سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آدم های پنهان بی انصاف نیستند


آدم های پنهان بی انصاف نیستند

«پنهان» دومین ساخته سینمایی مهدی رحمانی پس از فیلم خوش ساخت و قابل قبول «دیگری» است که بر پرده سینماهای ایران در حال نمایش است و ساختاری ساده, اما قابل قبول دارد

«پنهان» دومین ساخته سینمایی مهدی رحمانی پس از فیلم خوش‌ساخت و قابل‌قبول «دیگری» است که بر پرده سینماهای ایران در حال نمایش است و ساختاری ساده، اما قابل‌قبول دارد.

پنهان باوجود شکل و شمایل و ظاهر پیچیده‌اش فیلم ساده‌ای است. قرار نیست حرف‌های بزرگ و نامفهوم بزند و قرار نیست روشنفکری (به معنای متداولی که در سینمای ایران وجود دارد) باشد.

خیلی ساده سه داستان را روایت می‌کند و انسان‌ها را در دوراهی انتخاب قرار می‌دهد. فیلمساز برای این روایت از شگرد بازی با زمان استفاده کرده است.

روایت کلی فیلم، روایتی کلاسیک است. آغاز، میانه و پایان دارد و در طول فیلم اطلاعات کلی درباره گذشته افراد به بیننده داده می‌شود.

دومین فیلم بلند سینمایی مهدی رحمانی، از نظر تکنیک کارگردانی، داستان، طراحی صحنه، لباس و موسیقی و بخصوص تدوین نسبت به تولیدات امروز سینمای ایران سطح قابل قبولی دارد.

با این کارگردان جوان سینما که به شدت دلبسته سینمای قصه‌گوی اروپا و متاثر از موج نو سینمای فرانسه و نئورالیسم ایتالیاست به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

مهدی رحمانی کار خود را در سینمای حرفه‌ای با فیلم دیگری آغاز کرد که تقریبا موردپسند منتقدان هم قرار گرفت، اما برای فیلم دوم مسیر کاملا متفاوتی را انتخاب کرد. دلیل این تغییر مسیر و فضای متفاوتی که در فیلم‌های اول و دوم می‌بینیم چیست؟

پنهان، سلیقه و حال و هوای این روزهای من است و مسلما در فیلم بعدی هم همین سلیقه را دنبال خواهم کرد، اما دیگری سلیقه دورانی است که سینما را یاد می‌گرفتم. دورانی که نئورالیسم ایتالیا و موج نوی فرانسه را دوست داشتم و فیلم‌هایش را پیگیری می‌کردم. دورانی که فیلم‌های مورد علاقه ما مثل امروز در دسترس نبود و با زحمت به دست‌ می‌آمد. من هنوز هم به آن دوران و فیلم‌ها دلبستگی دارم، ولی شاید به دلیل این‌که مسائل اجتماعی و محیط پیرامون روی سلیقه‌ها تاثیر می‌گذارد، دچار تغییراتی شده باشیم، اما دیگری محصول، حس نوستالژی‌ام به سینما بود، اما پنهان محصول سلیقه امروزی من است.

یعنی اگر فرض کنیم دیگری متاثر از موج نوی فرانسه یا نئورالیسم ایتالیا است، پس پنهان کمی هالیوودی‌تر است؟

هالیوودی‌تر نیست، اما ساختار مدرن‌تری دارد. پنهان را اگر بخواهیم در یک مکتب سینمایی تحلیل کنیم، یک فیلم اروپایی امروزی است. البته من فکر می‌کنم فیلم به لحاظ ساختاری چنین خاصیتی دارد.

آیا در الهام از سینمای قصه‌گوی اروپا به دنبال سبک و سیاق مخصوص به خودتان هم هستید؟

کاملا همین‌طور است. من در دنبال‌کردن سینمای قصه‌گو اشکالی نمی‌بینم، چون سینمای هنری، اختراع اروپاست. اشکالی ندارد که به این سبک علاقه‌مند باشی، اما این سینما، ورطه‌های خطرناکی هم دارد که فیلم را به جریان روشنفکری بیندازد و در نتیجه فقط مخاطب خاص را جذب کند. این که فیلمساز بتواند به سبک سینمای اروپا فیلم بسازد ولی آن را برای مخاطب ایرانیزه کند، خیلی مهم است. اتفاقا این کار خیلی سخت است و بیشتر کسانی که در این حال و هوا فیلم می‌سازند، در ورطه فیلم‌های روشنفکری و مخاطب خاص افتاده‌اند که فقط در جشنواره‌های خارجی هم جواب می‌دهد. من در پنهان سعی کردم یک فیلم قصه‌گوی ایرانیزه شده را تعریف کنم که هم به لحاظ سطح کیفی، مخاطب فیلم خوبی ببیند و هم داستانی که دغدغه خودش است. این که چقدر در این مسیر موفق بوده‌ام را باید مخاطبان بگویند.

پنهان باوجود انتخاب داستانی پیچیده‌ و نوع روایتی که انتخاب کرده، جزو فیلم‌های مخاطب خاص قرار نمی‌گیرد. چه پروسه‌ای طی شد تا شخصیت‌ها برای مخاطب عام قابل باور باشند؟

همان‌طور که شما هم اشاره کردید پنهان اصلا مخاطب‌خاص نیست، نه این که مخاطب خاص‌بودن بد باشد، اما پنهان ماجرایی را روایت می‌کند که می‌تواند دغدغه طیف وسیعی از افراد جامعه یا حداقل طبقه متوسط به بالا باشد. نکته مهم در پنهان بحث انتخاب است و آدم‌ها همواره در طول زندگی در دو راهی انتخاب قرار دارند و حتی در زندگی خصوصی خودمان نیز در بسیاری موارد تاوان انتخاب‌های غلط را می‌دهیم. به نظرم انتخاب غلط لزوما انتخاب بد نیست، بلکه شاید انتخابی باشد که مناسب شخص نباشد. ما در زندگی براساس شرایط و موقعیت‌های اطرافمان خیلی از مواقع به انتخاب‌هایی می‌رسیم که از خود واقعی‌مان فاصله دارد و موضوع اصلی پنهان نیز همین انتخاب است.

در واقع کمی مسائل متافیزیکی هم در این انتخاب‌ها دخیل است.

دقیقا همین‌طور است. ما در خلوت خودمان شاید به این برسیم که مسیر اشتباهی را آمده‌ایم، در حالی که جامعه تصور دیگری از ما دارد که با خود واقعی‌مان متفاوت است. بنابراین مساله اصلی پنهان، انتخاب است و به همین دلیل فکر می‌کنم عده‌ بیشتری از مخاطبان سینما می‌توانند این فیلم را دوست داشته باشند.

پنهان از شخصیت‌پردازی محکمی برخوردار است و با وجود تعدد شخصیت‌‌ها و روایت سه داستان مجزا، لطمه‌ای به فیلم نمی‌خورد. شخصیت‌پردازی در زمان نوشتن فیلمنامه چگونه شکل گرفت؟

رحمانی: در خلوت خودمان شاید به این برسیم که مسیر اشتباهی را آمده‌ایم، در حالی که جامعه تصور دیگری از ما دارد؛ مساله «پنهان» این است که ما آدم‌ها بعضی مواقع یادمان می‌رود به خودمان رجوع کنیم که در مسیر زندگی قرار بود به کجا برسیم و الان کجا هستیم

تعدد شخصیت‌ها در برخی فیلم‌ها صرفا برای پیچیده نشان دادن فرم ساختاری است، بخصوص در سینمای امروز که روایت‌پردازی پیچیده مرسوم شده است. خیلی از این روایت‌های پیچیده نقطه فراری برای داستان‌هایی است که نمی‌شود آنها را سر راست روایت کرد. ما در پنهان، همه شخصیت‌ها را با مشخصاتشان و این‌که قرار است به چه نقطه‌ای برسند، روی کاغذ نوشتیم و قصه هر کدام از آنها نیز برایمان مشخص بود. در واقع پیچیدگی‌ای که در داستان پنهان اتفاق افتاد بیشتر ناشی از تغییرات زمانی و مکانی در فیلم است وگرنه اصلا قصد نداشتم قصه پیچیده‌ای را برای مخاطب روایت کنم.

در واقع آدم‌های قصه پیچیده نیستند، بلکه ساختار روایی داستان پیچیده است که آن هم به تکنیک برمی‌گردد.

دقیقا همین طور است. مخاطب یک داستان ساده و سر راست را می‌بیند، اما یک روایت مدرن از چند شخصیت و خانواده را هم شاهد است که از هر کدام گذر می‌کند تا به موضوع اصلی برسد. در واقع قصه همه آدم‌ها در فیلم کاملا مشخص است و قرار نیست مخاطب معمای خاصی را حل کند و ساختار در خدمت نوع روایت است.

موقع نوشتن فیلمنامه، شخصیت‌ها را برای بازیگران خاصی نوشتی که مثلا فلان بازیگر باید این نقش را بازی کند؟

به برخی از نقش‌ها کاملا فکر می‌کردم و به برخی دیگر خیر. حتی تا زمان شروع پیش‌تولید هم برای برخی نقش‌ها هیچ گزینه ویژه‌ای در ذهنم نبود و پس از دیدن بازیگران، آنها را انتخاب کردم، اما خیلی از مواقع آن چیزی که در ذهن فیلمساز وجود دارد امکان‌پذیر نیست و حضور یک بازیگر برای یک نقش خاص به عوامل متعددی بستگی دارد. البته من از ترکیب و شکل بازیگران خیلی راضی هستم و احساس می‌کنم این ترکیب در فیلم کاملا همخوانی دارد.

موضوع مهمی که در مورد پنهان وجود دارد این است که با وجود روایت سه داستان مجزا در مورد عشق و برخلاف برخی فیلم‌ها که امسال شاهد اکرانشان بوده‌ایم هیچ‌گونه خیانتی چاشنی آن نیست. این‌که مخاطب بدون این‌که شاهد خیانت باشد فیلمی در ارتباط با عشق و انتخاب ببیند چگونه شکل گرفت؟

برای ما این موضوع خیلی مهم بود و از ابتدا هم اصلا هیچ تصوری نسبت به خیانت نداشتیم. به نظر من خیانت موضوعی است که در خیلی از مواقع به شکلی سطحی، بدون روانکاوی و بدون این نتیجه‌گیری که غیراخلاقی است، به تصویر کشیده شده است. در واقع در سینمای ایران هنوز به موضوع خیانت نگاه پخته‌ای وجود ندارد و بیشتر برخوردی از روی ذوق‌زدگی داریم که می‌توانیم در این خصوص فیلم بسازیم. اما دغدغه پنهان خیانت نیست و دغدغه اصلی آن انتخاب است. مساله پنهان این است که ما آدم‌ها بعضی مواقع یادمان می‌رود به خودمان رجوع کنیم که در مسیر زندگی قرار بود به کجا برسیم و الان کجا هستیم. اسفندیار قصه پنهان می‌داند انتخابش غلط بوده و نازنین را به خاطر ثروت انتخاب کرده است، اما آدم‌های پنهان بی‌انصاف نیستند که چشمشان را ببندند و بخواهند برای جبران خیانت کنند.

محسن علی‌‌اکبری تهیه‌کننده شناخته‌شده‌ای است. ایشان چقدر در شکل‌گیری روند فعلی قصه و نیفتادن در دام خیانت نقش داشته است؟

وقتی فیلمنامه اولیه را به دفتر آقای علی‌‌اکبری بردم ایشان خیلی به فیلمنامه علاقه‌مند شد و گفت که فیلم را تهیه‌ می‌کنم. پس از آن تا مرحله پیش‌تولید دوبار دیگر فیلمنامه بازنویسی شد و این بار اجماع نظرات آقای علی‌اکبری با من و مهدی شیرزاد لحاظ شد. ما یک فیلمنامه نهایی ننوشتیم که بگوییم همین را کار می‌کنیم، حتی در طول فیلمبرداری نیز بر اساس نیاز بخش‌هایی را تغییر می‌دادیم و حتی از کوچکترین تغییرات نمی‌گذشتیم. آقای علی‌اکبری هم چون با فضای کلی فیلمنامه موافق بود شرایطی را فراهم کرد تا من با اطمینان بیشتر فیلم را بسازم.

فیلمی که همه ابزار لازم را برای دیده شدن دارد، چرا اینقدر در تبلیغات ضعیف است و بیشتر، مردم بار تبلیغات را به دوش کشیدند؟

واقعیت این است که پیگیری تبلیغات فیلم به عهده بنیاد سینمایی فارابی به عنوان سرمایه‌گذار است، اما فارابی با این‌که فیلم را دوست داشت و آقای میرعلایی به فیلم علاقه‌مند بود، بودجه محدودی برای تبلیغات دارد و نمی‌تواند هزینه زیادی برای آن صرف کند. در نتیجه پنهان نمونه کاملی از فیلم‌هایی است که مردم خودشان آن را تبلیغ کرده‌اند. البته با همین روند تبلیغی هم پنهان نزدیک به فیلم‌هایی که در سطح شهر تبلیغات گسترده و بیلبورد داشته‌اند، فروش کرده است. مخاطبانی فیلم را دیده‌اند که شاید سال‌ها بود به سینما نیامده‌ بودند و مهم‌تر از آن مخاطب تا پایان، فیلم را در سالن می‌بیند و این موضوع برای من به عنوان یک فیلمساز بسیار خوشایند است و احساس می‌کنم وقت و انرژی‌ای که برای این کار گذاشته‌ام، نتیجه داده است. البته فیلم بین عید غدیر و محرم اکران شد و شروع اکران چون خیلی سریع اتفاق افتاد ما هیچ تبلیغاتی نداشتیم و بخصوص اکران همزمان ۱۲ فیلم هم فاجعه‌ای بود که فیلم‌ها آن دچار شدند.

مهدی رحمانی دو فیلم موفق در سینما ساخته است و صحبت ساخت «برف» به عنوان سومین فیلم است. برف ادامه‌دهنده چه مسیری برای شماست؟

برف در ادامه فیلم پنهان است، اما با تغییراتی اساسی‌تر؛ آدم‌ها را ملموس‌تر کرده‌ام و فیلم در مورد خانواده‌ای است که بضاعت مالی خوبی ندارند و قرار است برای دخترشان خواستگار بیاید و نسبت به پنهان به حال و هوای امروز جامعه ما نزدیک‌تر است.

احسان هوشیارگر ‌



همچنین مشاهده کنید