سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

کافه کتاب یعنی چه


کافه کتاب یعنی چه

انتشار خبر تعطیلی کافه کتاب های فعال معتبر تهران موجب افزایش نگرانی ها در حوزه تعامل اصحاب قدرت و سیاست با مقوله ادب, هنر و فرهنگ است

انتشار خبر تعطیلی کافه کتاب های فعال معتبر تهران موجب افزایش نگرانی‌ها در حوزه تعامل اصحاب قدرت و سیاست با مقوله ادب، هنر و فرهنگ است.

به نظر می‌رسد نگرانی اداره اماکن نباید تداخل فعالیت‌های صنفی باشد، زیرا اگر چنین باشد دراین پایتخت بزرگ پرونده‌های تخلف صنفی و حرفه‌ای بیشماری وجود دارد که کمتر نهاد و سازمانی خود را مسوول حل آنها می‌داند.اما باید متذکر شد <کافه‌کتاب>ها که مدتی است در کشور رایج شده، از قدیمی‌ترین دستاوردهای بنگاه‌ها، انجمن‌ها و کتابفروشی‌های جهان است. راستی اگر این فرهنگ تنها مختص کشورهای پیشرفته باشد، ما شایستگی تبعیت از آن را نداریم؟

به نظر می‌رسد متولیان فرهنگی، سیاست نادرستی را با اصحاب فکر و اندیشه و هنر در پیش گرفته‌اند.این دستور جدید بیش از آنکه بار صنفی و حرفه‌ای داشته باشد از آبشخور نگاه امنیتی به حوزه فرهنگ سرچشمه می‌گیرد. مگرچه تعداد نویسنده و اندیشمند در این سرزمین وجود دارد؟ تعداد کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های پایتخت به چه رقمی می‌رسد؟ سرانه مطالعه در این سرزمین در کجای جدول جهانی قرار دارد؟ آمارها گویای این حقیقت است که ایران سرزمین مهد فرهنگ و دانش، ام‌القرای جهان اسلا‌م، مهد انقلا‌بی بزرگ و انسانی است ومردمانش کمترین علقه و دلبستگی به خواندن و نوشتن را دارند!در چنین فضایی تضییع مضاعف بر معدود فرهیختگان این سرزمین که در بدترین حالت ممکن تنها به تعداد انگشتان دو دست در این <کافه‌کتاب>‌ها نشسته و به نوشیدن چای و قهوه و گپ‌زدن‌های روشنفکری و قلمی مشغول هستند، چه توجیهی دارد؟

یادمان باشد در سرزمینی زندگی می‌کنیم که بزرگان و عالمانش پیش از ورود اسلا‌م دانشگاه‌های جندی‌شاپور و پس از اسلا‌م نظامیه‌ها و رشیدیه‌ها را بنا نهاده بودند. در جندی‌شاپور مراکز توأمان گفت‌وگو، مطالعه، همفکری و نگارش وجود داشت. در نظامیه جویندگان علم و دانش در ایوانی نشسته ضمن صرف چای و نوشیدنیهای دیگر به گفت‌و شنود و داد و ستد علمی مشغول می‌شدند. در ربع رشیدی امثال خواجه رشیدالدین فضل‌ا... همدانی کتابخانه‌هایی بنیاد نهاده و در کنار آن جلسات بحث و گفت‌وگو و آمد و شد عمومی به راه بود. آنها پیش از کمبریج مدل مطالعات گروهی را سامان داده بودند.

در عصر مشروطه، قهوه‌خانه‌های تهران محل نصب روزنامه‌ها و جراید بود. مردم به قهوه‌خانه آمده، قلیان می‌کشیدند، چای می‌نوشیدند و اخبار تحولا‌ت مشروطه را دنبال می‌کردند.

خواندن شاهنامه که یک کار فرهنگی بود، بخشی از سنت همنشینی ایرانی بود، بسیاری از محققان در تاریخ اجتماعی ایران در باب مدرسه، مسجد، حمام عمومی و کتابخانه نمونه‌های فراوانی از ترکیب مقوله جامعه و فرهنگ گزارش داده‌اند.حال باید از مسوولا‌ن فرهنگ کشور منصفانه پرسید همنشینی، گفتمان و مصاحبت اهل قلم در کتابفروشی‌ها و نوشیدن استکانی چای چه تهدید و اشکال اجتماعیای را سبب می‌شود؟ پاسخ این پرسش نباید چندان سخت باشد!



همچنین مشاهده کنید