پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

جهانی سازی یا الگوسازی آمریکایی


جهانی سازی یا الگوسازی آمریکایی

عصر ما عصر نوآوری است چه در عالم ماده و چه در عالم فکر و اندیشه از جمله نوآوری ها در دنیای فرهنگ و اندیشه بحث راجع به نظم نوین جهانی می باشد که در اطراف و اکناف جهان مخالفان و موافقان را به مجادله و حتی دشمنی وا داشته است

جهانی شدنی که آنها دنبال می‌کنند آمریکایی شدن یا غربی شدن است. به این معنی که غرب خواستار رنگ کردن جهان مطابق الگوهای خویش است. در این میان نظریه پردازان بزرگی چون هانیتنگتون یهودی توانستند سردمداران آمریکا را که اغلب پروتستانت بودند متقاعد کنند که اسلام بزرگترین مانع بر سر راه جهانی شدن است.

عصر ما عصر نوآوری است چه در عالم ماده و چه در عالم فکر و اندیشه. از جمله نوآوری‌ها در دنیای فرهنگ و اندیشه بحث راجع به نظم نوین جهانی می‌باشد که در اطراف و اکناف جهان مخالفان و موافقان را به مجادله و حتی دشمنی وا داشته است. ‌زمانی جهان را دو قطب شرق و غرب فرا گرفته بود اما پس از فروپاشی بلوک شرق (اتحاد جماهیر شوروی) عرصه برای یکه تازی بلوک غرب (آمریکا) خالی شد. اصطلاح جهانی شدن توسط آمریکا در طی جنگ خلیج فارس و جنگ عراق قوت گرفت. و هدف این بود که جهان از نظر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اعتقادات دینی مطیع غرب و به خصوص آمریکا‌شود.

جهانی شدنی که آنها دنبال می‌کنند آمریکایی شدن یا غربی شدن است. به این معنی که غرب خواستار رنگ کردن جهان مطابق الگوهای خویش است. در این میان نظریه پردازان بزرگی چون هانیتنگتون یهودی توانستند سردمداران آمریکا را که اغلب پروتستانت بودند متقاعد کنند که اسلام بزرگترین مانع بر سر راه جهانی شدن است. اقداماتی از قبیل حمایت آمریکا از اسرائیل که نمادی از الگوی غربی در شرق است، حمله نظامی آمریکا (به افغانستان برای سرکوب حرکت‌هایی که منافع آمریکا را هدف قرار می‌دهد، حمله به عراق برای تسلط بر نفت خاورمیانه و بدست گرفتن شاهرگ اقتصادی جهان و کنار زدن بقیه کشورهای قدرتمند از سر سفره‌ی خاورمیانه (بیش از۶۰ % انرژی جهان در این منطقه متمرکز می‌باشد)، تهدیدایران وسوریه درراستای توسعه طلبی و تسلط بر جهان است. از طرفی در اروپا شاهد اتحاد و یکپارچگی اروپا از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هستیم که تولد رقیبی توانا در مقابل آمریکا به حساب می‌آید. به همین خاطر آمریکا توسط هم پیمانش بریتانیا به ایجاد موانع و خلق مشکلات بر سر راه اروپا می‌پردازد مانند مخالفت بریتانیا با یورو (واحد پول اروپا)‌

● تعریف جهانی شدن:

جهانی شدن در نظر بعضی برچیدن مرزها و مسافات بین بعضی از ملتها، وطن‌ها و فرهنگها با بعضی دیگر است و از این طریق همه به یک فرهنگ، بازار و خانواده جهانی نزدیک می‌شوند. و بعضی هم آن را تبدیل عالم به یک دهکده جهانی دانسته‌اند. دکتر محمد عابد الجابری جهانی شدن را این گونه تعریف کرده: “جهانی شدن” ترجمه کلمه فرانسوی ‌Monodialisation‌ است که به معنی قرار دادن چیزی در سطح جهانی است یعنی آنرا از چیزی محدود که مرزهای آن کنترل می‌شوند. به نامحدودی که هیچ گونه مراقبتی از آن نمی‌شود ببریم و به تعبیر دیگر (جهانی شدن) به معنی برداشتن مرزهای کشور ملی در عرصه اقتصادی (مالی و تجاری) ‌و آزادسازی امور در این زمینه است علاوه بر این کلمه فرانسوی مزبور همان ترجمه لفظ انگلیسی ‌Globaliszation‌ است که اولین بار در آمریکا استعمال گردیده که معنی تعمیم شی و گسترش دایره آن را می‌رساند تا کل را شامل شود جهانی شدن دعوت است به سوی فراگیر نمودن الگوی آمریکایی و باز گذاشتن عرصه تا تمام جهان را دربر بگیرد جهانی شدن در ایلات متحده آمریکا در عرصه پول ظاهر گشته اما در کنار این نظام اقتصادی مسائل ایدئولوژی، اجتماعی و فرهنگی را نیز شامل می‌شود.

● تفاوت جهانی شدن (العولمه) و جهان شمولی (العالمیه)

جهانی شدنی که امروز، غرب و خصوصا آمریکا را به آن فرا می‌خواند شبیه معنی جهان شمولی نیست که اسلام آن را به ارمغان آورده مانند آیه‌های شریفه:

▪ و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین (الانبیاء- ۱۰۷)

▪ ای پیغمبر ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستاده‌ایم. ‌

▪ لقد کرمنا بنی آدم (الا سرا- ۷۰) ما آدمیزادگان را گرامی داشته‌ایم

▪ پس جهان شمولی در اسلام بر اساس تکریم همه بنی آدم بنا شد، چرا که خداوند انسان را در زمین خلیفه و جانشین قرار داده و هر آنچه در آسمانها و زمین است براساس مساوات بین مردم و اصل کرامت و مسئولیت بنا گردیده است جهانی شدن غرب همانا آن تحمیل سلطه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی بر جهان خصوصا مشرق زمین و جهان اسلام از طریق برتری علم و تکنولوژی و قدرت نظامی و دید سلطه جویانه‌اش می‌باشد. ‌

● انواع پدیده‌های جهانی شدن:‌

۱) جهانی شدن سیاست:‌

اولین شکل جهانی شدن روند جهانی شدن سیاست است خطر واقعی زمانی به چشم می‌خورد که با کنار رفتن یکی از قطب‌های جهان (بلوک شرق) ‌قطب غرب حاکم مطلق شده و ادعای خدایی می‌‌‌کند آنچه فرعون می‌گفت (انا ربکم الاعلی)‌این چیزی ایست که نظم نوین جهانی با یک ضربه توانست در غیراز خاک خودش با حمله به عراق سلاح‌های جدیدش را آزمایش کرده و بزرگترین نیروی نظامی عرب را به درخواست خود اعراب از پا در آورد و منطقه را به نحو‌ وحشیانه ای مورد همجمه قراردهد. در حقیقت بحران خلیج فارس یک فاجعه بود که منطقه را چندین سال به عقب انداخت تا دوباره بتواند نیرو- وحدت و فرهنگ خویش را بدست آورد . نظم نوین جهانی سالهاست که قدرتش را در جنگ‌های داخلی میان مردم بوسنی هرزگوئین یا صربستان و کوزوو ثابت کرده در جنگ روسیه با جمهوری اسلامی چچن به خاطر استقلال تیمور شرقی بر اندونزی فشار آورد با وجود اینکه تیمور شرقی جزیی از اندونزی است ساکنانش اندونزیایی و زبانشان اندونزی است ولی تبلیغ مسیحیت در میانشان کار خود را کرد و تیمور شرقی از اندونزی جدا گشت یا روی کار آمدن یک حکومت خودکامه در تونس از طرف غرب به طوری که حکامی که در راس کار قرار گرفتند تائید کننده روند صلح با اسرائیل شدند یا زمانی که کشور مسلمان پاکستان صاحب بمب هسته‌ای شد عرصه را بر آن تنگ ‌کردند که این سیاست جهانی شدن در تقبال با حقوق مسلمانان مظلوم جهان و خدمت به اسرائیل می‌باشد. ‌

۲) جهانی شدن و هویت:

سعی و کوشش برای ساختن هویتها حفظ آنان در برابر هجمه‌ها در دستورالعمل هر مکتبی قرار دارد لذا سعی و کوشش خود را به کار می‌برند تا این معیار مهم انسانی را به نحو مطلوب حفظ و بازسازی نمایند در تعریفی که از هویت بیان می‌کنند می‌توان گفت: هویت یک عنصر مبارز، در فرد است که فرد را در برابر هجوم های دیگران تجهیز می‌نماید حال با توجه به مفهوم جهانی شدن باید ببینیم این پدیده چه تاثیری بر هویت انسانی خواهد داشت و آیا این تاثیرات مثبت و یا منفی هستند؟

در این زمینه بایداز دو جهت در مورد مسئله هویت بحث شود یکی در بعد هویت ودیگری در مسئله ارتباط جهانی شدن با مسئله هویت.

در بعد هویت باید ببینیم عناصر تشکیل دهنده هویت کدامند. این عناصر یا ذهنی یا دارای نمود عینی و خارجی هستند یا عناصر ثابتی هستند مثل سرزمین، دین، یا اسطوره یا متغیرند مثل تمدن، تکنولوژی اخلاق، وقایع و حوادث تاریخ ساز و ... یا این عناصر اکتسابی هستند چون فن و علوم و هنر یا موروثی هستند مثل میراث‌های فرهنگی، مادی و معنویهویت می‌تواند بوسیله عوامل مختلف بوجود آید مثل جنگها وحوادث ناگوار که در یک جامعه رخ می‌دهند و می‌تواند در سرنوشت جامعه و نسلهای آینده آن سرزمین دخیل باشد یا فرهنگهایی که از تمدنها و جوامع دیگر به جامعه وارد می‌شوند می‌توانند هویت ساز باشند عموما ملتهایی که دارای فرهنگ غالب هستند با استفاده از قدرت و گاها با غلبه سیاسی و قدرت سعی در تحمیل فرهنگ خود دارند که این را تهاجم فرهنگی گویند فرهنگهای مغلوب عموما جوامع صنعتی هستند که از رشد لازم برخوردار نیستند. به همین سبب، وارد شدن حداقل یک هویت بیگانه بلافاصله مورد هجوم قرار می‌گیرند و بلافاصله هویت خویش را کنار گذاشته و به سراغ هویت بیگانه می‌روند نمود عینی این مطلب در جامعه خودمان بعنوان یک جامعه اسلامی دیده می‌شود.

۳) جهانی شدن اقتصاد:

در اقتصاد ،جهانی شدن به معنی گستراندن چتر نظام سرمایه‌داری بر کل جهان می‌باشد جهانی شدن جهت تحقق اهدافش از طریق ابزاری مانند بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان جهانی تجارت (گات) و شعبه‌هایش و دیگر موسسات سازمان ملل در کشورهای جهان تاثیر گذار بوده و اعمال فشار می‌نماید اما این نوع اقتصاد ناعادلانه و غیر اخلاقی می‌باشد هر چند ضرورت توسعه اقتضا می‌کند که جهانی شدن واحدهای تولیدی را در نقاط مختلف جهان طبق مصالح و اولویت‌هایش واگذار کند اما در آمدهایش به‌طور یکسان بین شرکاء تولید کننده توزیع نمی‌شود و در عرصه تولید کالا و خدمات ملت نمی اندیشد بلکه به دنبال سود و منفعت‌هایی است که به آن تعلق می‌گیرد مثلا شرکت‌های کوکاکولا و پپسی کولا با روش پیشرفته تبلیغاتی جهت عادت دادن افراد تا سرحد اعتیاد بدانها وارد عمل می‌شوند در حالی که مردم قبل ازاینکه به نوشابه، پیتزا، همبرگر نیاز داشته باشند نیازمند توسعه ابزار آلات زراعی یا صنعتی کردن بخش زراعت هستند به دنبال تداوم بانک جهانی بر نیرنگ‌هایش جهان سوم کارخانجاتی را در کشورهای اسلامی بنا می‌کنند که ساخت آنها به علت پیامدهای خطرناک و ضررهای هنگفتش در سرزمین خودشان ممنوع می‌باشد لورنس لمرس کارشناس مسائل اقتصادی بانک جهانی به سه دلیل انتقال کارخانجات آلوده کننده محیط زیست را برای کشورهای صنعتی مفید می‌بیند.

‌ ۱) هرگاه کشورهای در حال توسعه بعضی از ساکنانش را در نتیجه آلودگی محیط زیست از دست بدهند به این دلیل که ساکنانش از درآمد پائینی برخوردارند زیاد متاثر نمی‌گردند.

۲) دول آمریکایی‌ نسبت به وسعت خیلی کم جمعیت هستند و به این خاطر میزان آلودگی موجود در آنها از ظرفیت آن کمتر است.

‌۳) کشورهای جهان سوم از مرگ و میر بالای افراد زیر ۵ سال نسبت به کشورهای پیشرفته برخوردارند پس ساکنانش عمر طولانی نمی‌کنند تا به سرطان‌های مختلف مبتلا گردند به این معنی که نباید زیاد به آنان اهتمام ورزیم. ‌بنابراین عواقب آلودگی در کشورهای در حال توسعه چیزی بیشتر از حوزه غباری که جلو دید را بگیرد نیست و تاثیرش بر سلامتی قابل ملاحظه نمی‌باشد؟ به دنبال سه دلیل فوق عللی از قبیل رعایت حقوق هم‌وطنان، مقتضیات اخلاقی، اهتمام اجتماعی، و کساد بازار را جهت توجیه دست اندر‌کاران بانک جهانی ارائه می‌دهد. ‌اقتصاد جهانی داروهای ممنوع و مضر خودشان را برای کشورهای جهان سوم صادر می‌کند انواع سیگارهای و نویشدنی‌های غیر مجاز و غیر بهداشتی را تولید و ما مصرف می‌کنیم و می‌کوشد که حتی گندم و برنج را نیز خریداری کنیم اقتصاد جهانی شده نمی‌خواهد که ما متکی به خود می‌خواهد باشیم بلکه دنباله‌رو آن بوده و خدمتگزار اقتصادش باشیم به طوریکه طلای سیاه (نفت) را با نازلترین قیمت از ما می‌خرند و در کنارش با تولید چند نوع کالا به چند برابر قیمت به خودمان باز می‌گردانند. ‌اقتصاد جهانی شده در عرصه مصرف‌ ما را به اسرافی که در دین اسلام حرام است ترغیب می‌کند و به سوی خرید اشیائی که هیچ نیازی به آنها نداریم بلکه در بعضی مواقع به ضرر ماست سوق می‌دهد فقط به خاطر اینکه اقتصاد جهانی شده و طرفدارانش از ما کسب فایده کنند و از طریق پوشش تبلیغاتی و زائل کردن عقلانیت و تقلید کورکورانه در خرید کالاهای لوکس و تجملاتی در خانواده‌ها رواج دهند. از دیگر تبلیغات منفی اقتصاد جهانی شده ظلم و ستم به حقوق کارگران در کارخانجاتی که آنها مستقر کرده می‌باشد آنها به مستخدمین خود (در کشورهای در حال توسعه مزد نسبتا خوبی پرداخت می‌کنند در حالی که با کارگران آن کشور در حد) زنده ماندن دستمزد پرداخت می کند گویی که آنان برده و اسیر می‌باشند حتی باید حقوق چند ماه آغاز به کار آنها را به عنوان ضمانت به گرو بگذارند تا در صورت ترک کار بدون اجازه، حقوق به آنها مسترد نشود و در صورت اعتراض و شکایت یا تاسیس اتحادیه‌های کارگری به سه سال زندان با اعمال شاقه محکوم می‌کنند

محمد خسروانی



همچنین مشاهده کنید