پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

حضور آشکارای بینامتنی


حضور آشکارای بینامتنی

نگاهی به مجموعه داستان «امروز شنبه» نوشته یوسف انصاری

«داستان کوتاه،صدای آدم های تنهاست» فرانک اوکانر یوسف انصاری کارشناس و سرپرست بخش داستان ایرانی انتشارات افراز،اولین مجموعه داستانش به نام« امروز شنبه» از سری داستان های امروز ایران را در۱۳۹۰ در سن ۲۸ سالگی به چاپ رسانده است.این مجموعه از سری کتاب‌هایی است که چندی پیش انتشارات افراز(بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب) با طرح جلد و گرافیک خاص به همراه ۱۲ کتاب دیگر به بازار کتاب ارائه کرده است.

مجموعه« امروز شنبه» شامل هشت داستان کوتاه است.هر داستان با مضمون و حال و هوایی متفاوت،با سبک و تکنیکی جداگانه و با زبان و نثری پیراسته و روان که خود بانی خوش خوانی اثر شده؛از آدم هایی می گوید که چه در فضای روستایی و چه در جامعه مدرن امروزی تنها هستند و همیشه در هراس و ناامنی روحی- جسمی به سر می برند.

۱) از بن‌مایه های مشترک داستانی مجموعه نه‌تنها می‌توان به وجود انسان‌های تنها، فضای کوتیگ و هراس‌انگیز اشاره کرد بلکه باید از تنوع نظرگاه برای بیان روایت داستانی و استفاده از (سوم شخص جمع- ما)برای عمومیت بخشی گره،همگانی کردن و جمع گرایی مسئله داستانی یاد کرد.

۲) همچنین از وجود و حضور فعالانه حیوانات و تاثیرشان در زندگی انسان ها گفت. چه آنجا که در داستان «دیوار به دیوار» مرد آرایشگر از تنهایی با گربه‌ای هم صحبت می شود و گربه را مخاطب قرار می‌دهد و چه وقتی که مهندسی«ارانی» به سگ تبدیل می شود.

۳) همچنین باید از حضور شخصیت‌های با شغل‌های تکرار شونده آرایشگر ( احساسی که فقط...)، نظامی(اسماعیل) و یا نظامی آرایشگر ( دیوار به دیوار )نام برد و گفت که انصاری به غیر از فضای روستا از مکان هایی چون زندان نظامیان(دیوار به دیوار) و یا بیمارستان نظامی(اسماعیل ) که حتما برگرفته از تجربه زیستی او ست بیشتر سود برده است.

۴) و اینکه بینامتنیت در داستان‌های انصاری رکن اصلی کار را تشکیل می دهد. چه این ارتباط و بینامتنیت به لحاظ ساخت فضای روستا ،زبان و اتفاقات غریب، خواننده را به یاد داستان های غلامحسین ساعدی بیندازد و چه در داستان «کله گنجشک» با آوردن جملاتی چون« روشنایی رفت، روشنایی برگشت، پدر بوی چوب می داد» خواننده لحظه ای را با یاد و خاطره کلماتی اینچنینی از زبان بنجی در خشم و هیاهو ،فاکنر سپری کند. یا اینکه در داستان «احساسی که فقط یک آرایشگر ...» خواننده با شرایط سخت زندگی و عدم امکانات مالی و رفاهی برای تشکیل زندگی مشترک زن و مرد با آن مثلث ارتباطی و سه گوش( زن – مرد – نوزاد ) و حامگلی زن رو به رو شود؛ مشکلاتی که در داستان کوتاه «تپه هایی چون فیل سفید»با آن عدم شرایط اجتماعی نامناسب زیستی و حضور حاملگی زن ارتباط تنگاتنگ پیدا می کند. به گونه ای که برای لحظاتی کوتاه خواننده حس می کند که داستان انصاری شکل دیگر و ورژنی امروزی- ایرانی از داستان یاد شده است.

۵) در انتها باید از شیوه نگارش و نگاه جزء پرداز نویسنده برای ثبت صحنه ها و لحظه ها گفت که گرچه گاه اطناب متنی را به همراه می آورد ولی بیانگر قصه گو بودن نویسنده است.انصاری می داند که چگونه در کنار تمام این جزء پردازی ها خواننده را با انتخاب مناسب کلمات و جملات با خود همسو کند تا متنی خوش‌خوان ارائه دهد.

حال در این مجال اندک به بررسی چند داستان از این مجموعه می پردازیم.

داستان« سگسار»از بهترین داستان‌های این مجموعه از نوع و گونه داستان های غریب و با دیدگاه من راوی ناظر به تبدیل و استحاله انسان به سگ توجه دارد. انتخاب درست نظرگاه ناظر، نه‌تنها بانی باورپذیری و مستندکردن رخداد می‌شود بلکه استفاده از ایجاز برای بیان بازه طولانی زمانی و هم چنین بیطرفی و دخالت نکردن راوی در امر روایت را برای نویسنده میسر و ممکن می کند.در داستان های غریب که زیرمجموعه داستان های شگفت محسوب می‌شود، خواننده با امری ناملموس که بر گرفته از نگاه زیستی او نیست، روبه رو است.نویسنده در این نوع داستان ها آنچنان با توصیفات و به صحنه کشیدن رخداد‌ها امرنامعمول را باور‌پذیر می‌گرداند که موجب به چالش کشیدن ذهن خواننده شود. معمولا داستان‌های شگفت نگاهی هستی شناسانه به زندگی و هستی انسانی دارند. در این اثر نیز راوی ناظر به خاطر آشنایی دوری که با مهندس ارانی دارد و در پی گفت‌وگو با صالح روستایی با خلقیات مهندس و علاقه او به نگهداری سگ ها ،مسابقات بین سگ ها، دفن شبانه آنها و هم چنین تولید سگان شکاری خاص که بتوانند حتی با خرسی دست و پنجه نرم کند،آگاه می شود. داستان به چگونگی عملکرد مهندس در حیاط پشت کارخانه می‌پردازد تا نشان دهد که چگونه این تحقیقات بر زندگی و تنهایی مهندس ارانی تاثیر گذار است.

اما آنچه که در این داستان مشاهده می شود ناهمسویی ذهن و زبان صالح دهاتی است که فرق بین سگ آلمانی و سگ دهاتی را درک نمی کند.« ما که فرق سگ را با سگ نمی دانیم، تا دیده ایم ، همه یکجور بوده‌اند.»(ص۷۹)

در انتها باید یادآور شوم « امروز شنبه» به عنوان اولین اثر یوسف انصاری کاری خواندنی و قابل تامل است و نشانه ای از آینده ای روشن از نسل داستان نویس امروز محسوب می شود.

فرحناز علیزاده



همچنین مشاهده کنید