سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نغمه انصاف را در نقد بسراییم


نغمه انصاف را در نقد بسراییم

گفتگو با امیر بکان در باره برنامه نقد نغمه و سمفونی پیامبر

▪ محوراصلی این گفتگو، بحث در باره جلسه "نقد نغمه" ویژه سمفونی "پیامبر" ساخته دکتر شاهین فرهت است که چندی پیش در فرهنگسرای شفق برگزار شد ؛ ممکن است در این بحث به ویژگی های کلی نقدهنری در ایران که متاسفانه از ضعف زیادی رنج می برد بپردازیم. اما در ابتدا می خواهم نظرتان رادر باره جلسات نقد نغمه بویژه نقد مربوط به سمفونی پیامبر بفرمائید.

ـ من بدون در نظر گرفتن مسئولیتم و به عنوان یک هنرمند نظرم را می گویم . نفس این جلسات بسیار خوب است ،ما تا به حال چنین جلساتی که با حضور موسیقی دان ها صورت گیرد نداشته ایم.اما آن طور که اعلام شد قرار بود که این جلسات نقد و بررسی باشد نه صرفا مطرح کردن مسائل سطحی ، در مورد نقد اخیربه نظر می آید بیشتر جلسه به این سمت رفته بود. نقد در حقیقت تعاملی بین شنونده و هنرمند است.

آنچه در آن جلسه ذهن مرا آشفت، بعضی از نظرات غیر منطقی بود. جالب بود افرادی که از این اثر انتقاد و نظرشان را مطرح می کردند یا این اثر را نشنیده بودند یا افرادی بودند که به لحاظ علمی و آکادمیک به بررسی اثر نمی پرداختند.آنها افرادی بودندکه فقط شنیده بودند که ارگانی اثری رابه مناسبت سال پیامبر سفارش داده است و نکاتی که مطرح می شد نیز از مواردی نبود که قابل طرح و تاکید باشد. البته این نظر شخصی من به عنوان یک موسیقی دان است.

انصاف بر این است که ما حداقل اثری را چند بار گوش کنیم تا بتوانیم به نقد آن بپردازیم . ضمن اینکه قالب اثر قالبی کلاسیک و فرمال است که ویژگی های خودش را دارد. ساختن اثری در قالب سمفونی با فرم هایی که در آن استفاده شده وقت و زمان می برد و به راحتی به دست نمی آید.در باره این اثر باید بگویم که سوژه بسیار سوژه زیبایی بود. گسترش تم و معماری ای که در ساختار آن به کار برده است بسیار مهم است. البته نمی خواهم بحث زیبایی شناسی را مطرح کنم.

▪ البته زیبایی شناسی بحث خیلی مهمی در بررسی آثار هنری است؛ جدای از کار دکتر فرهت ، ممکن است کسی برای یک اثر مدت ها وقت بگذارد اما قطعا دلیلی ندارد که نتیجه کار حتما قابل توجه باشد. نتیجه مهم است. اما یکی از حضار در آن برنامه از دکتر سوال کرده بود که آیا کار آنقدر تکان دهنده و با عظمت هست که شنونده بعد از شنیدن آن بگوید این سمفونی" پیامبر" است یا اینکه نام پیامبر به آن اهمیت وعظمت داده است؟ نظر شما در این باره چیست؟

ـ این موضوعی که اشاره می کنید در حقیقت به تکوین تاریخی در موسیقی باز می گردد که شخصا به آن اعتقاد ندارم. تاریخ موسیقی غرب نشان می دهد که آنها هم سال ها پیش ساخت آثار فاخر را با موضوعات مذهبی شروع کرده اند. هر هنرمندی حسی نسبت به موضوعی دارد که با ساخت اثر احساس و پیامش را القا می کند. فکر می کنم منظور شما این است که شایداین اثر درباره القا موضوع گویا نیست.

▪ شما چه نظری دارید؟

ـ هر اثری در مقطع زمانی خاصی ساخته و ارائه می شود. شما نمی توانید با مصداق و اینکه چه تعدادی از شنوندگان با آن ارتباط برقرار کرده اند آماری ارائه کنید. در جلسه نقدی که برگزار شد اکثرحاضران آن موسیقی را گوش نداده بودند. ضمن اینکه برخی مخاطبان نیزمی گفتند ما از این اثر خوشمان نیامد. فکر می کنم خوش نیامدن معیار خوبی برای سنجش و نقد نیست.

▪ اگر اجازه بدهید اول به نقد نغمه بپردازیم و بعد به سمفونی پیامبر.مشخصا برداشت شما از این جلسه نقد چه بود؟

- هر پدیده هنری که به وجود می آید حاصل خلاقیت و ذوق خالق آن است. حتی چوپانی که نی می زند چیزی خلق می کند (البته درسطح خودش) جلوی احساس او را نمی شود گرفت و باید با توجه به آن حس اثرش را سنجید. حال زمانی که می خواهیم اثری مثل یک سمفونی آن هم با موضوع پیامبر را بسنجیم. باید بسیار سنجیده برخورد کنیم. دکتر فرهت برداشت و دریافت شخصی اش از زندگی پیامبر، از تولد تا رحلت را در قالبی کلاسیک و فرمال ریخته است. این اثر را به سادگی نمی توان نقد کرد. باید محتاطانه وبه دور از عجله وارد بحث شد و تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نگرفت. یک منتقد باید مستقل از هر جریانی ،اثر را چند بار شنیده باشد و بعد به نقد آن بپردازد.

باید توجه داشته باشیم که این اثر یک اثر هنری است و هر کس به میزان دریافت درونی اش از آن لذت می برد. من نمی دانم برخی دوستان با چه سابقه ای به این راحتی وارد نقد می شوند.

▪ آیا شما معتقدید که هر فرد عادی نمی تواند نظرش را در باره یک اثر هنری بیان کند؟

- به عنوان یک منتقد خیر؛ البته اومی تواند نظرش را بیان کند. اگر عنوان آن جلسه چیز دیگری بود ،مثلا انعکاس جامعه شناسانه مردم در مورد آثار موسیقایی یا ...، مشکلی پیش نمی آمد چون آن وقت انتظار نقد نداشتیم. به نظر من به راحتی نمی توان وارد مقوله نقد شد. هیچ کجا نظر مردم به عنوان نقد تلقی نمی شود. به نظر من اسم این جلسه باید عوض شود.حتی در آن جلسه هم دلیلی وجود نداشت که خالق اثرحضورداشته باشد.

به نظرم نباید در چنین بحث های پیچیده ای، کسانی را که از بافت اثر سر در نمی آورند، دعوت کنیم و یا حتی به چنین افرادی که هیچ آشنایی با موسیقی ندارند اجازه اظهار نظر بدهیم. ما می گویئم جلسه "نقد و برسی"، پس انتظار داریم یک عده اهل فن و یا شنونده حرفه ای در آن جلسه اظهار نظر کنند. من از شما می پرسم کدام یک از کسانی که در آن جلسه زبان به نقد گشودند ده بار اثر را گوش کرده بودند؟

▪ شما برای نقد این کار را می کنید؟

ـ بله من گوش می کنم.

▪ خب شما می توانستید به عنوان منتقد صحبت کنید؟

ـ من نمی دانستم که جلسات به این شیوه برگزار می شود. من برای اولین بار در این جلسه شرکت کردم واتفاقا تنها کسی که درباره خود سمفونی صحبت کرد من بودم !

▪ اما برنامه منتقد رسمی داشت. مگرآقای نادرمشایخی در جایگاه ننشسته بود؟اوباید این کار را کرده باشد.

ـ اتفاقا من هم ازهمین تعجب می کنم، مثل اینکه ایشان هم این اثر را گوش نداده بود!

▪ اما آقای مشایخی به عنوان رهبر ارکستر این اثر را در جشنواره موسیقی فجر اجرا کرده بود چطور ممکن است گوش نکرده باشد؟

- نه به صورت کامل؛ فقط قسمت با کلام اجرا شده بود.به هرحال اولین گله من این است که چرا دوستانی که صاحب نظر این حوزه بودند صحبتی نکردند. البته شاید هم شاید اثر راضی شان کرده باشد که سکوت کرده بودند. ولی به جای آنها جماعتی صحبت کردند که چیزی از موسیقی وکار نمی دانستند.

▪ البته آنها مسئول گفتار خودشان هستند. مانمی توانیم مسئول سخنان آنها باشیم و قطعا اگر حرف های آنها عاری از استدلال باشد اثری نخواهد داشت.

- به هرحال من در این جلسه به عنوان یکی از موافقان سمفونی پیامبر واکنش نشان دادم.

▪ در باره اداره جلسه پیشنهاد دیگری هم دارید؟

- در باره این جلسه هم باید بگویم که بهتر بود نقد در دو بخش اداره می شد. درآغازدرباره سمفونی و قالب های موجود توضیحاتی ارائه و در بخش بعد، بحث نقدعلمی در خصوص این سمفونی و سخنان منتقدان مطرح می شد.در این بخش دیگران هم می توانستند اظهار نظرکنند. البته در ابتدای بحث هم آقای مشایخی و هم دکتر فرهت مختصراتوضیحاتی دادند.

بعداز آن همه منتظر بودند بحث جدی تر شود اما هر چه جلو تر رفتیم مباحث سطحی تر شد.سوالاتی از این دست که شما چقدر پول گرفتید ، چرا قالب سمفونی برای این سوژه انتخاب شده است و یا اینکه این کار را چه ارکستری اجرا کرده است و... سئوالات جالبی نبود. آنهایی که به عنوان منتقد وارد شدند، باید می نشستند کار را گوش می کردند نکته هایی براساس آن یادداشت می کردند و در بخش اول بحث نظراتشان را صرفا در باره ویژگی اثرمی گفتند. من خودم در تائید این اثر باید بگویم که نوشتن چنین اثری در این قالب و با این تم کار هر کسی نیست.

برای این اثر در انتخاب تم، سوژه، گسترش تم ها و فرم موسیقایی اش وقت گذاشته شده و به نظر من دکتر فرهت با توجه به علاقمندی و حسش این فرم را انتخاب کرده بود. او نه سمفونی قبل از این ساخته بود که همه را با توجه به حس خودش ساخته است. به نظر من قابل تقدیر است که هنرمندی در این مرتبه علمی خودش برای دلش سمفونی های زیادی ساخته است.

او به غیر از سمفونی های خلیج فارس، شهدا، پیامبر و سمفونی های دیگری دارد. این اثر با یک نیت درونی ساخته شده و سفارش دهنده ای هم داشته است . آثار زیادی وجود دارد که در تاریخ موسیقی جهان به سفارش شخص یا سازمانی ساخته شده و اتفاقا آثار ماندگاری هم بودند.

▪ کسی منکر این موارد نیست.

ـ من می خواهم بی انصافی ها را نقد کنم. من می خواهم که اجازه بدهید اثری به بازار بیاید، مدتی زندگی کند. آن را گوش بدهید، بعدا آن را نقد کنید و بگوئید که خوشتان می آید یا بدتان می آید.

▪ بحث ما اینجا به دو مورد باز می گردد یکی بحث جلسات نقد ودیگری نقد سمفونی پیامبر. ساختار برنامه نقد نغمه به این ترتیب است که در ابتدا منتقد نظرش را درباره اثر می گوید. بعد صاحب اثر توضیحات لازم را درباره نکات مطرح شده ارائه می کند و در مرحله بعد پرسش و پاسخی با حضور حاضران برگزار می شود. این ساختار برنامه نقد نغمه است. در این باره نظرخاصی دارید؟

ـ چون اولین جلسه ای بود که شرکت کرده بودم نظری ندارم. نفس عمل عالی است اما به نظرم اجرا ایراداتی دارد. به نظر من چون این مقوله در ایران مقوله جوانی است و وقتی ما می خواهیم نقد موسیقی کنیم که تا به حال انجام نشده است، باید دقت بیشتری داشته باشیم و افراد اهل فن را انتخاب کنیم.

▪ شما می گوئید آنهایی که تخصص ندارند چرا وارد نقد می شوند. در حالی که کسانی که صاحب نظر هستند هم حرفی نمی زنند؛این مشکل را قبول دارید ؟

- بله این هم مشکل دیگری است.متاسفانه هنوز فرهنگ نقد در کشورمان جا نیفتاده است. قبل از این کار بایدجلسات آسیب شناسی تقد برگزار کنبم و ببینیم در ابن حوزه چه کرده ایم.

▪ همین برنامه نقد نغمه می تواند تمرینی برای جا افتادن فرهنگ نقد باشد ؛بالاخره کار را باید از جایی شروع کرد.

- بله قبول دارم.

▪ پس چرا اینقدر سخت می گیرید؟

ـ ما نباید در این مقطع زمانی که درابتدای راه نقدهستیم، جلسات نقد سمفونی را برگزار کنیم. این موسیقی یک موسیقی خاص است. ضمن اینکه انصاف را هم باید رعایت کرد.

▪ همه موسیقی ها یک موسیقی خاص است.

ـ بله، اما سهل الوصول تر هستند. مثلا موسیقی ایرانی، شعر دارد و مردم ارتباط بهتری با آن برقرار می کنند.

▪ این سمفونی هم شعر داشت.

ـ بله داشت اما آن را نمی توانید با موسیقی ایرانی مقایسه کنید.

▪ اگراز نظر شما منتقد کارش را خوب انجام می داد واثر نقد منطقی می شد چطور؟ آن وقت برگزاری جلسه خوب بود؟

- نه ایشان صحبت خاصی نکرد. در اواخر جلسه بود که گفت خوب حالا وقت این است که وارد نقد فنی اثر بشویم و این اتفاق هم نیفتاد چون مولف اثر ابراز نارضایتی از جلسه کرد. ما نباید به صورت دیکتاتوری چیزی را به کسی دیکته کنیم. بعضی ها در آن جلسه می گفتند شما چرا سفونی نوشتی؟!خوب او این قالب را دوست دارد. او در این حوزه توانمند هم هست. من حاضرم با هر فردی که شما به عنوان منتقد منفی انتخاب کنید درباره این سمفونی وارد بحث و چالش شوم چون من فنی بار آمده ام.

▪ واما اگر مایل باشید مختصری هم به بحث زیبایی شناسی وتاثیرات همین سمفونی و انتقاداتی که به آن شده است بپردازیم. از نظر شما اگر ما اسم این سمفونی را برداریم و آن را برای میلیون ها نفر پخش کنیم چند درصدشان متوجه می شوند که این اثر برای پیامبر (ص) ساخته شده است؟

ـ چراما یک اثری را که با عنوانی ساخته شده است باید تجزیه کنیم و بگوئیم این اثر این است؟بگذاریم هر کسی هر استنباطی که می تواند بکند.

▪ بله استنباط آزاد است اما وقتی ما اسم می گذاریم انتظاراتی را هم در بر دارد. آیا می شود چنین برداشتی داشت که اثر مربوط به پیامبر اسلام است؟

ـ به نظر من هر کس در اولین برداشت خود می فهمد که این اثر،اثری مذهبی است. چون در بخش سوم آن کلام می آیدو شعر بر این موضوع تاکید دارد؛ شنونده کاملا موضوع را دریافت می کند.

▪ خوب اگر شعر را برداریم تکلیف چه می شود؟

ـ شما رندانه سئوال می کنید، من هم باید رندانه جواب بدهم.

▪ شما در پاسخ آزادید،امااین سوالی است که برای هرکسی پیش می آید .

ـ به هرحال این سمفونی احساس دکتر فرهت است. برداشت او نسبت به موضوع این بوده وبا علاقه و عشق فراوان به پیامبر این اثر را ساخته است، آیا باید همه این احساس و منظور فرهت را بفهمند؟ این طور نباید نگاه کرد، مگر وقتی ما کرال باخ، انجیل به روایت متی و... را گوش می کنیم، دقیقا ذهنمان به آن سمت می رود؟ مگر ما چقد فصل مشترک با این نوع موسیقی هاوچنین ساختارها و فرم ها داریم که این قدر زود وارد این حیطه می شویم؟

▪ خوب شاید انتقادو منظور کسانی هم که می گویند چرا این قالب برای موضوع انتخاب شده همین باشد که شما می گویید. ببینید من قبول دارم که این سمفونی به شنونده القا می کند که موضوعی مذهبی ارائه می شود. اما آیا اگر نام آن را تغییر دهیم و یک شخصیت دیگر مذهبی را بگذاریم آیا مشکلی پیش می آید؟

- نباید مصاحبه را به این سمت ببرید. چرا باید این کار را بکنیم. یک اثر ساخته شده و دارد زندگی می کند.

▪ اگراسمش را هم بر نداریم، آیا شنونده می فهمد که این سمفونی ویژه پیامبر است؟

- این موسیقی توصیفی است ولزوما برداشت ذهنی خواهدداشت.

▪ مگریک سمفونی مناسبتی نیست؟

ـ مناسبتی عنوان خوبی نیست، نگوئید مناسبتی .

▪ مگر برای مناسبت خاصی ساخته نشده است؟

- این اثر بر اساس یک فرم اجرایی ساخته شده که در قالب کنسرت و تصویر باید ارائه شود ضمن اینکه همه اثر باید شنیده شود نه بخشی از آن وفکر می کنم که آثار موسیقی را با عنوانش اعلام می کنند و هر کسی دوست داشت می تواند آن را تهیه و گوش دهد.

▪ چون شما در آن جلسه انتقاد کردید که متخصصان باید دراین باره نظر بدهند از شما می پرسیم که آیا اگر نام این اثر را برداریم مخاطب متوجه می شود که موضوع آن چیست؟شما که خودتان نیزاثری در این زمینه ساخته اید بگوئید در این اثر چه ویژگی هایی هست که شما را به سمت موضوع هدایت می کند؟

- من در اثرخودم از تم های عربی استفاده کردم اما دکتر فرهت دوست نداشته این کار را بکند. موسیقی انتزاعی ترین هنر است. تجریدی بودنش باعث می شود که هر کسی از ظن خود یار او شود. بتهوون معتقد است که اسم روی آثار نگذاریم.

▪ خب وقتی می گوئیم موسیقی انتزاعی است چه دلیل دارد که نام برایش بگذاریم؟

ـ من مثال زدم. به هرحال این اثربا این موضوعیت سفارش داده شده و عنوانش تا حدی گویای محتوای آن است و سفارش دهنده و سازنده بر این موضوع تاکید داشته اند.

▪ درباره ویژگی های زیباشناسانه سمفونی پیامبر نظرتان چیست؟

اول باید دیدگاه های خودمان را در زیبایی شناسی مشخص کنیم ممکن است شما بگوئید رنگ آبی زیباست اما از نظر من این طور نباشد.

▪ اگربر سرمعیار زیبایی شناسی به توافق برسیم آنگاه چطور؟

ـ من نمی خواهم این سمفونی ها را مقایسه کنم. زیبایی شناسی اتفاقات درونی است که در فرد اتفاق می افتد و در نهایت حاصل آن اثری می شود که مردم می توانند با آن ارتباط برقرار کنند یا خیر. تم اصلی این اثر به نظر من زیباست ضمن اینکه تمی که انتخاب شده است با شخصیت پیامبر و موضوع سمفونی همخوانی دارد. من به شخصه می گویم تم زیبایی دارد. درباره فرمی که انتخاب کرده هم باید بگویم حجم موسیقی می طلبد که این فرم را داشته باشد. سونات کامل ترین فرم موسیقی است. پایگاه بنیادی ذهن دکتر فرهت بر اساس ساختار موسیقی کلاسیک است، شاید ارتباطی که شنونده ایرانی با ملودی های ایرانی برقرار می کند بیشترباشد. از طرف دیگر بسیار سخت است که شعر فارسی را در قالب موسیقی کلاسیک بریزیم که به نظر من دکتر فرهت این کار را به زیبایی انجام داده است. من فکر می کنم بیش ازشصت درصد شنوندگان با این اثر ارتباط برقرار می کنند.

▪ واما شما خودتان هم یک سوییت سمفونی با موضوعیت پیامبر ساخته اید ؛می شود درباره آن هم مختصری توضیح بدهید.

ـ دو سال و نیم پیش قبل از اینکه سال پیامبر اعلام شود تصمیم به این کار گرفتم.استاد علی معلم منظومه ای را درباره حضورت پیامبر نوشته بود که به من داد بخوانم. وقتی خواندم دیدم که انگار یک فرمی در آن وجود دارد. فکر کردم اگر حاشیه هایش را در نظر نگیریم می تواند در چهار فصل بازتابی از زندگی پیامبر باشد. بخش های ولادت، بعثت، معراج و رحلت. من استنباط خودم را در این حوزه در قالب یک موسیقی توصیفی نوشته ام. ساختار این اثر سوئیت سمفونی است که هنوز تمام نشده است. این کار را برای دل خودم نوشتم و جایی آن را مطرح نکردم.

از حوصله شما و سعه صدرتان در پاسخ به سوالات بسیار ممنون هستم.



همچنین مشاهده کنید