شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

پله پله تا كارگردانی


پله پله تا كارگردانی

عبدی با بهره گیری از تعاریف و مولفه های نمایش های تخته حوضی و سنتی , كمدی ای باب طبع تماشاگر عام پدید آورده و توانسته به نیاز مخاطب خود پاسخ گوید

بدون اغراق «اكبر عبدی» از جمله شناخته شده ترین هنرمندانی است كه همواره محبوب بوده. وی بعد از چند سال دوری از عالم بازیگری صحنه بار دیگر به این عرصه پا نهاده و بعد از بازی در تئاتر »از خاك تا افلاك» به كارگردانی «محمود فرهنگ» كه نیمه اول امسال در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه رفت اكنون نمایش »اكبر آقا، آكتور تیاتر» را در تالار سنگلج به صحنه برده است. این نمایش اولین تجربه عبدی در مقام كارگردانی است ضمن اینكه خود نیز در ۳ نقش و تیپ متفاوت در آن ظاهر می شود.«اكبر آقا، آكتور تیاتر» با جلب نظر مخاطبانش توانسته رونق را به تالار نیمه متروك سنگلج باز گرداند و هر شب پذیرای صدها نفر تماشاچی باشد.

عبدی با بهره گیری از تعاریف و مولفه های نمایش های تخته حوضی و سنتی ، كمدی ای باب طبع تماشاگر عام پدید آورده و توانسته به نیاز مخاطب خود پاسخ گوید.نكته قابل توجه این است كه این تجربه عبدی بار دیگر نشان داد نمایش های سنتی هنوز كاركرد خود را از دست نداده و هنوز هم می تواند مخاطب داشته باشد.بلیت های نمایش مورد بحث حداقل از سه روز قبل به طور كامل به فروش می رود و این نشان از اقبال تماشاگر به تئاتر دارد. تئاتری كه خیلی ها معتقدند تماشاگر با او قهر كرده اكنون سالن خود را مملو از بیننده می بیند.تئاتر می تواند تماشاگر داشته باشد اگر نیاز مخاطب خود را بشناسد و به زبان صحیح به آن پاسخ دهد.

«اكبر آقا، آكتور تیاتر» مخاطب خود را آدم های كوچه و خیابان می داند كه دغدغه های زندگی، افسرده شان كرده است و نیاز دارند چند لحظه ای از دنیای واقعی خود جدا باشند. اكبر آقا صادقانه با زبان همان مردم كوچه و بازار با ایشان سخن می گوید و ۲۱۰ دقیقه در تلاش است تا لبخند و خنده از لبان تماشاگرانش محو نگردد.حضور و تداوم اجرای نمایش های این چنین پرتماشاگر ، برای تئاتر كم رمق ما ، بركتی محسوب می شود.

آنچه در پی می خوانید گفتگوی آیینه هنر با اكبر عبدی هنرمند محبوب دنیای بازیگری است.

● چرا تماشاچی ما با تئاتر قهر است؟

▪ تماشاچی با تئاتر قهر نیست. مخاطب اگر از نمایشی خوشش بیاید حتماً از آن استقبال می كند. استقبال از تئاتر ما آنقدر زیاد بود كه برخی ایستاده نمایش را تماشا كرده اند. برخی نیز روی پله ها نشستند. بنابراین اگر مخاطب از نمایشی لذت ببرد حتماً به سراغ آن خواهد رفت. تئاتر می تواند مخاطبانی كه ۶۰۰ كانال تلویزیونی در منزل دریافت می كند را به سالن نمایش بكشاند. نمایشی كه صداقت داشته باشد مخاطب خود را پیدا می كند. كار ما كمدی است. هدف ما نیز خنداندن است. تماشاچی به صداقت ما اعتماد می كند و به سالن می آید و می خندد. ما تماشاچی داریم كه ۱۸ بار نمایش را دیده و باز برای دیدن نمایش اشتیاق دارد.

● طبع تماشاچی ایرانی چگونه نمایشی را می پسندد؟

▪ ایرانی به دلیل مشغله زیاد زندگی احتیاج به خندیدن دارد. انسان در شبانه روز ۸ ساعت كار می كند. ۸ ساعت می خوابد و احتیاج دارد زمان باقیمانده را به تفریح و سرگرمی بپردازد. به عبارتی می خواهد بقیه ساعات مال خودش باشد.

یك كارمند كه با خانواده اش به تئاتر می آید و وقت و هزینه برای دیدن نمایش می گذارد می خواهد كه تفریح كند. ممكن است دیدن نمایش برای یك خانواده ۵ نفره حدود ۴۰ هزار تومان هزینه شود. اگر بیایند و كاری را ببینند كه حرف های جدی و نصیحت وار زده می شود كه دیگر رغبتی برای دیدن نمایش پیدا نمی كنند تماشاچی نمی آیدكه معادلات ریاضی و شیمی و فیزیك یاد بگیرد. نمی آید كه نصیحت شود. نمی شود به او گفت خوب باش، انسان باش. این را همه دارند می گویند. ما می گوییم آقا شما فقط ۳ ساعت از زندگی پرمشغله ات جدا باش ۳ ساعت بخند. من در طول نمایش هم می گویم كه خندیدن از دیابت و مرض قند جلوگیری می كند. ما تماشاچی داشتیم كه نیم ساعت بعد از پایان كار پشت درب تالار منتظر ماند تا بگوید من ۱۷ سال بودكه نخندیده بودم. مادر ۲ شهید هستم ولی با دیدن نمایش شما خنده به لبانم بازگشت. خانم دیگری قسم می خورد كه من امروز دیگر آمپولم را نمی زنم چون دستم درد ندارد... این برای ما خیلی جالب و ارضاء كننده است.

● نمایش شما علاوه بر كمدی چه مولفه دیگری دارد كه با مخاطب زیادی مواجه شده است؟

▪ نمایش ما پوك و بی مغز نیست. حرف های زیادی درون خود دارد. نمایش ما می گوید كه برخوردتان با یك جوان چه جوری باشد، با یك هنرمند چه جوری باشد. جوانان را باید آزاد بگذاریم و عشق و صداقت و دوست داشتن را یادشان بدهیم. این نمایش خیلی چیزهای قشنگی با خنده به تماشاگر می گوید. تماشاگر یا تأثیر می پذیرد یا نه، فقط می خندد.

● تجربه ثابت كرده كه متون ایرانی قابلیت جذب مخاطب را دارد. آیا نویسندگانی داریم كه متون نمایشی خوب و مورد پسند مردم بنویسند؟

▪ بسیار فراوان داریم اما چون به لحاظ مالی این حرفه درآمد چندانی ندارد چندان برای نویسندگان ما ترغیب كننده نیست.

● این نمایش چقدر سود مالی برای شما دارد؟ آیا جنبه های اقتصادی كار ترغیب كننده تان برای ادامه كار بوده است؟

▪ ما در مقام بازیگر پررنگ باید خمس و زكات كار خود را اینگونه بدهیم. خنداندن كارگری كه با خانواده اش به سالن می آید، لبخند مادر شهیدی كه خسته از روزگار است برای ما خیلی مهم است و قضیه مادی، دیگر آن الویت خود را از دست می دهد. چون ظرفیت سالن سنگلج زیاد نیست به هیچ وجه سوددهی برای من ندارد. من به عنوان بازیگر اصلی، كارگردان و تهیه كننده نمایش باید حداقل به اندازه یك چهارم یك كار سینمایی دریافت داشته باشم اما حتی یك هفتم هم گیرم نمی آید. البته برای دیگر عوامل فرق دارد. حدود ۵۰ نفر دارند از این سفره نان می خورند. البته من كاره ای نیستم. خداوند و مردم صاحب این سفره هستند. من خدا را شكر می كنم كه بنده را لایق دانسته كه این سفره توسط من پهن شود.

● به عنوان تهیه كننده كار فكر می كنید در حد استاندارد برای اثرتان هزینه كرده اید؟

▪ برای گریم از استاد ملكان استفاده كرده ام. برای دكور و صحنه از استاد عالم بخش. برای طراحی پوستر از استاد خسروجردی خواهش كرده ام. همه این امكانات را می توانستم بدون هزینه از اداره كل هنرهای نمایشی بگیرم اما این كار را نكردم. خواستم این كار استاندارد باشد. همه این ها را حساب كردم و درآمد ۳۰ شب را هم حساب كردم دیدم باید یك چیزی هم از جیبم بگذارم. اما حالا كه تعداد اجراهای ما از ۳۰ شب گذشته ممكن است با تعداد اجراهای زیاد سود كمی هم داشته باشیم.

● در بروشور ذكر شده كه شما نمایش را به مرحوم رضا ژیان تقدیم كرده اید. در این باره توضیح می دهید؟

▪ بله. از این طریق می خواستیم از مادر و برادر و خانم زویا زاكاریان، همسر مرحوم ژیان به نوعی تقدیر كرده باشیم. البته یك شب هم این عزیزان را دعوت خواهیم كرد و هدیه ای را به رسم یادبود تقدیمشان می كنیم.مرحوم ژیان در شروع كار حرفه ای تئاتر برای من خیلی زحمت كشید و تلویزیون را برای اولین بار با ایشان تجربه كردم. من همیشه به یاد این عزیز هستم.

● آقای عبدی، این نمایش اولین تجربه كارگردانی شما است. چه چیز باعث شد تا به كارگردانی ترغیب شوید؟

▪ دوستان و همكاران می گفتند كه چرا كارگردانی نمی كنی. همیشه معتقد بودم كه باید پله پله بالا رفت چون هنرپیشگی را از تئاتر شروع كردم. دوست داشتم كارگردانی راهم از تئاتر شروع كنم. به خود می گفتم برای كارگردانی حتماً باید سنم به ۵۰ سالگی و تجربه كاری ام به ۳۰ سالگی برسد. تقریباً به هر دو سن رسیده ام.

یك شب برای دیدن نمایشی به تالار سنگلج آمده بودیم. بعد از نمایش به دفتر آقای محمود فرهنگ، مدیر تالار رفتیم. او به من پیشنهاد داد تا كاری را در سنگلج كارگردانی كنم. گفتم هنوز ۵۰ سالم نشده.گفت حالا ۲ ، ۳ سال را هم تخفیف بده. طرحی داشتم كه آن را با آقای فرهنگ در میان گذاشتم. این ایده را سالیان قبل از نمایشی كه استاد تابش در لاله زار به روی صحنه برد گرفته بودم. دلم هم می خواست یك كار ایرانی با مشخصه های نمایش سنتی كار كنم. بعضی از این نمایش هایی كه تا حالا روی صحنه بوده و اسم تئاتر سنتی داشته اصلاً كمدی ایرانی نیستند.

آقای فرهنگ طرح و ایده ام را پسندید و بعد آقای عظیم موسوی را به عنوان نویسنده معرفی كرد و بعد كارها همینطور جلو رفت.

● حال كه به تئاتر بازگشته اید آیا كار صحنه را ادامه می دهید؟

▪ صددرصد. به نظرمن بازیگر اگر بخواهد بازیگر بماند، حداقل باید سالی یك بار در نمایشی بازی كند. چون تئاتر به لحاظ درونی و بیرونی بازیگر را می سازد.

اگر بازیگر را مثل یك ماشین فرض كنیم كه چندوقت یكبار باید سرویس شود باید او را در تئاتر ببینیم. بسیاری از بازیگرهای ستاره هالیوودی هستند كه هر ۲ ۳، سال یكبار حتی از جیب خودشان خرج می كنند و به اروپا می روند و تئاتر كار می كنند. كار تئاتر به آنها كمك می كند تا كار جلوی دوربین را صحیح ترو دقیق تر ، اصولی تر و با آمادگی جسمانی بهتر انجام دهند. بنابراین از این به بعد مرا حتماً بر صحنه خواهید دید.

گفتگو با اكبر عبدی،بازیگر و كارگردان تئاتر



همچنین مشاهده کنید