پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

آمریکای لاتین به کجا می رود


آمریکای لاتین به کجا می رود

طی پنج سال گذشته, اوضاع آمریکای لاتین به خاطر بالا رفتن آگاهی های سیاسی اجتماعی مردم تغییر اساسی کرده و از شمال تا جنوب حکومت های مترقی با رأی مردم روی کار آمدند
یکی از اولین تغییرات نوعی انقلاب بولیواری بود که با رهبری «هوگوچاوز» صورت گرفت

طی پنج سال گذشته، اوضاع آمریکای لاتین به‌خاطر بالا رفتن آگاهی‌های سیاسی- اجتماعی مردم تغییر اساسی کرده و از شمال تا جنوب حکومت‌های مترقی با رأی مردم روی‌کار آمدند.

یکی از اولین تغییرات نوعی انقلاب بولیواری بود که با رهبری «هوگوچاوز» صورت گرفت. شخصی که با رأی مردم روی‌کار آمد و با انجام یک انقلاب دموکراتیک، تغییرات اساسی در زمینه‌ی بهداشت، تغذیه، تقسیم زمین، نابودی بی‌سوادی و انعقادِ قراردادهای بین‌المللی در مورد فروش نفت و مشتقات آن به‌وجود آورد و پروژه‌ای بهداشتی را با همکاری کوبا در چارچوب برنامه‌ای به‌نام «عملیات معجزه» به اجرا درآورد که طی آن صد هزار نفر در قاره‌ی آمریکا بینایی خود را به‌دست آوردند.

برزیل با انتخاب پرزیدنت لولا و حزب کارگران در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی اوضاع را تا حدی، بهبود بخشید و توانست بدهی ۸/۱۵ بیلیون دلاری خود به صندوق بین‌المللی پول را منتفی کند. لیکن علی‌رغم بعضی از تغییرات مثبت هنوز نتوانسته به‌خواسته‌های تمام مردم جواب مثبت دهد. بزرگ‌ترین دشمن این پیشرفت‌ها، طبقه‌ی اقلیتِ حاکم و فساد گسترده‌ای است که طی دو قرن به‌وجود آمده اما به‌هرحال این تغییرات گامی به‌جلو محسوب می‌شود.

نتیجه‌ی مثبت دیگر اتحاد کشورهای آمریکای لاتین، عدم قبول پیمان منطقه‌ی آزاد تجاری، به رهبری آمریکا است که اگر این طرح به تصویب رسیده بود مانند آن‌چه که در مکزیک اتفاق افتاد تمام کشورهای شرکت کننده دچار مرگ اقتصادی می‌شدند.

بدین ترتیب بود که آلترناتیو بولیواری برای آمریکای لاتین(ALBA) به رهبری هوگوچاوز جای‌گزین آن گردید. سپس در سال ۲۰۰۵ براساس (ALBA) از شمال تا جنوب قاره قراردادهایی را با یک‌دیگر در زمینه‌ی لوله‌کشی نفت و گاز و تصفیه‌ی مشتقات آن هم‌راه با افزایش صادرات و واردات امضاء نمودند.

زمانی‌که «نیکانوردوآرته» در پاراگوئه به قدرت رسید، مردم امیدوار بودند که تغییرات لازم برای بهبود زندگی آن‌ها صورت بگیرد. اما بعد از سالها تحملِ دیکتاتوری حکومت‌های سرکوبگر هنوز این آرزوها تحقق پیدا نکرده و مشکلات مردم در زمینه‌ی تحصیل، بهداشت، مسکن و تغذیه تا کنون حل نشده است. شاید بزرگ‌ترین اشتباه پرزیدنت دوآرته این بود که به نیروهای نظامی آمریکا اجازه داد که با بخشودگی مالیات و عوارض در خاک این کشور آزادانه رفت و آمد کنند. امروز همه می‌دانند که آمریکا قصد دارد پایگاه‌های بیش‌تری در آمریکای لاتین ایجاد نماید تا بتواند سلطه‌ی بیش‌تری بر اقتصاد و مردم آن کشورها داشته باشد. بدین ترتیب وقتی سربازان آمریکایی توانستند به آن کشور بیایند،عملا در قلب قاره یعنی در نقطه‌ی تقاطع کشورهای پاراگوئه، آرژانتین و برزیل مستقر شده اند.

در شیلی برای اولین باردر تاریخ، زنی به نام «میشله‌به‌چه‌لت» از چپِ میانه به قدرت رسید و دیکتاتوری نظامی پینوشه برای همیشه به زباله‌دان تاریخ سپرده شد.

در آرژانتین بعد از دولت‌های فاسد و بی‌رحم، یک سیاست‌مدار شجاع و شرافتمند به نام «نستورکرچه‌نر» به قدرت رسید، و کشور که به علت فرار سرمایه‌ها و بیرون کشیدن پول از بانک‌ها در حال ورشکستگی بود نجات یافت و بهبودی اقتصادی به جایی رسید که توانست بدهی ۸/۹ بیلیون دلاری صندوق بین‌المللی پول را منتفی کند. البته دولت مشکلات اجتماعی زیادی دارد که به نظر می‌رسد کم‌کم حل خواهد شد. در آوریل امسال انتخابات پرو انجام شد و پرزیدنت «آلِ‌خان‌درو تولدو» با اختلاف ناچیز ده درصد پیروز شد که بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

قاطعانه می‌توان گفت که پیروزی «ایوومورالس» در بولیوی که رهبر «جنبش به‌سوی سوسیالیسم» است با کسب ۵۴% آراء پیروزی آشکاری در تاریخ آمریکای لاتین به‌شمار می‌آید. در مورد برنامه‌های او برای توسعه‌ی بولیوی کم‌تر صحبت شده و دیدگاه او در مورد منابع طبیعی اهمیت بسیاری دارد. او به‌صراحت اظهار داشت:

سرمایه‌داری بدترین دشمن انسان است و دلیل قیام ما هم همین است؛ مبارزه با مدل نئولیبرال که نماینده‌ی سرمایه‌داری وحشی است. اگر جهان نتواند قبول کند که تأمین بهداشت، آموزش و پرورش و تغذیه وظیفه‌ی هر دولت است، هر روز مهم‌ترین حقوق بشر پایمال می‌شود...

در انتخابات مکزیک که چهارصد میلیون دلار خرج آن شده شصت میلیون مکزیکی فرصت پیدا می‌کنند تا با شرکت در گران‌ترین انتخابات تاریخی، عقیده‌ی خود را بیان کنند. و در این میان «آندرس مانوئل لوپزاو برادو» شانس بیش‌تری دارد. در انتخابات نوامبر ۲۰۰۴ اروگوئه، مردم با گفتن «دیگر بس است» عملاً حزب کلُرادو را از صحنه‌ی سیاست بیرون کردند و جبهه‌ی گسترده را با ائتلاف بیش‌تر از ۲۰ حزب و گروه سیاسی تشکیل دادند که در انتخابات برنده شد و در نتیجه «تابره‌واسکوئز» با به‌دست آوردن ۵۱% آراء رییس جمهور شد.

برنامه‌ی ۱۱۶ ماده‌ای واسکوئز به‌تدریج اجراء می‌شود. نخستین ماده‌ی آن طرح ملی برای فوریت‌های اجتماعی است، هدف این برنامه مبارزه با گرسنگی در میان طبقات کم درآمد و دادن امکانات مسکونی، آموزشی و غیره با بودجه‌ی اولیه‌ی ۲۰۰ میلیون دلاری است.

«اکوادور» بعد از براندازی آخرین رییس جمهور خود، «لومیوگوتیزر» در انتظار انتخابات عمومی به‌سر می‌برد. جمعیت بومی که متحد و سازمان‌دهی شده‌اند در انتخابات به دنبال دولتی هستند که در جهت منافع مردم عمل کند.

«کلمبیا» دچار مسایل حاد اجتماعی است، که ریشه در رقابت‌های سیاسی، ترورهای سیاسی، کارتل‌های مواد مخدر، نیروهای چریکی، و شبه‌نظامی دارد و از همه بدتر اجازه دادن به استقرار نیروهای آمریکایی به بهانه‌ی مبارزه با مواد مخدر در کشوری است که بزرگ‌ترین صادر کننده مواد مخدر به کشور آمریکا است و اگر کار به‌این صورت پیش برود آینده‌ی کلمبیا نامعلوم خواهد بود. نکته‌ی مهم این‌جاست که آمریکا با استفاده از پایگاه خود در کلمبیا دو پایگاه نظامی در اکوادور و پاراگوئه ایجاد نموده و هرچند دولت پاراگوئه می‌گوید که این پایگاه موقتی است اما دروغ می‌گوید زیرا زمین‌های زیادی را در آن‌جا تصرف کرده‌اند و به آخرین تجهیزات مجهز هستند. تمام این اقدامات هم‌راه با مسایل دیپلماتیک زیر نظر اوتورایش و روجر نوردیگا کارشناسان آمریکای لاتین صورت می‌گیرد.

بدون شک آمریکای لاتین در حال پیشرفت است و مردم آن‌جا متحد و یک‌پارچه برای دنیای بهتری مبازه می‌کنند. هرچند چشم‌انداز آینده امیدوار کننده است، اما برای رسیدن به آن سال‌ها مبارزه لازم است و در هر صورت مردم خوب می‌دانند که جهانی سازی نئولیبرالِ حاکم مرگ را درپی دارد و به‌قدرت رسیدن دولت‌های سرکوبگر یعنی خفقان سیاسی و اقتصادی.

مشخص است که تنها راه پیروزی عبارت است از مشارکت عمومی در فرهنگ، اقتصاد، تعلیم و تربیت، بهداشت و مسکن و زمین.

برگرفته از گراناما، چاپ کوبا

برگردان و با نگاهِ منوچهر بصیر



همچنین مشاهده کنید