پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ستاره کم فروغ شرق


ستاره کم فروغ شرق

آندری شوچنکو ۳۰ ساله پسر یک افسر ارتش شوروی سابق در اوکراین است او که بیش از هرکسی برای بازیکنان خط دفاعی ایتالیا به کابوس و بختک تبدیل شده بود, با ثبت ۱۰۵ گل در ۱۷۲ بازی سری A اسم و رسمی برای خود به هم زد

آندری شوچنکو ۳۰ ساله پسر یک افسر ارتش شوروی سابق در اوکراین است. او که بیش از هرکسی برای بازیکنان خط دفاعی ایتالیا به کابوس و بختک تبدیل شده بود، با ثبت ۱۰۵ گل در ۱۷۲ بازی سری A اسم و رسمی برای خود به هم زد .

شوچنکو به والدین و خانواده خود بسیار مدیون است :« آنها ریشه هایم هستند و تا کنون موفقیت های مرا شکل داده اند . » او همچنین از مربی خود والری لوبانفسکی جادوگر «کیف» که اکنون در قید حیات نیست، بسیار تجلیل می کند و سر انجام از باشگاه میلان و پدر سالار آن یعنی سیلویو برلوسکنی: «این باشگاه تمامی امکانات و فرصت ها را در اختیار من گذاشت و همه چیز به من داد.» شوا در ژوئن ۱۹۹۹ در ازای ۲۴ میلیون یورو به میلان ملحق شد.

تازه وارد که اندکی ایتالیایی می دانست، روزهای تعطیل نیز به زمین چمن میلان می آمد و تمرین می کرد. به تدریج از کناره تیم به مرکز تیم رانده شد. در یکی از بازیهای خانگی مقابل لاتزیو هنگامی که تیم او یک برصفر عقب بود با یکی از مهاجمان آسیب دیده تعویض شد. اندکی بعد توپ از روی ضربه آزاد به او رسید و او توپ را از ۳۰ متری از گوشه چپ وارد دروازه کرد.

میلان بازی را ۲بر یک به نفع خود تمام کرد. چنین حضوری، شوا را به محبوب ترین بازیکن ایتالیا تبدیل کرد. متوسط ۶۱ درصد گل در هر بازی در مشکل ترین لیگ دسته اول دنیا نه فقط برای ایتالیایی ها بلکه برای هر کسی میانگینی خارق العاده است. شوچنکو برای رسیدن به چنین سطحی می بایست هفته ها با دفاع های خلاقی چون زامبروتا ، کاناوارو و یا پانوچی دست و پنجه نرم می کرد اما به گفته خودش در میان همتیمی هایش در میلان سخت ترین رقیبش پائولو مالدینی بود.

روح میلان، کنسرسیوم فوتبال است و خود را یک خانواده می داند . او این موضوع را از الساندرو کاستاکورتا آموخت. کاستاکورتا و مالدینی این دوست صمیمی خود را همچون ریشه ای می دانند که راست و عمودی در زمین ریشه دوانده و حتی در عصر جهانی شدن قابل پیوند زدن به جایی دیگر نیست اما «سیلویو برلوسکنی» نخست وزیر پیشین ایتالیا و موافق بزرگ جهانی سازی ، میلان را نه با یک نفر بلکه به یاری یک گروه متحد، به صدر باشگاه های اروپایی رساند.

در زمان رئیس بزرگ ۷ عنوان قهرمانی در لیگ ایتالیا، ۴ قهرمانی در جام حذفی و ۴ عنوان سوپر جام اروپا حاصل شده است. در این مدت استعفاهای اجباری او از نخست وزیری در اوضاع باشگاه هیچ گونه خلل جدی وارد نساخت. بین این قدرتمند ترین مرد ایتالیا و گلزنی از «کیف» ارتباط خاصی وجود دارد از جمله تاریخ تولد مشترک آنها. هردوی آنها متولد۲۹ سپتامبر هستند شوا به محض ورود به ایتالیا یک هفته در ویلای خصوصی رئیس میهمان شد و اندکی بعد در دیدار میلان با لاتزیو با زدن نخستین هت تریک خود از او قدر دانی می کند.

شوا به خوبی به یاد دارد که برلوسکنی خویشتندار و رازدار قبل از هر چیز این دغدغه خاطر را داشت که پدر او بعد از ۲ بار سکته قلبی درکلینیکی معروف تحت نظر بهترین متخصصان قرار گیرد چون خوب می دانست فرد خانواده دوستی چون شوچنکو هرگز نمی تواند ریشه های خود را فراموش کند. او پس از ورود به میلان مادر و پدر و خواهرش را در محله مارینا مستقر می کند؛ محله ای که گوش تا گوش آن ملیت های مختلف بساط پهن می کنند اما والدین او در میلان راحت نبودند، بنابراین به اوکراین بر می گردند و از پدر بزرگ مریض خود پرستاری می کنند.

سرانجام در یک شب سال نو او نشان بهترین فوتبالیست سال را با خود به همراه می آورد و برای جوانان مرکز ورزشی دیناموکیف تعریف می کندکه چطور می توان با کار سخت همه چیز را به دست آورد. او پس از اینکه الکساندر اسپاکو، مربی تیم جوانان دینامو در یک بازی او را کشف کرد، در این مرکز ورزشی اتاقی دریافت کرد.

اسپاکو که هنوز هم آموزش نوجوانان را زیر نظر دارد اینگونه به خاطر می آورد که در نخستین سال، ۸۰ درصد پسربچه های تحت آموزش براساس توانایی های فردی دسته بندی شده بودند و شوا به عنوان لیبرو شایستگی های خود را نشان داده بود. اسپاکو گفت: «شخصیت قوی او،آتش شعله ور در چشمانش و اشتیاق سیری ناپذیری وی برای بازی کردن برایم فراموش نشدنی است.

با استعدادها،بیشتر می خواهند.» اودر مدرسه برنامه ریزی ورزشی تحصیلات خود را به پایان می رساند و مدت ۲ سال تحت نظر کادرآهنین دینامو تمرین می کند. در آنجا مورد توجه مسئولان باشگاه قرار می گیرد. در ۱۶سالگی به دلیل ضعف در دریبل زدن امتحان ورودی مؤسسه تربیت بدنی را خراب کرده و آزرده خاطر می شود اما ۲ سال بعد نخستین گل خود را در لیگ قهرمانان اروپا برای دینامو مقابل بایرن به ثمر می رساند و بلافاصله تحت سرپرستی والری لوبانفسکی، مربی تیم ملی و استاد مسلم فوتبال قرار می گیرد.

لوبانفسکی فوتبال را فراسوی مرزها آموخته بود و درکی فرامرزی از آن داشت. لوبانفسکی زمانی اعلام کرد : « شوچنکو از رونالدو قویتر است چون رونالدو به پشت خود توجهی نمی کند و به بازیکن پشتی هیچ کاری ندارد.» او با چنین اعتقاد و یقینی فرزند تحت سرپرستی خود را به عنوان گرانترین انتقال در تاریخ فوتبال شرق اروپا به میلان فرستاد. شوچنکو در بازی فینال جام حذفی مقابل تیم «کارپاتی لمبرگ» با زدن یک گل از دینامو خداحافظی کرد .

وی دراین بازی ۶ بازیکن تیم حریف را سردرگم کرده بود و مدت ها در «کیف» از این گل سخن به میان می آمد. شوچنکو امیدوار است الگویی برای جوانان سرزمین خود باشد و آنها نیز راه او را طی کنند و سقوط اتحاد جماهیر شوروی را فرصتی برای شکوفایی میراث ورزشی اوکراین بدانند.به همین دلیل شوا در اوقات فراغت و تعطیل به پرورشگاه پریاسلاو واقع در ۱۲۰ کیلومتری «کیف» سر می زند و با اهدا کردن شورت و پیراهن های ورزشی خود شجاعت را به کودکان یتیم هدیه می کند. او خود در محلی زاده شده که آرزوی کودکان آنجا داشتن زمین چمن بود. وی معتقد است :« من تا انتهای اتحاد جماهیر شوروی می روم تا نشان دهم اکنون باید هرکس خودش زندگی اش را بسازد.» تصمیم برای بازی در میلان گامی منطقی بود.

بازیکنان میلان با مربیگری آریگو ساچی که سیستم فوتبال نوین را تعلیم می داد این جوان با انگیزه اوکراینی را همچون برادری در میان خود پذیرفتند. او تنها جواهر شرق اروپا است که درخشش و اعتبار خود را هنوز از دست نداده. قبل از او اولگ بلوخین خود را در ازای مبلغ نا چیزی به اتریش فروخت و ایگور بلانوا وقتی به عنوان سارق مغازه دستگیر شد، در مونشن گلادباخ با شکست مواجه شد. هر دوی آنها اوکراینی بودند و هر ۲ عنوان بهترین فوتبالیست اروپا را کسب کردند. شوا سال ۲۰۰۶ از میلان جدا شد و به چلسی پیوست.

● دوران چلسی

تابستان ۲۰۰۴ زمزمه های ورود شوچنکو به تیم متمول لندن با مبلغ ۵۰ میلیون یورو به گوش می رسید. علاوه بر این مبلغ، هرنان کرسپو هم به میلان رفت تا ارزش شوا بیش از پیش نمایان شود. میلان با مبلغ پیشنهادی چلسی مخالفت کرد اما حاضر شد مهاجم آرژانتینی را به خدمت بگیرد.

پیتر کنیون، مدیر اجرایی چلسی در آن زمان گفت: «شوچنکو همان بازیکنی است که می خواهیم. او ستاره بزرگ دنیای فوتبال محسوب می شود و ما هم فقط بهترین ها را آبی پوش خواهیم کرد.» شوچنکو حتی با این تعریف و تمجید هم فریب نخورد. او می خواست مانند باره سی و مالدینی، اسطوره میلان نام بگیرد اما ناگهان در کنفرانس مطبوعاتی ۱۱ می ۲۰۰۶ اعلام کرد سن سیرو را به مقصد استمفوردبریج ترک می کند. آخرین بازی وی در لباس قرمز و مشکی ها مقابل رم شکل گرفت؛ زمانی که یک نیمه را کنار هواداران میلان روی سکوها سپری کرد.

وداع وی با اهالی لومباردی چندان رومانتیک نبود و خیلی بی رحمانه چمدان هایش را بست. قیمت انتقال او ۳۰ میلیون یورو بود. این رقم رکورد جدیدی در تاریخ نقل و انتقالات فوتبال جزیره رقم زد. ستاره اوکراینی به انتخاب خود شماره ۷ را برگزید و مورینیو با زدن مهر تأیید به این انتخاب، اجازه داد وی همچنان صاحب این پیراهن بماند. اولین بازی شوچنکو برای تیم جدیدش، روز ۱۳ آگوست شکل گرفت و با گلزنی او و برتری تیمش مقابل لیورپول خاتمه یافت.

لوکوموتیو اوکراین برای برپایی جشن اولین گل خود در لیگ برتر انگلستان، مدت زیادی انتظار نکشید. هواداران حاضر در جدال چلسی و میدلزبرو شاهد بودند چگونه جوان شرقی سیصدمین گل دوران حرفه ای خود را درون دروازه رقیب جای داد. دستاورد نخستین فصل حضور جوان اهل «کیف» در استمفوردبریج، ۵۰ بازی و ۱۴ گل محسوب می شد که از جمله مهمترین شاهکارهای او می توان به گل هایش مقابل تاتنهام در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی و همچنین در جدال با پورتو و والنسیا در لیگ قهرمانان اشاره کرد. گلزنی در رقابت های قاره ای عادت ترک نشدنی شوا بود.

● دومین گلزن برتر تاریخ لیگ قهرمانان اروپا

پنجاه و هفتمین گل آندری در اروپا، عنوان دومین گلزن برتر تاریخمعتبرترین رقابت های باشگاهی اروپا را در پی داشت اما اتفاقات تلخ متعاقب، شیرینی این عنوان را از بین برد و به همین دلیل بازی های نیمه نهایی و فینال جام حذفی انگلستان مقابل لیورپول و منچستریونایتد را از دست داد.

او با وجود علاقه مقامات میلان به برگرداندن ستاره میلان، همچنان در لندن ماند. شایعات تمامی نداشت. همسر آمریکایی شوچنکو بی میل نبود در ایتالیا فعالیت های خود را ادامه بدهد و از سویی دیگر دینامو کیف (عشق سال های جوانی شوچنکو) می خواست با حضور تک ستاره سالیان گذشته خود، خاطرات خوش دوران لوبانفسکی فقید را زنده کند.

ماندن در چلسی باعث افزایش درآمد می شد اما شوچنکو بهتر از هر کسی می دانست تنها یک انتقال به افت مقطعی او پایان خواهد داد. روزهای پرحادثه ای سپری شد و عاقبت باز هم وی را در لباس آبی دیدیم. او در اولین بازی فصل جدید به جای دروگبا آسیب دیده راهی میدان شد و در جریان تساوی بدون گل تیمش مقابل بلکبرن نمایش خوبی داشت. آخرین گل پسر بازیگوش را خیلی خوب به یاد داریم. آندری در حالی دروازه روزنبرگ را گشود که چند روز بعد از این جدال، خبر خروج مورینیو از چلسی، مردم دنیا را به شگفتی وا داشت.

● اندکی از زندگی شخصی شوچنکو همان طور که می دانید

آندری شوچنکو سال ۲۰۰۴ طی یک مراسم با شکوه در کاخی نزدیک واشینگتن با «کریستین پازیک» آمریکایی ازدواج کرد. آنها اکنون در ایتالیا زندگی می کنند اما این موضوع باعث نمی شود از زبان انگلیسی غافل بمانند. گفته می شود کریستین به شوا دستور داده هرچه زودتر در کلاس های آموزش زبان انگلیسی حضور یابد! هر چه باشد تکبر خانم پازیک ناشی از نشست و برخاست با همسر آبراموویچ ارزیابی می شود. این ۲ نفر دوستان نزدیک هم هستند.

شاید همین موضوع روند دل کندن شوچنکو از میلان را تسریع کرد. این زوج خوشبخت ظاهراً به زبان انگلیسی علاقه زیادی دارند چون در خانه هرگز با ۲ فرزند خود(جوردن و کریستین) اوکراینی صحبت نمی کنند! اولی متولد ۲۹ اکتبر ۲۰۰۴ است و دومی ۱۰ نوامبر ۲۰۰۶ پای به این جهان گذاشت. آندری آنها را فرشته شانس خود می داند زیرا درست در روز تولد آنها گل زد و تیم خود را صاحب پیروزی کرد. برلوسکنی، مالک میلان آن قدر از گلزنی مرد اوکراینی در آن بازی ها خوشحال شد که تصمیم گرفت عنوان پدر خواندگی فرزند اول شوا را بپذیرد. داستان آندری و چلسی ادامه دارد. عزیز دردانه آبراموویچ چه زمانی با نشان دادن فروغ گذشته، آسمان لندن و اروپا را نورانی می کند؟ منتظر وی می مانیم.



همچنین مشاهده کنید