سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

محیط زیست مشکلات و راه های برون رفت از منظر اسلام


محیط زیست مشکلات و راه های برون رفت از منظر اسلام

به تدریج ظهور و گسترش بحران های زیست محیطی که دامنه آن افزون بر انسان, جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفته است, سبب شد جوامع انسانی به این مسأله توجه بیشتری کنند

محیط سالم برای زندگی یکی از نعمت‏های الاهی و از امور مورد توجه مردم است. اقتصاد نو در اندیشه رشد مداوم اقتصادی اقدام به استفاده گسترده از منابع زیست‌ محیطی کرده که در بسیاری از موارد با تخریب آن‌ها و آسیب‌رساندن به محیط زیست همراه بود.

به تدریج ظهور و گسترش بحران‌های زیست محیطی که دامنه آن افزون بر انسان، جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفته است، سبب شد جوامع انسانی به این مسأله توجه بیشتری کنند.

یکی از ابعاد مهم توجه به این مسأله نگاه از منظر دینی است. از این نگاه دو دیدگاه متناقض وجود دارد. عده‌ای بحران حاضر را ناشی از فاصله گرفتن از آموزه‌های ادیان دانسته و راه‌حلّ را در افزایش زمینه‌های تربیت دینی و اخلاقی می‌دانند. عده‌ای دیگر با نگاه سکولار و با اتخاذ موضعی متضاد مشکل را در آموزه‌های دینی جسته، و آ‌ن‌ها را در بحران مؤثر دانسته‌اند.

دلبستگی نداشتن به دنیا، مسلط‌شدن بر طبیعت از جانب خداوند و تجویز استفاده بدون حد از منابع طبیعی از مواردی است که به اعتقاد اینان، ‌سبب ناپایداری توسعه شده است.

در این مقاله، نگاه درون دینی و با استفاده از قرآن و روایات،‌ و با نگاه برون دینی و با توجه به دیدگاه‌های گوناگون و گاهی متضاد درباره چگونگی استفاده از محیط زیست این شبهات را پاسخ داده، اثبات می‌کنیم جدایی و فاصله گرفتن از ارزش‌های دینی این بحران را باعث شده است.

در نگاه ادیان و به‌ویژه اسلام، منابع طبیعی و سایر مواهب خداوند برای استفاده همگان آفریده شده است و محیط زیست مورد احترام شریعت قرار دارد و با تقویت مبانی دینی فردی و نهادهای اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر محیط زیست حفظ خواهد شد.

● مقدمه

بدون شک، داشتن محیطی سالم برای زندگی یکی از نعمت‏های الاهی و از امور مورد توجه مردم است. در گذشته نزدیک، به جهت این‌که مسأله آلودگی هوا جدی مطرح نبود و آدمیان از نعمت محیطی پاک بهره‌مند بودند و طبیعت مورد تهاجم بی‌رحمانه داعیه‏داران رشد و ترقی واقع نشده بود، خطر آلودگی محیط زیست توجه بسیاری را معطوف خود نکرده بود.

انسان از بدو خلقت خویش با تمام وجود از طبیعت هراس داشت؛ خطر جانوران درنده، خطر آب و هوای نامساعد و خطر محیط زیست وحشی؛ اما همین طبیعت ضروریات زندگی او و از جمله غذای گیاهی یا جانوری را به وی ارزانی می‏داشت؛ سپس انسان ماهر، به یاری اندیشه و به کمک ابزار، خود را برای رویارویی با خطرها آماده کرد و به مهار عوامل طبیعی و رام‌کردن آن‏ها و سرانجام بهره‏کشی از آن‏ها در جهت منافع خود پرداخت. انسان‏ها با اتحاد و بذل کوشش‏های مشترک توانستند جنگل‏ها را به‌صورت زمین‏های آباد و قابل کشت و زرع درآورده، مسیر جریان آب رودخانه‏ها را تغییر داده، به ساختن بناها و آثار غول‌آسا و عظیم مانند اهرام مصر اقدام کنند. با این حال، تمام این اقدام‌ها به همان اندازه که جمعیت بشری تابع نوسان‏ها و نشیب و فرازهای برخاسته از رویدادها، جنگل‏ها، بیماری‏های مسری یا بلاهای عظیم طبیعی است، محدود می‏ماند.

انقلاب صنعتی، همراه با پیشرفت‏های علمی، فنی و پزشکی اوضاع را دگرگون ساخت. از سده هجدهم، عواملی چون افزایش و گسترش کشاورزی، انفجار جمعیت، دگرگونی‏ها را سرعت بخشیدند. انسان، بی‏شمارتر از همیشه، به راه‏ها و وسایل پیشرفته‏تری مجهز شد که در راه جاه طلبی‏ها و بلندپروازی‏های وی برای چیرگی بر نیروهای طبیعت و تولید به‌کار می‏رفت.

اقتصاد نو بر اثر جنون آزمندی برگرفته از اندیشه رشد مداوم اقتصادی، در صدد کشف تکنیک‏های بهره‌برداری همراه با تخریب هرچه بیشتر از منابع طبیعی برآمد و انسان اقتصادی در این عرصه بر این باور بود که می‏تواند از ذخایر و منابعی که طبیعت به وی ارزانی داشته، جاودانه استفاده کند.

به‌تدریج ظهور و گسترش بحران‌های زیست محیطی که دامنه آن افزون بر انسان، جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفته است، همانند از بین‌رفتن جنگل‏ها، آلودگی آب‌های سطحی و زیرزمینی و در پی آن مرگ و میر فزاینده حیوانات آبزی، تخریب لایه ازن و باران‏های اسیدی و ... سبب شده جوامع انسانی به این مسأله توجه بیشتری کنند. در حال حاضر بیش از ۲۳۰ پیمان بین المللی زیست‏محیطی وجود دارد که اکثر آن‏ها طی سی سال گذشته منعقد شده‏اند؛ اما درست اجرا نشدن این پیمان‏ها و سهل‏انگاری مجریان سبب شده این پیمان‏ها تأثیر قابل توجهی نداشته باشند.

یکی از ابعاد مهم توجه به این مسأله نگاه از منظر دینی است. از این نگاه دو دیدگاه متناقض وجود دارد. عده‌ای بحران حاضر را ناشی از فاصله‌گرفتن از آموزه‌های ادیان، و راه‌حلّ را در افزایش زمینه‌های تربیت دینی و اخلاقی می‌دانند. عده‌ای دیگر با نگاه سکولار و با اتخاذ موضعی متضاد، مشکل را در آموزه‌های دینی جسته، و آ‌ن‌ها را در بحران مؤثر دانسته‌اند.

دلبستگی نداشتن به دنیا، و مسلط‌شدن بر طبیعت از جانب خداوند از مواردی است که به اعتقاد اینان، ‌سبب ناپایداری توسعه شده است. همچنین تجویز استفاده بدون حد از منابع طبیعی نیز به این مشکل دامن زده است. برخی نیز سکوت مجامع دینی را نسبت به تخریب محیط زیست مورد انتقاد قرار داده‌اند.

در این مقاله، ‌ابتدا این شبهات را مطرح کرده و با نگاه درون دینی و با استفاده از قرآن و روایات،‌ این شبهات را پاسخ داده؛ سپس با نگاه برون دینی و با مطالعه دیدگاه‌های مربوط به محیط زیست مشاهده می‌کنیم که بین کسانی که این مسأله را با نگاه غیردینی مطالعه کرده‌اند دیدگاه‌های گوناگون و گاهی متضاد درباره چگونگی استفاده از محیط زیست وجود دارد که از نگرش فلسفی و اعتقادی آنان به انسان و هستی ناشی می‌شود.

● شبهات بوم‌شناسان سکولار

در مقدمه اشاره کردیم که برخی از دانشمندان اقتصاد محیط زیست،‌ با فرافکنی در صدد برآمده‌اند که بحران زیست‌محیطی را به‌ آموزه‌های دینی نسبت داده، ادعا می‌کنند: اعتقاد دین‌باوران سبب تهی‌سازی و تخریب منابع زیست‌ محیطی شده، انگیزه آنان را برای سالم‌سازی محیط پیرامون تضعیف می‌کند. مهم‌ترین این چالش‌ها به‌نظر اینان عبارتند از:

۱) تسخیر

براساس اعتقاد دین‌باوران، خداوند متعالی جهان هستی را در خدمت انسان و کارگزار او آفریده، و آن را فرمانبردار انسان قرار داده است تا بتواند به راحتی از آن استفاده کند. برخی از زیست‌شناسان این اعتقاد را که کمابیش در اعتقاد مسیحیان و مسلمانان وجود دارد، از عوامل تخریب محیط زیست دانسته، معتقدند با سلطه‌ای که انسان از طرف خداوند بر طبیعت یافته می‌تواند هرگونه بخواهد در طبیعت تصرف کند و چنین تصرفی از بین رفتن طبیت و محیط زیست را به‌دنبال دارد. وایت جونیور (White, Jr) بحران محیط زیست را ریشه در سلطه‌ای می‌داند که کتاب مقدس بر روی زمین به انسان عطا کرده است. غرور این باور انسان‌مدارانه، این اجازه دینی را به انسان‌ها داده که طبیعت را کنترل، و از آن سوء استفاده کنند (همان: ص ۳۰۴).

۲) سکوت

برخی از دانشمندان، اعتراض خود را بر مجامع دینی از این زاویه که این مجامع در مقابل این بحران سکوت اختیار کرد‌ه‌اند، بیان می‌دارند. متون کلاسیک سنت‌های دینی مطالب مهم کمی درباره تخریب جنگل‌ها، فرسایش خاک، اتلاف منابع آب، آلودگی زمین و آب و هوا و گرم‌شدن زمین و ... دارند. افزون بر این، برخی از معلمان دینی هنوز جمعیت انسانی رو به رشد را نادیده می‌گیرند؛ چیزی که همه تهدیدهای مذکور را به میزان قابل توجهی وخیم‌تر می‌کند.

راسل ترین(Russel Train, ۱۹۹۰) معتقد است:

دین و الاهیات به این مشهورند که به صلاح جهان طبیعت چندان اهمیت نمی‌دهند. به لحاظ سنتی، کلیساها، کنیسه‌ها و مساجد توجه کمی به مسائل عمده زیست‌محیطی کرده‌اند. وی که بیش از سی سال است رهبری نهضتی زیست‌محیطی را به عهده دارد،‌ این را بسیار حیرت‌انگیز می‌داند که دین و الاهیات تا این حد در برابر بحران فعلی بی‌تفاوت بوده‌اند (همان: ص ۳۰۰).

۳) موقت‌انگاری دنیا

هات، استاد الاهیات و رئیس مرکز مطالعات علم و دین دانشگاه جرج تاون امریکا در بیان دیدگاه تعارض دین با محیط زیست، جهت‌گیری دین به سوی جهان فوق طبیعی را علت این می‌داند که برای حیات بر روی این سیاره ارزش بسیار کمی قائل باشد و به رفاه این جهان نیندیشد. ادیانی که به یک نجات بخش الاهی در آینده امیدوارند، حتی به ما اجازه می‌دهند توجه به این جهان کنونی را ترک گوییم. او با بیان این‌که این نگاه دین، اصل اساسی اخلاق زیست‌ محیطی را کنار می‌گذارد چنین می‌گوید:

یک اصل اساسی اخلاق زیست محیطی آن است که زمین را خانه واقعی خود تلقی کنیم؛ اما دین نمی‌تواند این جهان را به‌عنوان خانه ما بپذیرد ... . دین به ما می‌گوید ما صرفاً زائران یا مسافران روی زمین هستیم. چگونه این دیدگاه غیردنیایی می‌تواند ادعا کند که بوم‌شناسی را جدی بگیرید؟ بی‌وطنی جهانی که دین حکایت از آن دارد نمی‌تواند به اندازه کافی انرژی اخلاقی فراهم کند تا به نهضت بوم‌شناسی کمک کند (همان: ‌ص ۳۰۳).

از سوی دیگر، تدین پیامبرگونه بسیاری از متدینین به آنان اجازه داده است که فکر کنند این جهان به‌سمت نابودی پیش می‌رود و بنابراین شایسته نجات‌دادن نیست (همان: ص ۳۰۴).

هات در بخش دیگری از سخنان خود و در بیان موضع تلاقی دین و محیط زیست می‌گوید:

حداقل این است که اشتیاق انسان به امر ابدی، او را پیش از موعد از جامعه زمینی که به آن تعلق داریم جدا می‌سازد؛ بنابراین یک چنین جدایی دوگانه انگارانه بر تفکر دینی به‌ویژه در گذشته، غالب بوده و نتیجه ‌آوارگی کیهانی را به‌دنبال دارد ... ؛ پس به‌نظر می‌رسد ما با معمایی حلّ ناشدنی مواجهیم. از طرفی آموزه‌های دینی به ما، می‌آموزند بدون خانه (تعلق به دنیا) زندگی کنیم و از سوی دیگر اخلاق محیط زیست اقتضا دارد که ریشه‌های خود را عمیقاً در طبیعت نفوذ دهیم. آیا می‌توان این‌دو احساس را با هم جمع کرد؟ (همان: ص ۳۱۱).

همچنین جان پسمور (John Passmore, ۱۹۷۴) فیلسوف و بوم‌شناس استرالیایی همین مطلب را با بیانی دیگر طرح می‌کند:

اگر انسان‌ها خود را ... همان‌گونه که هستند، کلاً تنها،‌ بدون آن‌که هیچ کسی جز همنوعشان آنان را یاری کنند محصولات فرایندهای طبیعی بدانند که نسبت به بقای آ‌ن‌ها به‌طور کامل بی‌تفاوتند، ‌در این‌صورت با مشکلات بوم‌شناختی خود با تمام مقتضیاتش مواجه می‌شوند. آن‌ها نه از طریق تعمیم، بلکه از طریق طرد کامل ایده قدسی به آن درک تلخ نائل می‌شوند (Passmore, ۱۹۷۴: p.۱۸۴).

۴) احیا و حیازت

یکی از شبهاتی که به‌طور عمده بر آموزه‌های اسلامی درباره استفاده از منابع زیست‌محیطی وارد می‌کنند، مسأله احیا و حیازت است. براساس برخی از روایات وارده از جانب امامان معصوم که طبق آنان فقیهان فتوا نیز داده‌اند، هر کس زمین موات را به بهره‌برداری رساند، معدنی را استخراج کند و ... مالک آن منابع می‌شود و به لحاظ این‌که محدودیتی هم در استفاده او وجود ندارد، تهی‌سازی منبع، و تخریب محیط زیست را به‌دنبال خواهد داشت.

● دیدگاه‌های مربوط به محیط زیست

حاصل این شبهات این بود که آموزه‌های دینی از عوامل مؤثر در ایجاد بحران محیط زیست بوده است یا دست کم در جهت جلوگیری از آن اقدام مؤثری انجام نداده‌اند. این در حالی است که نگرش‌های متفاوتی درباره چگونگی برخورد با مسائل زیست‌محیطی وجود دارد و طیف‌های گسترده‌ای از طرفداران افراطی محیط زیست و گروه‌های افراطی طرفدار رشد اقتصادی را تشکیل داده‌اند. بدون شک این دیدگاه‌ها متأثر از افکار فلسفی و اعتقادی درباره جهان و رویکردهای اخلاقی درباره آن است. مطالعه این دیدگاه شاهد بر این است که نگاه‌های تخریبی به محیط زیست بر گرفته از اندیشه‌های فلسفی است که با صرف‌نظر از آموزه‌های دینی و در فضایی به‌طور کامل غیردینی ایجاد شده و اتفاقاً‌ ادیان الاهی به‌ویژه در این باره دیدگاهی معتدل داشته که در بخش بعدی مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.

دو نظام اخلاقی مهم و در عین حال متمایز، در زمینه نگرش به محیط زیست وجود دارد: فلسفه اخلاقی طبیعت‌گرا (اصالت طبیعت) و فلسفه اخلاقی انسان‌گرایی (اصالت انسان).

الف) فیلسوفان اخلاقی انسان‌گرا

در فلسفه انسان‌گرا، حقوق و تکالیف، فقط به جوهر و شخصیت وجودی انسان‌ها، چه به‌صورت فردی یا اجتماعی مربوط می‌شود. هر چند ممکن است انسان‌ها به رعایت حقوق سایر موجودات و گونه‌های حیاتی مایل باشند، سایر موجودات غیر از انسان هیچ حقوق یا مسؤولیتی ندارند (پرمن، ۱۳۸۲، ص ۴۵).

انسان‌گرایان خود شامل دو مکتب فایده‌گرا و آزادی‌خواه می‌شوند. به‌رغم این‌که هر دو مکتب حق حیات را به‌طور انحصاری به انسان متعلق می‌دانند، در تفسیر مسائل و نتایج حاصل از آن‌ها اختلاف دارند. طرفداران مکتب اصالت فایده (هیوم و بنتام) نتایج حاصل از افعال انسان را فقط براساس این‌که تا چه حد در کامیابی جامعه نقش داشته‌اند، قابل ارزیابی می‌داند.

در مقابل مکتب اصالت فایده، فلسفه اخلاق آزادی خواهان حقوق انسانی را ذاتاً متعلق به تک تک افراد می‌داند و معتقد است مفاهیمی نظیر حقوق اجتماعی و حق جمعی و گروهی بی‌معنا است. بر این اساس، در نگاه مکتب اصالت فایده،‌ گرچه حق حیات منحصر در انسان است، به لحاظ توجه به جامعه، تا جایی که حفظ گونه‌های حیوانی و گیاهی تأمین‌کننده منافع جامعه باشد، در صدد حفظ آن بر می‌آید. در حالی که طبق مکتب آزادیخواه منافع فرد اهمیت دارد و به لحاظ این‌که افراد اغلب‌ به آینده دور خود توجه ندارند، به‌ویژه که محیط زیست نیز آثار خود را در فاصله زمانی که دورتر از یک نسل است نشان می‌دهد، انگیزه‌ای برای حفظ آن وجود ندارد (همان: ص ۵۰).

ب) فلسفه اخلاقی طبیعت‌گرا

برعکس انسان‌گرایی، در نظام طبیعت‌گرا، امتیاز یا تقدم جوهر و شخصیت وجودی انسان، بر سایر موجودات رد شده است. اخلاق فقط با ملاحظه برخی نظام‌های طبیعی شامل اجزای حیاتی و غیرحیاتی قابل تعریف است. آلدو لئوپولد در این باره مطلبی می‌گوید که می‌توان آن را موضع بسیاری از طرفداران محیط زیست نیز دانست:

فقط چیزی حق است که گرایش به زیبایی، کمال و پایداری حیات اجتماعی داشته باشد. در غیر این‌صورت، آن چیز باطل و غیرواقعی است (آلدولئوپولد، ۱۹۴۹م: ص ۲۶۲ به نقل از پرمن: ص ۴۶).

واتسون (۱۹۷۹) یکی از نویسندگان کتاب‌های طبیعت‌گرا، اصل مورد توجه کانت مبنی بر این‌که احترام به انسان ضرورت دارد را با استفاده از اصل دیگری تحت عنوان واکنش متقابل، به حیوانات رده بالا و باهوش تسری داده است. گودپاستر (۱۹۷۸) با طرح این‌که تعهدهای انسان به سایر حیوانات گسترش یافته، نتیجه گرفت هر موجودی در عالم هستی جدا از زنده‌بودن دارای حقوقی است که باید از طرف دیگران رعایت شود. هانت (۱۹۸۰) این مسأله را به همه موجودات گسترش داد و گفت: تمام موجودات هستی اعم زنده و مرده و با روح و بدون روح دارای حقوق ذاتی هستند (همان: ص ۴۶ - ۴۹).

طرفداران محیط زیست که از فلسفه اخلاقی طبیعت‌گرا پیروی می‌کنند، دارای طیف‌های متفاوتی هستند که گروه افراطی آنان هرگونه تصرف در محیط زیست را منع می‌کنند.

● جایگاه طبیعت و محیط زیست در نظر ادیان و مذاهب

در این قسمت مسأله را از نگاه دینی بررسی می‌کنیم و به‌دنبال اثبات این مطلب هستیم که نگاه آموزه‌های دینی به‌طور عام و دین اسلام به‌طور خاص به طبیعت به‌گونه‌ای است که نه‌تنها تخریب محیط زیست را تجویز نکرده‌، بلکه با تربیت انسان در صدد رشد و بهترشدن آن برآمده است.

از آن‌جا که طبیعت و دنیای خاکی،‌ زادگاه و محل نشو و نمای انسان است، همواره مورد احترام ادیان قرار گرفته و احترام به آن به انسان نیز سفارش شده است. حتی در مواردی تأکید ادیان آسمانی بر این مسأله،‌ باعث افراط از سوی انسان‌ها شده و تکریم طبیعت به تقدیس مظاهری از آن انجامیده است و در مواردی نیز در جایگاه آفریدگار مورد پرستش قرار گرفته است به‌طوری که در ادیان باستان و میان اکثر ملل باستانی، باران، آب، رعد و برق، دریا و طوفان جایگاه ویژه‏ای داشته و در آفرینش جهان دارای نقش و تأثیر بودند. از طرفی یادکردن طبیعت به زیبایی از جانب شریعت، باعث آن نشده است. در مواردی هم، از دلبستگی شدید به این کره خاکی نهی صورت گیرد و هدف نهایی انسان،‌ جای دیگر معرفی شود. زهد افراطی در برخی ادیان و عدم توجه به بعد مادی انسان در برخی ادیان شرقی نیز سبب نشده است که نسبت به اصل طبیعت و مظاهر آن بی‌توجهی صورت گیرد؛ به‌طوری که در این ادیان به‌ویژه در مائوئیسم و همچنین در آیین کنفوسیوس، نوعی سرسپردگی به طبیعت و ادراک اهمیت متافیزیکی آن مشاهده می‌شود. در آیین بودا هر فرد باید هر چند سال یک‌بار درختی را در زمین بکارد و تا زمانی که آن درخت مطمئناً بر پای ایستد و قوام گیرد، از آن نگهداری کند (شوماخر، ۱۳۷۲ش: ص ۴۶).

در اعتقاد مصریان باستان، نیز آغاز و انتهای عالم را آب تشکیل می‏دهد؛ یعنی خلقت جهان از آب بوده و در پایان نیز سراسر گیتی را آب در برمی‏گیرد. در اعتقاد اینان، خدای اصلی و پرقدرتی چون «آتوم» از آب سر در می‏آورد.

در اعتقاد سومریان «آنکی» خدای آب، نخستین خدایی است که به آفرینش دست می‏زند.

در این ادیان، آب، باران و عناصر همگون فقط مظهر عادی طبیعی نیستند؛ بلکه اصل و ریشه همه چیزند (تازه‌کام و شیخی، بی‌تا: ص ۵۴).

در ادیان عبری نیز بر اهمیت مظاهر طبیعی به‌ویژه آب تأکید رفته است. از جمله در سفر آفرینش تورات آمده است:

در ابتدا خدا آسمان‏ها و زمین را آفرید. زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه، و روح خدا سطح آب‌ها را فرو گرفت ... . خدا گفت: فلکی باشد در میان آب‌ها و آب‌ها را از آب‌ها جدا کند. خدا فلک را ساخت و آب‌های زیر فلک را از آب‌های بالای فلک جدا کرد و چنین شد (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب ۱۰، ش ۱).

در فصل دیگری از کتاب مقدس از تسبیح‌کردن و عبادت آسمان‏ها، آب، آتش، تگرگ، برف، مه، باد تند و نهنگان و جمیع لجه‏ها یاد کرده است (همان: سفر مزامیر، باب ۱۰۴، ش ۳- ۲۵).

اکنون نیز اعتقادات مذهبی نقش مهمی در روند اجرایی مدیریت زیست محیطی بازی می‏کنند؛ به‌طور مثال در پاره‏ای از کشورها بعضی از پارک‏های ملّی که اغلب باقی‌مانده از جنگل‏های پیشین هستند، مقدس شمرده می‏شوند یا در مواردی، اکولوژیست‏های غیرمسیحی، برای ایجاد دگرگونی در شعور انسان از طبیعت الهام ‏می‏گیرند به این‌صورت که آن‏ها را به رعایت حرمت طبیعت تشویق می‌کنند.

● جایگاه و اهمیت محیط زیست در اسلام

دین اسلام که همواره در آموزه‌های نورانی خویش مطابق با فطرت آدمیان راه وسط را در پیش گرفته، در برخورد با طبیعت و مواهب طبیعی نیز نه آنچنان دست انسان را باز گذاشته است تا هر نوع تصرفی بخواهد در آن‌ها بکند و به بهای نابودی این نعمت‏های خدادادی، زندگی خود را اداره کند و تجمل بخشد و نه اجازه می‏دهد بشر طبیعت را به‌علت عظمت آن، خدای خویش دانسته و در مقابل آن به سجده بیفتد و هیچ‌گونه تصرفی در آن نکند و صرفاً به دیده تقدیس به آن بنگرد؛ بلکه در عین این‌که فرموده است ما همه جهان را برای آسایش انسان و مسخر و فرمانبردار او آفریده‏ایم، از طرف دیگر آن‏ها را موجوداتی فاقد روح ندانسته؛ بلکه آیه و کلمه خداوند و موجوداتی دارای شعور نسبی که تسبیح‏گوی خداوند هستند، معرفی کرده و برای همه آن‌ها اعم از حیوان و گیاه حقوقی در نظر گرفته، انسان‏ها را به رعایت آن حدود و حقوق دعوت می‌کند و به منظور نشان‌دادن عظمتشان به آنان سوگند خورده است. در نگاه قرآن، جهان مظهر زیبایی و مورد ستایش خداوند است. تمام اجزای هستی هماهنگ و بدون نقص است و در هیچ‌یک از گونه‌های گیاهی و حیوانی در چرخه محیط زیست بیهوده آفریده نشده است.

سخن قرآن در جایگاه کتاب مقدس، متوجه کلّ جهان اعم از انسان، جانوران و گیاهان است. قرآن مرزبندی قاطعی میان امر طبیعی و فوق طبیعی یا میان عالم انسانی و عالم طبیعی ترسیم نمی‌کند.

انسانی که پروده قرآن است، از لحاظ اعتقادی و اخلاقی به‌گونه‌ای تربیت می‌شود که عالم طبیعی را دشمنی طبیعی نمی‌شمارد که باید بر آن چیرگی یافت؛ بلکه به‌صورت جزء مکمل جهان دینی انسان به آن می‌نگرد که در حیات زمینی‌اش و به یک معنا حتی در سرنوشت نهایی او هم شریک است.

در جهان‌بینی او، انسان نماینده خدا در روی زمین بوده و زمین و سایر مواهب طبیعی، امانتی در دست او است که در مسیر هدایتش از آن‌ها استفاده کند و به‌طور مسلّم، تخریب محیط یا تضییع حقوق دیگران با هدایت او سازگاری ندارد. به‌رغم این‌که هدف نهایی او ساختن آخرت است، این مهم از طریق دنیای آبادان صورت می‌گیرد. همچنین هرگونه ظلم به موجودات خداوند اعم از انسان‌ها یا جانوران و گیاهان ناسپاسی خداوند شمرده می‌شود که انسان معتقد به مبدأ و معاد از آن گریزان است.

این‌ آموزه‌های اعتقادی با مسائل ارزشی و اخلاقی قرین شده و با اصول فقهی ضمانت اجرا یافته است.*

... در نتیجه این نگرش به طبیعت که حدود و ثغور آن در قرآن تعیین شده و در حدیث و سنت پیامبر مورد تأکید قرار گرفته است، مسلمانان همیشه به طبیعت عشق می‌ورزیده‌اند؛ طبیعتی که بازتابی از واقعیات بهشتی در این عالم پایین است. سعدی شاعر ایرانی این بیت مشهور را سروده است:

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

(نصر، ۱۳۷۹: ص ۲۱۶)

دست‌پروده چنین مکتبی هیچ‌گاه درصدد تخریب آنچه به آن عشق می‌ورزد، نخواهد بود.

انسان در سایه ایمان خود، تکبر، حرص و طمع خود و بی‌عدالتی را درمان می‌کند؛ چیزی‌ که سبب می‌شود فقیران جنگل‌ها را قطع کرده و زمین‌های خود را آلوده تا بتوانند به بقای خود ادامه دهند. او نسبت به زیبایی‌های خلقت دائم شکرگزار بوده و فراتر از هر چیز شفقت و مهربانی را نه فقط برای همنوعان خود، بلکه برای حیوانات و سایر موجودات زنده در خود تقویت می‌کند.

توجه به مبانی اعتقادی، فقهی و اخلاقی مکتب اسلام کنار توجه به نوع خاص نگاه آن به مظاهر طبیعی پاسخ به چالش‌های مطرح شده در ابتدای مقاله را سهل می‌سازد.**

● راهکارهای حفظ محیط زیست در اسلام

جهت‌گیری اسلام در آفرینش انسان این است که خداگونه شود و همه زمینه‌های لازم اعم از عقل و فطرت در جایگاه رسول باطنی کنار پیامبران به همراه کتاب راهنمای زندگی را در اختیار او گذاشته و از جمله به او سفارش کرده امانتی را که به‌صورت ابزاری در جهت تکامل او در اختیارش نهاده شده به خوبی حفظ کند.

هرگاه آدمیان به این آموزه‌ها گوش جان سپرده، عمل کنند و راه و رسم بندگی و خلیفةاللهی را بپمایند و با امانتی که خداوند در اختیارشان قرار داده، براساس رهنمودهای ارائه شده از جانب دین عمل کنند، مشکلات فراوان زیست محیطی که اکنون با آن مواجه هستیم رخت بر می‏بندد؛ برای مثال، هرگاه انسان‌ها حقوق یک‌دیگر را رعایت کنند، در بهره‏برداری از مواهب طبیعت راه اعتدال را پیش گرفته، دست از زیاده‏طلبی، حرص و آز، اسراف و اتلاف بردارند، در این‌صورت همین دنیای خود را بهشت می‏یابند؛ با وجود این، افزون بر این‌که جهت‏گیری ادیان الاهی رسیدن انسان به نقطه اوج کمال و انسانیت است، برای پرهیز از غیر واقع‏گرایی، راهکارهایی در متن دین دیده شده تا جوامع در هر سطحی از ایمان به خداوند و عامل به فرمان‌ها و رهنمودهای دینی باشند بتوانند محیطی به نسبت سالم داشته، از تجاوز انسان‏های متخلف جلوگیری کنند.

آموزه‌های الاهی در این زمینه، به‌طور معمول دارای دو چهره‏اند: برخی از آن‌ها به منظور حفظ حداقل‏های لازم، به‌صورت تکالیف الزامی تشریع شده و حتی سازوکارهایی نیز برای ضمانت اجرای آن‌ها پیش‏بینی شده است. دسته دیگر با عنوان رهنمودهای اخلاقی و به منظور حرکت به سوی جامعه مطلوب خداوند طراحی شده‏اند. از جهت دیگر نیز بعضی از آموزه‌ها با نگاه فردی و تعیین وظیفه فرد بوده و بعضی نیز با نگاه کلان و از دید اجتماعی بیان شده است.

۱) آموزه‌های فردی

الف) تکالیف الزامی

برخی از تکالیف الزامی که از آیات و روایات و نیز قواعد فقهی استفاده می‌شود عبارتند از:

▪ پرهیز از ظلم

براساس قاعده عدالت، باید در رفتارهای خود درباره محیط زیست از هرگونه ستم و تعدی به انسان‏های دیگر (اعم از نسل موجود یا نسل‏های آینده) بپرهیزیم و شکی نیست که هر فعالیتی که به‌نحوی آلودگی محیط زیست را به‌دنبال داشته باشد، از مصادیق بارز ظلم به‌شمار می‌رود.

▪ پرهیز از ضرر رسانی و اتلاف منابع عمومی

برخی از افراد و بنگاه‏های اقتصادی برای بیشینه‌کردن سود خود، ممکن است به تخریب محیط زیست اقدام کنند. آلوده‌ساختن هوا، آب دریاها و رودخانه‏ها، فعالیت‏های تأثیرگذار بر لایه ازن از مصادیق تخریب طبیعت هستند و در پی آن پیامدهای دیگری چون کوتاه‌شدن عمر انسان، شیوع بیماری‏ها به‌ویژه بیماری‏های پوستی، از بین‌رفتن برخی از گونه‏های گیاهی و حیوانی را به‌دنبال خواهد داشت، و طبق قاعده لاضرر، قاعده اتلاف و تسبیب، مسبب این پیامدها گناهکار بوده، از نظر حکم وضعی نیز ضامن است.

▪ پرهیز از اسراف

گرچه مصادیق بارز اسراف،‌ کمّی بوده و بیشتر استفاده بیش از حد منابع طبیعی را شامل می‌شود، تخریب محیط زیست، آلوده‌کردن آب‌ها و هوا و سایر مصادیق آلودگی،‌ به‌سبب این‌که بهره‌مندی انسان از این منابع را کاهش داده، حکم اسراف را داشته و حرام است.

▪ نهی از فساد روی زمین

خداوند متعالی ضمن تأکید بر این‌که نظام هستی براساس صلاح آفریده شده، در موارد متعددی از ایجاد فساد در این نظام نهی می‏فرماید:

لاتفسدوا فی الارض بعد اصلاحها ( اعراف (۷)، ۵۶).

همچنین مصداق بارز مفسدان روی زمین را کسانی می‌داند که آن را تخریب می‌کنند، و کشت و نسل را نابود می‌‌کنند:

وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ (بقره (۲)، ۲۰۵).

و چون برگردد [یا ریاستی یابد‏]‏ می‌کوشد که در زمین فساد و کِشت و نسل را نابود کند، و خداوند تباهکاری را دوست ندارد.

تمام کسانی که به شکل‌های گوناگون امکان استفاده از زمین را از بین برده یا با آلوده‌‌کردن هوا، اسراف در مصرف منابع و ... زمینه نابودی نسل‌های آینده را فراهم می‌کنند، مشمول این آیه خواهند شد.

در آیه دیگر، ‌خداوند متعالی کسانی را که به تخریب مظاهر زیبایی خداوند دست زده، نظام باشکوه آفرینش را به آلودگی تباه می‏کنند، مورد نکوهش قرار می‏دهد و نارسایی‏ها و مشکلات روی زمین را ناشی از اعمال انسان‏های فاسد قلمداد می‏کند:

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (روم (۳۰)، ۴۱).

لحن شدیدی که در این آیات درباره افراد مفسد و تخریب‌گر وارد شده، از شدت توجهی حکایت دارد که خداوند به حفظ محیط زیست به‌صورت ظرف رشد و تکامل انسان دارد. هدف اصلی از خلقت جهان هستی،‌ انسان بوده است و این‌که او در راه تعالی خود هیچ‌گونه نقصانی نداشته باشد.

ب) رهنمودهای تشویقی (اخلاقی)

همان‌طور که در مقدمه این بحث نیز اشاره شد،‌ اصل اولیه اسلام بر این قرار گرفته که با تربیت انسان، خود او را به نگهداری از محل زندگی خود وادارد و اتفاقاً ‌چنین روش‌هایی در عمل بهتر جواب داده است؛ به همین جهت، آیات و روایات فراوانی با این نگرش وجود دارد که به بعضی از آن‌ها از باب نمونه اشاره می‌کنیم.

▪ خداوند انسان را در جایگاه نماینده و جانشین (وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً) و امانتدار خود معرفی کرده (بقره (۲)، ۳۰) و اسباب خلافت را با تعلیم اسمای حسنای خود برایش فراهم آورده (وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا) (بقره (۲)، ۳۱) و ضمن آن از او خواسته تا به آبادی امانتی که در به او سپرده شده یعنی زمین و مظاهر آن بپردازد و آن را از هرگونه گزند و تباهی بازدارد (هُوَ أَنشَأَکُمْ مِنْ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا) (هود (۱۱۹)، ۶۱).

▪ روایات فراوانی درباره تأکید دین بر نظافت (اعم از نظافت شخصی، منزل و محیط) وارد شده و حتی از اصول و نشانه‌های ایمان دانسته شده است. افزون بر این، خداوند عبادات خود را نیز با نظافت قرین ساخته است. وضو و غسل که مسلمانان به آن رهنمود شده‌اند، به نظافت تعلیل شده است (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۶۳،‌ ص ۳۶۴؛ ج ۷۸،‌ ص ۲). همچنین در روایتی از امام صادق ، آمده:

لاتطیب السکنی إلا بثلاث الهواء الطیب و الماء الغزیر العذب و الأرض الخواره (همان: ج ۷۵، ص ۲۳۴).

زندگی بدون داشتن سه چیز بر انسان گوارا نیست: هوای تمیز، آب فراوان و گوارا و زمین حاصلخیز.

روشن است که موارد پیشین از مصادیق بارز محیط زیست سالم و در نتیجه داشتن زندگی با نشاط است.

▪ در روایات فراوانی به حفظ راه‌ها، آب‌ها و سایر اماکن عمومی توجه داده، و از هرگونه آسیب‌رساندن به این ثروت‌ها نهی شده و از کسانی که در این راه می‌کوشند، تمجید شده است؛ چنان‌که براساس روایت پیامبر اکرم هر کس از راه مسلمانان، چیزی را که باعث رنجش رهگذران است برطرف کند، خداوند اجر خواندن ۴۰۰ آیه از قرآن را برای او ثبت می‏کند.

قَالَ رَسُولُ اللَّه : مَنْ أَمَاطَ عَنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ مَا یُؤْذِیهِمْ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ قِرَاءَةِ أَرْبَعِمِائَةِ آیَةٍ کلّ حَرْفٍ مِنْهَا بِعَشْرِ حَسَنَاتٍ (نوری،‌ ۱۴۰۹ق: ج ۱۲، باب ۱۹ از ابواب فعل المعروف، ح ۳ ص ۳۸۵)؛

به همین جهت امام سجاد هرگاه کلوخی را در راه می‏دیدند، از مرکب پیاده شده، آن از سر راه برمی‏داشت.

عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ قَالَ: لَقَدْ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ یَمُرُّ عَلَی الْمَدَرَةِ فِی وَسَطِ الطَّرِیقِ فَیَنْزِلُ عَنْ دَابَّتِهِ حَتَّی یُنَحِّیَهَا بِیَدِهِ عَنِ الطَّرِیقِ‏ (همان: ح ۴).

از آن طرف کسانی که مسیر مردم را آلوده کرده یا مانعی در آن ایجاد می‌کنند، سرزنش شده‌اند. رسول گرامی اسلام فرموده:

ثَلَاثٌ مَلْعُونٌ مَنْ فَعَلَهُنَّ: الْمُتَغَوِّطُ فِی ظِلِّ النُّزَّالِ وَ الْمَانِعُ الْمَاءَ الْمُنْتَابَ وَ سَادُّ الطَّرِیقِ الْمَسْلُوکِ (حرّ عاملی، ۱۴۰۹ق: ج ۱، ص ۳۲۵).

سه گروهند که در اثر کار خود مورد لعنت خداوند قرار می‏گیرند:

الف) کسانی که اماکن عمومی، سایه‏بان‏ها و محل پیاده‌شدن مسافران را آلوده کنند؛

ب) کسانی که آب عمومی (آب نوبتی) را غصب کنند؛

ج) کسانی که سد معبر کرده، مانع عبور عابران شوند.

در روایت دیگری، امام صادق از قول پدرانش از پیامبر خدا۶۱۵۷۳; نقل می‌کند:

قَالَ نَهَی رَسُولُ اللَّهِ أَنْ یُتَغَوَّطَ عَلَی شَفِیرِ بِئْرِ مَاءٍ یُسْتَعْذَبُ مِنْهَا أَوْ نَهَرٍ یُسْتَعْذَبُ أَوْ تَحْتَ شَجَرَةٍ فِیهَا ثَمَرَتُهَا (همان).

سعید فراهانی‌فرد

منابع و مآخذ

أ. فارسی و عربی

۱. اصفهانی، محمدحسین، حاشیه مکاسب، بی‌جا، نشر محقق، الاولی، ۱۴۱۸ق.

۲. آل بحرالعلوم، سیّدمحمد، بلغة الفقیه، تهران، مکتبةالصادق، الطبعة الرابعه، ۱۴۰۳ق.

۳. الامدی التمیمی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، تحقیق میرسید جلال‏الدین محدث الارموی، جامعة تهران، ۱۳۶۰ش.

۴. بارو، کریستوفر جی، اصول و روش‌های مدیریت محیط زیست، مهرداد ‌اندرودی، تهران، نشر کنگره، ۱۳۸۰ش.

۵. بخش آموزش علمی و فنی و حرفه‏ای یونسکو، آموزش بین‏المللی محیط زیست (پیوست ب)، فیروزه برومند، تهران، انتشارات کمیسیون ملّی یونسکو در ایران، ۱۳۷۰ش.

۶. ‌برنامه توسعه سازمان ملل، گزارش توسعه انسانی ۱۹۹۴، قدرت‌الله معمارزاده، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.

۷. بری، جان، محیط زیست و نظریه اجتماعی، حسن پویان و نیره توکلی، انتشارات سازمان محیط زیست، اوّل، ۱۳۸۰ش.

۸. بونفو، ادوار، آشتی انسان و طبیعت، صلاح‌الدین محلاتی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، اوّل، ۱۳۷۵ش.

۹. پانایوتو تئودور، ابزارهای تحول برای فراهم‌کردن موجبات توسعه پایدار، سیّدامیر ایافت، تهران، سازمان حفاظت از محیط زیست، اوّل، بی‌تا.

۱۰. پرمن راجرز، یوما و مک گیل، ری جیمز، اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی، حمیدرضا ارباب، تهران، نشر نی، اوّل، ۱۳۸۲ش.

۱۱. تازه کام شعبان و شیخی علی‌رضا، علوم کشاورزی و منابع طبیعی در متون اسلامی، گرگان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، بی‌تا.

۱۲. ترنر، آر. ک، باتمن، دی. پیرس، ای، اقتصاد محیط زیست، سیاوش دهقانیان و ‏عوض کوچکی و علی کلاهی‌اهری، مشهد، انتشارات ‏دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۷۴ش.

۱۳. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، ۱۴۰۹ق.

۱۴. رضی، الشریف ابوالحسن محمّد، نهج‌البلاغه، سیّدجعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۶ش.

۱۵. سعدالدین، محمدمنیر، «محیط زیست و مسؤولیت انسان»، فرهنگ جهاد، ش ۴، بی‌تا.

۱۶. سیّدجمیل، محمد، قضایا البیئة من خلال القرآن و السنة، منشورات المنظمة الاسلامیة للتربیة و العلوم و الثقافه، ۱۴۲۰ق.

۱۷. شوماخر، ای. اف، کوچک زیبا است، علی رامین، تهران، سروش، ۱۳۷۲ش.

۱۸. صدر، سیّدمحمدباقر، اقتصادنا، خراسان، مکتب الاعلام الاسلامی، الاولی، ۱۳۷۵ش.

۱۹. طباطبایی، سیّدمحمدحسین، تفسیر المیزان، سیّدمحمدباقر موسوی‌همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزة علمیة قم، ۱۳۶۳ش.

۲۰. طوسی، ابی‌جعفر محمد بن حسن، نهایه، ‌الثانی، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۱۷ق.

۲۱. فضلان ام.، خالد و براین، جوان اُ، اسلام و محیط زیست، اسماعیل حدادیان‌مقدم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، اوّل، ۱۳۷۸ش.

۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، الثانی، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.

۲۳. محمدی‌ری‌شهری،‌ محمد، میزان الحکمة، التنقیح الثانی، اوّل، قم، ۱۴۱۶ق، ج ۱.

۲۴. مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، قم، انتشارات صدرا، چهارم، ۱۳۶۶ش.

۲۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.

۲۶. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعه، مشهد، مؤسسه آل‌البیت لاحیاء التراث، الاولی، ۱۴۱۵ق.

۲۷. نصر، سیّدحسین، دین و نظام طبیعت،‌ محمدحسن غفوری، تهران، حکمت، اول، ۱۳۸۴ش.

۲۸. ـــــــ ، ‌نیاز به علم مقدس، حسن میانداری، قم،‌ طه، اوّل، ۱۳۷۹ش.

۲۹. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسه آل‌البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۹ش، ج ۱۷.

۳۰. هات، جان اف، علم و دین، بتول نجفی، قم، کتاب طه، اوّل، ۱۳۸۲ش.

۳۱. هندی، علاءالدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مکتبة التراث الاسلامی، اول، ۱۳۹۷ق.

ب. انگلیسی

۱. Fazlun, M. Khalid "Islam and the Environment" Jornal of Social and economics demensions of global environmentalchange , V ۵, ۲۰۰۱.

۲. Goodstein, Eban S. "Economics and environment" Lewis and Clark College, ۱۹۹۹.

۳. Hanley, Nick; Shgren, Jason F.; Whith, Ben, "Environmental Economics In Theory And Practice" ۱۹۹۷.

۴. Passmor, john, Man`s, Responsibility for Nature, New York: scribner, ۱۹۷۴.

۵. Perman, Roger; Mcgilvray, Yue Ma, James; Common, Michael "Natural resources and environmental economics" Pearson educated limited, ۱۹۹۹.

۶. Rinaldi, F. M. Int. J., "Sustainable natural resource management through multi-regional cooperation," Environment and Pollution, ۱۸, (۳), ۲۰۰۲.

۷. Train, Rassell, Vital Speech of the Day, ۱۹۹۰.

۸. Turner, R.K., "Sustainable Environmetal Management", London, Belhaven, Volume ۶۹, ۱۹۸۸.

۹. White, Lynn, "The Historical Roots of Oure Ecological crisis" Science, Vol ۱۵۵


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید