جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آنگاه که کربلا به باغ های بهشت می پیوندد


آنگاه که کربلا به باغ های بهشت می پیوندد

بنا بر نقل مشهور حضرت امام حسین ع , در روز۲ محرم سال۶۱ هجری قمری وارد کربلا شد

بنا بر نقل مشهور حضرت امام حسین‌(ع)، در روز۲ محرم سال۶۱ هجری قمری وارد کربلا شد.

براساس احادیث صحیح وارده خدای سبحان به زمین کربلا قداست و شرافتی خاص بخشیده که به هیچ جای دیگر زمین حتی مکه معظمه نبخشیده است. امام سجاد فرمود: خداوند بیست و چهار هزار سال پیش از آنکه کعبه را بیافریند و حرم قرارش دهد زمین کربلا را حرمی امن و مبارک قرار داد و آنگاه که خدای متعال زمین را به لرزه درآورد و تکانش دهد زمین کربلا همانگونه که هست نورانی و پاکیزه بالا برده می‌شود و در برترین باغ از باغ‌های بهشت و برترین خانه آن جای می‌گیرد که جز پیامبران در آن منزل نکنند و کربلا در میان باغ‌های بهشت همانند ستاره برای ساکنان زمین می‌درخشد و نور آن چشم بهشتیان را خیره می‌سازد و ندا می‌دهد منم سرزمین مقدس پاکیزه و مبارک که سیدالشهدا و سرور جوانان بهشت را دربر گرفته‌ام. (المزار شیخ مفید ص۳۴)

تربت مقدس کربلا شفابخش است؛ امام صادق فرمود: تربت مزارحسین بزرگترین درمان هر دردی است. روایات مربوط به فضیلت کربلا تنها به آنچه شیعیان از ائمه اطهار نقل کرده‌اند محدود نمی‌شود بلکه در بسیاری از کتاب‌های دیگر فرق مختلف این حقیقت تبیین شده است.

ملاجلال سیوطی نزدیک به بیست روایت از علمای بزرگ اهل تسنن مانند بیهقی، ابی‌نعیم و... در باب فضیلت تربت کربلا نقل کرده است.

البته تمسک به قداست تربت مزار اولیای الهی امری عقلانی و عادی و مرسوم در میان همه مذاهب خاصه مسلمانان است چنان که علامه سمهودی از بزرگان عامه در کتاب وفاءالوفاء می‌نویسد: هنگامی که پیامبر وفات یافت مردم از تربت شریف آن حضرت می گرفتند تا اینکه عایشه دستور داد مقابل‌شان دیوار کشیدند. درون دیوار سوراخی بود که از آن تربت می‌گرفتند پس عایشه فرمان داد که آن را هم بستند. (وفاءالوفاء ج۱ ص۳۸۵)

امام صادق فرموده است فاطمه زهرا دختر رسول خدا تسبیحی داشت که نخ آن پشم بود و شمار تکبیرات را روی آن گره زده بود و آن را با دست می‌چرخاند و تکبیر و تسبیح می‌گفت پس از آنکه حمزه بن عبدالمطلب به شهادت رسید حضرت با استفاده از تربت وی تسبیح درست کرد و مردم نیز چنین کردند و چون حسین به شهادت رسید به خاطر فضیلت و برتری تربت وی مردم به آن روی آوردند.

● تاریخ و معنای کربلا

اگرچه پس از شهادت جانسوز حضرت امام حسین شهر کربلا شهرتی جهانی و دائمی یافت ولیکن کربلا شهری است که سال‌های قبل از ظهور اسلام به همین نام مشهور بوده است. از برخی روایت‌ها نیز چنین برمی‌آید که قدمت نام کربلا به روزگار آدم ابوالبشر می‌رسد و بلکه طبق روایت امیرالمؤمنین در آسمان ها به نام کرب وبلاء یعنی سرزمین اندوه و گرفتاری مشهور است. (امالی شیخ صدوق، مجلس۸۷)؛ از این احتمال که نام کربلا مرکب از دو واژه کوربابل یعنی مجموعه روستاهای بابلی باشد چنین برمی‌آید که کربلا در آن روزگار مادر شهر چندین روستا بوده است که از آن جمله نینوا، کوشک، بابلی، نواویس، حیر، غین‌التمر و دیگر روستاهای متعدد واقع در فاصله میان صحرا و ساحل فرات می‌باشند.

کربلا از جمله زمین‌های عراق بود که در دوران ابوبکر در سال دوازدهم به تصرف مسلمانان درآمد. کسی که این سرزمین را فتح کرد خالد بن عرفطه بود که از سوی سعد بن ابی وقاص به عنوان پیشقراول فرستاده شد. او برای مدتی آنجا را مقر و اردوگاه خویش قرار داد و پس از رسیدن به اهداف نظامی به دلیل بدی آب و هوا آنجا را ترک گفت و به کوفه رفت.

پس از گسترش شهر کوفه کربلا پیوسته یکی از روستاهای فراوان پیرامون آن به شمار می‌رفت و هیچ کس جز به مناسبتی نادر از آن یاد نمی‌کرد مانند عبور امیرالمؤمنین همراه سپاهی که عازم حمله به شام بود و یا اخباری که راویان از رسول خدا و امیرالمؤمنین درباره کشته شدن سیدالشهدا در آن سرزمین و قتلگاه آن حضرت نقل کرده‌اند.

کربلا در غرب نهر فرات و در کناره دشت در وسط منطقه رسوبی معروف به سرزمین سودا واقع است در شمال غربی آن شهر انبار در شرق آن شهر باستانی بابل و در غرب آن صحرای غربی در جنوب غربی آن شهر حیره پایتخت منذری‌ها قرار دارد. کربلا در مرزهای صحرا واقع است و بدویان حجاز و شام برای تأمین آذوقه به آنجا روی می‌آوردند. تا چندی پیش وضعیتش همین بوده است. از آنجا تا العین فاصله چندانی نیست و العین واحه‌ای است پر درخت و پر آب و شهر العین یکی ازشهرهای مهم در منطقه صحرا بوده است.

علمای فرهنگ‌نویس، مورخان و جغرافیدانان و بزرگان که درباره تاریخ بلاد و شهرها تحقیق نموده و کتاب نوشته‌اند در ریشه واژه کربلا و نیز در اشتقاق و معنای آن اختلاف نظر دارند. برخی بر این باورند که این کلمه ریشه عربی محض دارد و گروهی دیگر بر این باورند که ریشه‌اش غیرعربی است و گروهی دیگر گفته‌اند که ریشه این واژه آمیزه‌ای از عربی و غیرعربی است.

یاقوت حموی گوید کربلا به معنای سستی در گام‌ها است. لذا در زبان عرب گفته می‌شود: جاء یمشی مکربلاً (با گام‌های سست آمد)؛ بنابراین ممکن است که به دلیل سست بودن زمین آن به این نام خوانده شده باشد و گفته می‌شود کربلت الحنطه (گندم را غربال کردم) آنگاه که آن را پاکیزه سازی. بنابراین ممکن است که به دلیل پاک بودن این سرزمین از سنگریزه و درختان انبوه آن را کربلا خوانده باشند و کربل: نام گیاه ترشک است.

بدین روی ممکن است که این نوع گیاه در اینجا بسیار می‌روییده بدین سبب به این نام خوانده شده است.دکتر مصطفی جواد در مقاله‌ای زیر عنوان «کربلا قدیما» در «موسوعه عتبات المقدسه» می‌نویسد: علامه هبه الدین شهرستانی نوشته است که کربلا مأخوذ از واژه کوربابل به معنای مجموعه‌ای از روستاهای بابلی می‌باشد و کشیش لغت‌شناس، انستاس کرملی، گوید آنچه از خواندن کتاب‌های پژوهشگران به یاد داریم این است که کربلاء مرکب از دو واژه کربل و ال به معنای حرم خداوند یا حرم مقدس خداوند است. (لغه العرب ج۵، ص۱۷۸)

حائر سرزمینی داشت گسترده که در جهات شمال غرب و جنوب به رشته تپه‌ها و صخره‌های پیوسته به هم منتهی می‌گشت. مدخل شرقی آن یعنی آنجایی که امروزه زائران به زیارت بارگاه حضرت عباس می‌روند و در نظر بیننده به صورت یک نیم دایره جلوه‌گر بود.نام‌های دیگر نیز وجود دارد که بر سرزمین قتلگاه حسین اطلاق می‌گردد. برخی از آنها از باب اطلاق کل بر جز بر کربلا اطلاق می‌شود مانند طف برخی دیگر نام روستاهای نزدیک کربلا است که بر این شهر اطلاق شده و شاید از باب ارتباط نزدیکی و همسایگی باشد مانند نینوا یا غاضریه. برخی نیز نام‌هایی است که بر اثر گذشت زمان بر کربلا اطلاق شده و در زبان روایت نیز آمده است مانند عمورا. مهمترین این نام‌ها به شرح زیر است:طف یا طفوف از مکان‌هایی که اعراب از قدیم در نزدیک کربلا می‌شناختند طف است. یاقوت حموی گوید طف در لغت به معنای زمین‌های مشرف عربستان بر ریف (سرزمین سبز) عراق است اصمعی گوید از آن رو طف نامیده شده که به ریف نزدیک است... ابوسعید گوید طف نامیده شده چون بر عراق مشرف است... طف زمین است از ناحیه کوفه در راه خشکی که حسین بن علی در آن جا کشته شد و آن سرزمین صحرایی است نزدیک ریف و چند چشمه آب در آن جاری است از جمله صید، قطقطانه، رهیمه، عین جمل و مانند اینها.

این چشمه‌ها به مأموران پادگان‌های واقع در پشت خندق شاپور تعلق داشت. مأموران این خندق را میان خود و اعراب و دیگران کنده بودند چون روز ذی قار فرا رسید و خداوند اعراب را به وسیله پیامبرش پیروزی بخشید. چند حلقه از آن چاه‌ها را پرکردند و برخی از آن ها در دست ایرانیان باقی ماند. پس از آن هنگامی که مسلمانان به سوی حیره پیشروی کردند ایرانیان همه آن چاه‌ها را که در دستشان بود پرکردند و گریختند و آنها که در دست اعراب بود باقی ماند... پس از آن که قادسیه و مدائن نیز فتح شد زمین‌های این چشمه‌ها که ایرانیان از آنجا جلای وطن کردند به دست مسلمانان افتاد.یکی دیگر از نام‌های این زمین مقدس نینوا است. یاقوت حموی گوید و در سواد کوفه ناحیه‌ای است که به آن نینوا گفته می‌شود و کربلا که حسین بن علی در آن جا کشته شد بخشی از آن است. (معجم البلدان ج۴ ص۳۵-۳۶)

طبری در توصیف حرکت کاروان حسینی از منزلگاه قصر بنی مقاتل به سوی نینوا می‌گوید امام حسین چون شب را به صبح آورد فرود آمد و نماز صبح گزارد و با شتاب سوار شد و همراه یارانش به سمت چپ می‌راند و می‌خواست که آنان را پراکنده سازد. باز حربن یزید می‌آمد و آنان را بازپس می‌زد و حسین نیز او را باز پس می‌زد. هنگامی که حر با شدت هرچه تمام آنان را به سوی کوفه باز پس زد از فرمانش امتناع کردند و طرفین به دفع یکدیگر پرداختند. آنان پیوسته در حرکت بودند تا به نینوا جایی که حسین در آن فرود آمد رسیدند. (تاریخ الطبری ج۴ ص ۳۰۸).



همچنین مشاهده کنید