چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

کی باید این مصاحبه رو تایپ کنه


کی باید این مصاحبه رو تایپ کنه

در عرصه نشر و در مراحل مختلف تولید یک کتاب, افراد زیادی شرکت دارند افرادی که برخلاف نویسنده و ناشر شاید هیچ گاه نامی از آنان برده نمی شود

در عرصه نشر و در مراحل مختلف تولید یک کتاب، افراد زیادی شرکت دارند؛ افرادی که برخلاف نویسنده و ناشر شاید هیچ گاه نامی از آنان برده نمی شود. شاید فقط خالی بودن این ستون و البته پیشنهاد یکی از دوستان باعث شد تا به سراغ آنان برویم؛ آنانی که ساعت های متمادی پشت کامپیوترهای شان نشسته و فقط می توانی حرکت سریع انگشتان شان را بر صفحات کیبورد ببینی و تایپ کلمات نوشته شده بر کاغذها را در صفحه مانیتورهایشان.

وقتی این پیشنهاد را در بخش حروفچینی مطرح می کنم که چه کسی حاضر است در مورد کار تایپ که در حقیقت یکی از مراحل اولیه و اصلی عرصه نشر است، سخن بگوید یکی شان که با سرعت مشغول تایپ است می خندد؛« خب بعد کی باید این مصاحبه رو تایپ کنه.»

نامش حمیده است و ۲۳ سال سن دارد. شش سال است که به صورت مداوم کار تایپ می کند، از تحصیلاتش می گوید؛« همان سال اول کنکور دانشگاه قبول شدم در دانشگاه اراک در رشته نرم افزار کامپیوتر، ولی چون به کار کردن علاقه بیشتری داشتم، قید ادامه تحصیل را زدم.»

حمیده از علاقه شدیدش به کار تایپ می گوید؛«از همان اول شدیداً دوست داشتم کار تایپ کنم و این کار را به عنوان یک شغل موقت انتخاب نکرده ام.

تایپ را هم بدون کلاس و آموزش یاد گرفتم. اصلاً هم از این کار خسته نمی شوم. علاوه بر این که در طول روز در محل کارم باید هشت ساعت تایپ کنم وقتی هم به خانه برمی گردم باز هم کار تایپ انجام می دهم و تقریباً هر شب تا ساعت ۱۲کار می کنم. البته چون شیفت کاری من در روزنامه از ساعت یک شروع می شود باز هم صبح ها در منزل کار تایپ انجام می دهم.»

با وجود ساعات طولانی یی که حمیده به کار تایپ مشغول است، اما درآمد مناسبی ندارد. در روزنامه به صورت ثابت ماهی دویست هزار تومان حقوق می گیرد و به ازای هر صفحه تایپ ۲۸سطری که در منزل انجام می دهد، معمولاً ۲۵۰تومان دریافت می کند، هرچند شاید هم در طول یک هفته هیچ سفارشی برای تایپ در منزل نداشته باشد.

او در پاسخ به همان سوال کلیشه یی آینده شغلی خود را چگونه می بینی، جواب می دهد؛« هیچی. آینده شغلی ام را خیلی در خطر می بینم. علاوه بر عوارضی که این شغل از لحاظ جسمانی در بردارد؛ ساعت ها نشستن پشت کامپیوتر و خیره شدن به مانیتور و تایپ کردن، فقط دست درد و عوارض جسمانی بعدی به دنبال دارد.»

اگر مطلبی برای حمیده جذاب و گیرا باشد، حتماً اول مطلب را سریع می خواند و بعد آن را تایپ می کند. هرچند او عاشق کار تایپ است، اما همیشه احساس می کند که کارش به چشم نمی آید؛« مردم فقط به کار نویسندگان و روزنامه نگاران اهمیت می دهند و افراد پشت صحنه دیده نمی شوند. از ما تایپیست ها هم نه اسمی برده می شود و نه نامی از ما در روزنامه ها هست دقیقاً مثل یک فیلم سینمایی که مردم فقط بازیگران را می بینند و پشت صحنه را نمی بینند.»

و البته حمیده بعد از گفتن این جمله هم فراموش نمی کند که باز تاکید کند عاشق کار تایپ است؛ هرچند هیچ ارتقای شغلی برای خود متصور نیست؛«وقتی از صبح تا شب مشغول تایپ هستم، دیگر فرصتی برای کسب مهارت های جدید نمی ماند و در این شرایط هم بحث ارتقای شغلی منتفی می شود.»

او در پایان مصاحبه اما از مقررات محیط کار تایپیست ها هم می گوید؛« در محیط کار، تقریباً حرف زدن با موبایل قدغن است و علاوه بر این باید صدای زنگ موبایل را خاموش کنی تا مزاحمتی برای دیگر تایپیست ها ایجاد نشود و حتی باید در هنگام کار با یکدیگر حرف نزنیم تا تمرکز بقیه افراد بر هم نخورد.»

شقایق که ۲۰سال سن دارد، برخلاف حمیده نه از کار تایپ خوشش می آید و نه این که آن را به عنوان شغل ثابت خود در نظر گرفته است می گوید؛«بلافاصله بعد از دیپلم گرفتن وارد بازار کار شدم چون فکر می کنم که ادامه تحصیل هیچ تاثیری در یافتن یک شغل خوب نخواهد داشت، به همین خاطر هم تصمیم گرفتم یک کار فنی یاد بگیرم که همه جا به آن نیاز دارند. تایپ را هم بدون شرکت در کلاس و با تمرین در خانه یاد گرفتم البته از خواهرم هم کمک می گرفتم.»

دریافت کارت مربیگری در رشته ورزشی مورد نظر، هدفی است که شقایق به دنبال آن است؛« چند سالی است که به صورت جدی در یک رشته ورزش رزمی فعالیت می کنم و تمام تلاشم هم این است که در همین رشته کارت مربیگری بگیرم. آینده شغلی خودم را در این رشته ورزشی می بینم و بعد از آن دیگر تایپیست نخواهم بود.»

سختی کار تایپ هم به نظر شقایق همانند مواردی است که حمیده گفت اما شقایق که هیچ علاقه یی به این شغل ندارد، طوری از درد دست و گردن سخن می گوید که تو می توانی این درد را همزمان با وی حس کنی؛«ساعت های متوالی باید به این مانیتور خیره شوی، گردنت درد می گیره و اندام آدم به دلیل زیاد نشستن روی صندلی به هم می ریزه و دچار کمردرد هم می شوی.»

وقتی از شقایق می خواهم که اگر مورد دیگری برای گفتن باقی مانده بگوید فقط به گفتن این دو جمله اکتفا می کند که«اعصاب خرد کن است کار تایپ؛ علاوه بر این که بعضی از همکاران تان بسیار بد خط هستند.»

محبوبه حسین زاده



همچنین مشاهده کنید