شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

رشد جمعیت در کانون مسایل زیست محیطی ایران


رشد جمعیت در کانون مسایل زیست محیطی ایران

خوشبختانه دولت ایران مشکل را پس از چند سال تشخیص داد و از سال ۱۳۶۹ با نشان دادن انعطافی خردمندانه تغییر جهتی بزرگ در سیاست جمعیتی کشور ایجاد و مبارزه ای همه جانبه با رشد جمعیت آغاز کرد

برای بسیاری از تشکل های زیست محیطی این سوال مطرح است که مهم ترین مسایل زیست محیطی ایران کدام است و اشخاص طرفدار محیط زیست باید توجه خود را به چه مسایلی معطوف کنند.

یکی از بزرگ ترین اشتباهات اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ شمسی این بود که دولت نه تنها به مهار رشد جمعیت نپرداخت بلکه رشد آن را تشویق کرد. در اثر این سیاست که تشویق هایی را برای داشتن فرزند بیش تر در نظر می گرفت (مانند اعطای زمین به خانواده های ۱۰ نفره و در اولویت قرار دادن این خانواده ها) جمعیت ایران که در اوایل انقلاب حدود ۳۶ میلیون نفر بود در سال ۷۰ به نزدیک ۵۹ میلیون نفر افزایش یافت (یعنی ظرف ۲۳ سال ۲۳ میلیون نفر به آن افزوده شد و ۶۵ درصد رشد کرد.) پس از آن نیز رشد جمعیت با سرعتی کم تر ادامه یافت به طوری که اکنون جمعیت کشور نزدیک ۶۸ میلیون نفر است.

رشد سریع جمعیت یکی از علت های مشکلاتی است که اکنون مردم با آن روبه رو هستند. در ابتدا شیر خشک و لوازم بهداشتی کودکان کم بود سپس مدارس ابتدایی سه شیفته شد. پس از آن نوبت به دبیرستان ها رسید که جای کافی نداشت و پس از آن مشکل کنکور و کمبود دانشگاه داشتیم و اکنون نیز با کمبود شغل و قیمت سرسام آور مسکن روبه رو هستیم. نابودی محیط زیست، جنگل ها، مراتع و باغ ها نیز یکی از عواقب اصلی این رشد بود.

خوشبختانه دولت ایران مشکل را پس از چند سال تشخیص داد و از سال ۱۳۶۹ با نشان دادن انعطافی خردمندانه تغییر جهتی بزرگ در سیاست جمعیتی کشور ایجاد و مبارزه ای همه جانبه با رشد جمعیت آغاز کرد. این مبارزه به یکی از موفق ترین و فراگیر ترین کوشش ها برای آهسته کردن رشد جمعیت تبدیل شد که تا کنون در کم تر کشوری سابقه داشته است. در این مبارزه وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش، رادیو و تلویزیون و مطبوعات و بسیاری از روحانیون بزرگ شرکت داشتند. ایران پیشتاز برنامه تنظیم خانواده ای شد که همه انواع وسایل پیشگیری از بارداری را از طریق ۱۵ هزار خانه بهداشت به طور رایگان ارایه می داد. از آن مهم تر این که ایران اولین کشور مسلمانی بود که عقیمی مردان را ترویج می کرد و نیز زوج ها را مکلف می کرد برای اخذ مجوز ازدواج دوره آموزشی دو روزه ای را در زمینه تنظیم خانواده بگذرانند.

این اقدام دولت موجب شد که ظرف چند سال متوسط تعداد فرزندان خانواده های ایرانی از هفت فرزند به کم تر از سه فرزند سقوط کند. نرخ رشد جمعیت ایران که یکی از بالا ترین نرخ های رشد جمعیت جهان بود اکنون تنها اندکی با نرخ رشد جمعیت آمریکا تفاوت دارد. این سیاست جمعیتی صحیح موجب شد که ایران از فرو رفتن در بحرانی که می توانست بسیار از آنچه فعلا با آن روبه رو هستیم شدیدتر باشد، ایمن بماند. این موفقیتی بزرگ بود که تا حدی عواقب سیاست جمعیتی نادرست گذشته را جبران کرد اما این موفقیت برای حل مشکل کافی نیست.

جمعیت ایران بسیار جوان است و قدرت جهش زیادی دارد. هر چند تنظیم خانواده اکنون در میان خانواده ها جا باز کرده است و در عین حال تورم و گرانی همه خانواده ها را شدیدا نگران کرده و از داشتن فرزند بیش تر برحذر می دارد اما به مرور زمان به علت تعداد زیاد افراد جوان بر جمعیت ما افزوده خواهد شد. طبق برآوردها تا یک نسل دیگر بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر برجمعیت ما افزوده خواهد شد. حتی اگر برآورد خوشبینانه و دست پایین یعنی ۲۰ میلیون نفر را در نظر بگیریم می بینیم که حتی تحمل ۲۰ میلیون نفر دیگر در این سرزمین آن هم ظرف ۲۰ تا ۲۵ سال آینده بسیار مشکل خواهد بود.

هم اکنون نرخ بیکاری کشور بسیار بالا و طبق برخی برآوردها حدود ۳۵ درصد است و اگر نرخ بیکاری پنهان را هم بر آن بیفزاییم میزان آن سرسام آور می شود. به علت ترکیب بسیار جوان جمعیت کشور، در سال های آینده تعداد جوانان جویای کار و مسکن در کشور بسیار افزایش خواهد یافت. بنابراین جامعه ناچار خواهد شد بخش بزرگی از پس انداز خود را صرف اشتغال جوانان و توسعه اقتصادی کند اما اضافه شدن حداقل ۲۰ میلیون نفر دیگر به جمعیت کشور به ویژه اگر این ۲۰ میلیون نفر خیلی سریع به جمعیت اضافه شوند بار سنگینی است که کمر جامعه را خم می کند و افزوده شدن سریع این جمعیت تمام دستاوردهای توسعه را نابود یا حداقل تضعیف خواهد کرد. پس چه باید کرد؟

تردیدی نیست که جمعیت کشور قبل از این که به ثبات برسد بین ۲۰ تا۳۰ میلیون نفر رشد خواهد کرد اما اگر سیاست آگاهانه ای در قبال آن به کار گیریم می توانیم این رشد تقریبا گریزناپذیر را به تاخیر بیندازیم. این که این جمعیت اضافی ظرف پنج سال به جمعیت کشور افزوده شود یا ظرف ۲۰ سال مساله ای مهم و به سیاست جمعیتی کشور مربوط می شود. هر کشور باید همان طور که سیاست داخلی یا خارجی معینی دارد سیاست جمعیتی دقیق و مشخصی نیز داشته باشد. سیاست جمعیتی ما باید در ۲۰ سال آینده بر چند اصل استوار باشد:

۱) حمایت از خانواده تک فرزندی یا حداکثر دو فرزندی

۲) تشویق زوج ها به ایجاد تاخیر در فرزنددار شدن (فاصله گذاری بین فرزندان حداقل به مدت پنج سال)

۳) سیاست های بازدارنده و تنبیهی در مورد زوج هایی که بیش از دو فرزند می خواهند یا فاصله گذاری را رعایت نمی کنند.

این اهداف را می توان از طریق سیاست دولت در زمینه مسکن و مثلا در نظر گرفتن یارانه و کمک مسکن برای زوج های جوان و بدون فرزند یا تک فرزند و دریغ داشتن آن از زوج هایی که فرزند بیش تری می آورند و فاصله گذاری را رعایت نمی کنند یا با سازوکار هایی مشابه آن مورد حمایت قرار داد.

حمید طراوتی



همچنین مشاهده کنید