتمی که نمایندگی طیفی از شکست خوردگان سیاسی از اراده مردم همچون کروبی و موسوی را برعهده دارد، این روزها و به خصوص بعد از اعلام عدم صلاحیت حضور در بدنه نظام از سوی مقام معظم رهبری، سعی زیادی در مطرح نمودن خود دارد تا به اصطلاح خود بتواند چهره ای منطقی (منطق ایشان در تأیید نظرات قومیتی زهرا رهنورد بسیار جالب است- منطق ایشان در ایجاد و حمایت از آشوب در برخی خیابان های تهران جالب توجه است) و معتدل!!! از خود نشان دهد.

نکته قابل تأمل اینکه هتک حرمت مقبره نماینده امام در استان یزد در شرایطی رخ داده است که به گفته فرماندار اردکان، چندی پیش هم حرکات مشابهی در مورد عکس امام و رهبری انجام شده بود. همچنین برخی مسئولان محلی اعلام کردند که اخیرا نیز در گلزار شهدای اردکان همین اقدام با همین شیوه (رنگ پاشی) نسبت به عکس حضرت امام و برخی شهدای اردکان انجام شده بود.

اما اینان که اینگونه در هتک حرمت ناجوانمردانه و ناشایست مقبره آیت الله روح الله خاتمی موضع گیری نموده اند، موضع گیری آنها در قبال هتک حرمت روح الله خمینی(ره) جالب توجه است. این نشان دهنده نگاه ابزاری این گروه به آیت الله خاتمی و خط امام می باشد. هدف وسیله را توجیه می کند.

- همان گونه که در نامه قائم مقام موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی(ره) (معتمد و امین قدیمی امام راحل) مطرح شده است: «آنچه از گزارش های مختلف افرادی که در صحنه های تلخ روز دانشجو در دانشگاه های مختلف حضور داشته اند، استفاده می شود آن است که موضوع بدان گونه که در برنامه تلویزیون نشر یافته، نبوده و علی رغم آنکه در این روز بعضا شعارهای ساختارشکنانه دیگری، با کمال تأسف مطرح شده، اما هتک حرمتی نسبت به ساحت امام خمینی(ره) گزارش نشده است و بر فرض آنکه آنچه که در تصاویر تنظیم شده و نامرتبط نشان داده شده است در گوشه ای از تجمعات آن روز توسط فردی مجهول و مغرض انجام یافته باشد، توسعه آن به گونه ای که گویی جو غالب چنان بوده است دروغ بین و مسلم می باشد. حرمت شکنی بی سابقه صدا و سیما در تنظیم تصاویر پخش شده جدا باعث تأسف، تعجب و اعتراض جدی دوستداران امام راحل است. تنها کافی است تصور کنید که این عکس در یکی از روزنامه ها یا نشریه های دیگر منتشر شده بود، آیا می توان عکس العمل علاقه مندان به اصول انقلاب را ترسیم کرد؟ نکته حائزاهمیت آن است که هیچ یک از شبکه های خارجی و رسانه های دیداری و نوشتاری- علی مانقل- چنین مطلبی را انعکاس نداده اند و این اشتباه تنها مخصوص صدا و سیمای جمهوری اسلامی است.» (روزنامه مردمسالاری ۲۲/۹/۸۸).

واکنش سران و محافل سیاسی- رسانه ای اصلاح طلب البته، بسیار متفاوت از آن بود که در برابر هتک حرمت امام خمینی(ره) انجام دادند.

سیدمحمد خاتمی، رئیس بنیاد باران که هرگز هتک حرمت ساحت امام خمینی(ره) را محکوم نکرد و حتی منکر چنین جسارتی شد، به هتک حرمت مقبره پدرش واکنش نشان داد و خواست که خانواده اش افراد هتاک را به خدا واگذار کنند.

مهدی کروبی، شیخ اصلاحات هم که در جریان اهانت به امام(ره)، به جای محکوم کردن اقدام آشوبگران، مدعی شد فیلم هتک حرمت ایشان «مونتاژ» و «ساختگی» است، در دیدار چند تن از اعضای اقلیت مجلس، رنگ پاشی افراد ناشناس به مقبره آیت الله خاتمی را شدیدا محکوم کرد.

طیفی از اعضای افراطی فراکسیون اصلاح طلبان مجلس هم که در جریان توهین به امام راحل سکوت پیشه کردند و علیه رسانه ملی موضع گرفتند، بلافاصله پس از هتک حرمت مقبره نماینده امام، اقدام به موضع گیری صریح کردند.

حتی محمدرضا تابش، نماینده مجلس، در اظهارنظری گفته است که «هر مسئولی که توانایی شناسایی عوامل این اقدام را ندارد از مقام خود استعفا دهد.»

این رویه در روزنامه های اصلاح طلب هم جلوه بارزی داشت. برای نمونه، روزنامه های مردمسالاری، آرمان روابط عمومی و آفتاب یزد بر خلاف «سکوت» خود در جریان اهانت به امام، خبر هتک حرمت مقبره آیت الله خاتمی را بر پیشانی خود نشاندند.

● توهین به امام خمینی و ائمه توسط اصلاح طلبان

به این موارد توجه کنید؛

▪ هنگام پخش تصاویر مربوط به خبر اعلام ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی توسط مجری خبر، جوانان حاضر در سالن با شنیدن صدای حیاتی، گوینده خبر که گفت: «روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست» یک صدا شروع به سوت و کف زدن کرده و به شادی و پایکوبی پرداختند. (همایش جوانان حامی موسوی در سالن برج میلاد).

▪ شبستری در سخنرانی در اصفهان و در پاسخ به سؤالی درخصوص عصمت پیامبر گفت: پیامبر وظیفه شان فقط دعوت مردم به سمت خدا بوده و در همین وظیفه خود عصمت داشته اند و هیچگاه از این وظیفه غافل نشده اند. اما از نظر انجام گناهان با توجه به روایات معتبر و سخنانشان نمی توان عصمت برایشان درنظر گرفت. وی بدون اشاره به آیات محکماتی که تصریح بر عصمت اهل بیت علیهم السلام دارد. به بیان جملاتی از پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین پیرامون استغفار ادامه داد: در توصیف پیامبر و ائمه آمده که شبانه مناجات های طولانی و نمازهای بسیار داشته اند موید آن است که در خود نقص و نیازی احساس می کردند و در پی رفع آن به نماز و مناجات می ایستادند وگرنه چگونه ممکن است کسی نقص و گناهی نداشته باشد و از شدت طالب بودن و مشتاق بودن به خود بپیچد. شبستری در ادامه اهانت به مقدسات دینی ادعا کرد: البته حالت دیگری را می توان فرض کرد که این عبادات، دروغین و برای متمایل کردن افکار عمومی به خود بوده است.( باز هم سکوت و لبخند رضایت آمیز یاران امام و دلسوزان انقلاب).

▪ در پی سخنان توهین آمیز هاشم آغاجری علیه روحانیت و مراجع (امام خمینی هم روحانی بود و هم مرجع)، دکتر علی مطهری با دریافت متن سخنرانی آغاجری بار دیگر قلم به دست گرفت و در روزنامه کیهان مقاله ای را به رشته تحریر درآورد. در این مقاله آمده بود: «یک سال و اندی پیش زمانی که آقای هاشم آغاجری در یک سخنرانی گفته بود: «دین نه تنها افیون توده ها بلکه افیون حکومت ها نیز هست.» اینجانب در مقاله ای اعلام خطر کردم و گفتم: «وقتی متن سخنرانی آقای آغاجری را خواندم احساس کردم که به بیست و دو سال پیش بازگشته ام و در حال مطالعه جزوه گروه فرقان هستم.» و با توجه به دفاع یکی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از این سخنان هم گروه خود برای آن سازمان نیز اعلام خطر نمودم و گفتم: «اگر مطالب آقای آغاجری در سخنرانی مذکور مورد تایید آن سازمان است باید قبول کنیم که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شدت از صراط مستقیم منحرف شده است.» امروز پس از شنیدن سخنرانی اخیر آقای آغاجری در این عقیده خودم راسخ تر شدم و بار دیگر اعلام خطر می کنم.»

(روزنامه کیهان ۹/۴/۸۱)

اما سینه چاکان اجباری امروز ارزشهای انقلاب و نظام!!- مدعیان مبارزه با انحراف در اسلام- دلسوزان کشور و... آنروزها چه موضعی در قبال توهین به ساحت روحانیت و مرجعیت گرفتند؟ نمی دانم از دید آقایان فرق امام خمینی با امثال صانعی- منتظری و... چیست و در قاموس آنها «مرجعیت» چه ویژگیها و تعاریفی دارد؟

محمد خاتمی گفت: «این حکم نباید صادر می شد. در مسائل نظری و اعتقادی نمی توان به این سادگی درباره افراد حکم کرد. آن هم درباره کسی که سوابق روشنی دارد.»

(خبرگزاری ایسنا ۲۲/۸/۸۱)

عبدالکریم سروش که سال هاست در خارج از کشور مباحثی را علیه انقلاب و مقدسات دینی و قرآن مطرح می کند، اخیرا در مصاحبه ای با اهانت به امام خمینی(ره) اعلام کرد: تئوری ولایت فقیه آیت الله خمینی از همان آغاز یک تئوری غیراخلاقی بود!

سروش در اهانتی آشکار به حضرت امام خمینی(ره)، مدعی شده است: در انقلاب بهمن ما به جای دیکتاتوری پادشاهی، یک دیکتاتوری مذهبی به پا کردیم. وی که در مکتوبات خود اصرار دارد تا ناسازگاری دین اسلام با دموکراسی را به اثبات برساند، ادعا کرد: «هیچ کس نمی تواند ذیل تئوری ولایت فقیه عدالت بورزد.» جالب توجه در اینجا نیز سکوت محض و شرم آور مدعیان خط امام در توهین به آرمانهای مشترک حضرت روح الله خمینی و روح الله خاتمی بود. سروش نیز بعدها یکی از حامیان جدی یکی از یاران مدعی خط امام!! به نام مهدی کروبی می شود که آنرا برای خود افتخار برمی شمرد!!

آقایان نان به نرخ روزخور، آقایان فرصت طلب و قدرت طلب، آقایانی که به همه چیز نگاه ابزاری دارید، لازم است بدانید هنگامی که در دوران شما از سوی تئوریسینهای جریانتان به آرمانهای روح الله خمینی توهین می شد و یا خودتان توهین می کردید، روح «روح الله خاتمی» را آزرده می کردید. اگر این بار به مقبره ایشان هتک حرکت شد، در زمان شما و با اعمالتان روح ایشان هتک حرمت شده که هیچگاه از سوی شما محکوم نشد. توهین به خط امام- اندیشه های امام- آرمانهای امام و... همواره رنجش خاطر یاران واقعی امام فارغ از گروه و جناح و مسائل حزبی را در پی دارد. شما در زمانه بعد از انتخابات به خوبی نشان دادید که برای خط امام و فرمایشات ایشان پشیزی ارزش قائل نیستید و نام امام تنها برای پر کردن صفحه جراید خود و مصاحبه هایتان برای اثبات مخالفت دولت دهم با خط امام!!! می باشد. اگر روح الله خاتمی زنده بود اینک سرباز ولایت فقیه بود و هیچ حمایتی از آشوبگریها- دروغ پردازیها و قانون شکنیهای فرزندش نمی کرد. اگر روح الله خاتمی زنده بود، به خوبی ملاک خط امامی و یار امامی بودن را به شما می آموخت. یاران امام و خط امام تنها به فرزندان یا بیت ایشان خلاصه نمی شود بلکه هر کسی که علم افکار خمینی را در جهان برپا دارد، فرزند امام- یار امام و از بیت امام است و بس. همانند نقش سلمان فارسی برای پیامبر(ص).

فرض کنیم پیروزی در انتخابات آنقدر مهم است که آنها نمی توانند به خاطر مصالح جناحی، شکست خود را باور کنند، اما آیا امام خمینی و ارزش های انقلاب اسلامی هم جزو مسائل سیاسی و جناحی و گروهی است که به راحتی از کنار این توهین ها می گذرند؟ چشم ها را بستن و حقیقت ماجرا را ندیدن و همه تقصیرها را گردن دیگران انداختن، چه مشکلی را حل می کند؟ اصلا فرض کنید همه اهانت های صورت گرفته توسط اصلاح طلبان از گذشته تا حال، از طرف ما بوده، آیا مدعیان خط امام حاضرند آنرا محکوم کنند؟ اگر واقعا حاضرند، ما همه این اتهامات را به گردن می گیریم! عمر فریب کاری و دغلبازی در عرصه سیاست کوتاه است و خط امام واقعی همواره از آسیب کوته بینان متحجر و فاشیست مسلک در امان است. هتک حرمت کنندگان به مقبره آیت الله خاتمی از جنس هتک حرمت کنندگان آیت الله العظمی خمینی هستند که این بار در پی شکست اخلاقی- مالی- سیاسی در انتخابات اخیر، به عقده گشایی و انتقام گیری از خط امام واقعی و مردم آزاداندیش و آگاه ایران اسلامی می پردازند.

مصطفی نمازیان