جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

آقای عباس شتر سواری دولا دولا نمی شود


آقای عباس شتر سواری دولا دولا نمی شود

جنگ در باریکه غزه پایان یافته – شاید بهتر باشد بگوییم جنگ همه جانبه – و اکنون جنگ در جبهه های دیگر در حال رقم خوردن است و هر کدام از طرف های چندگانه در این جنگ تلاش دارند تا منویات خود را بر کرسی نشانده و از این رهگذر, نقطه پایانی بر ادعاهای خود گذارند

جنگ در باریکه غزه پایان یافته – شاید بهتر باشد بگوییم جنگ همه جانبه – و اکنون جنگ در جبهه‌های دیگر در حال رقم خوردن است و هر کدام از طرف‌های چندگانه در این جنگ تلاش دارند تا منویات خود را بر کرسی نشانده و از این رهگذر، نقطه پایانی بر ادعاهای خود گذارند...

پایان جنگ در باریکه غزه پایان یافته – شاید بهتر باشد بگوئیم جنگ همه جانبه – و اکنون جنگ در جبهه‌های دیگر در حال رقم خورد است و هر کدام از طرف‌های چندگانه در این جنگ تلاش دارند تا منویات خود را بر کرسی نشانده و از این رهگذر، نقطه پایانی ادعاهای خود گذارند. در این میان برخی از کشورهای عربی و غیر عربی در تلاش هستند تا نقش میانجی‌گرانه خود را در ماجرای فلسطین نشان داده و همچنان خود را در وسط معرکه ببینند.

پیروزی حماس و دیگر گروه‌های مقاومت در ۲۲ روز نبرد با ارتش رژیم اسرائیل، این مهم را به آنها ثابت کرد که باید در مراحل بعد از جنگ و جایی که از آن به عنوان مرحله آتش‌بس و بازسازی یاد می‌شود، دست بالا را گرفته و از موضع خود کوتاه نیامده و همچنان خواستار در نظر گرفتن منویات و خواست‌های خود باشند. این پیروزی به گونه‌ای بود که بیشتر نشست‌های اخیر کشورهای عربی را تحت تاثیر خود قرار داده و آنها را به این موضع برساند که بدون در نظر گرفتن حماس و یا همان محور مقاومت غزه، نمی‌توان هیچ کاری کرد و اموری را به پیش برد. محمود عباس که دوران ریاستش بر تشکیلات خودگردان فلسطین هم تمام شده است نیز نتوانست بر موضع دست بالای این گروه‌ها اعتراف نکند و در حالی که ناامید از بازگشت به به غزه بود، خواستار آشتی ملی میان فلسطینی‌ها شد؛ اما آیا به راستی شتر سواری دولا دولا می‌شود؟ آیا محمود عباس می‌تواند در حالی که هیچ مشروعیتی ندارد، از مذاکره یا آشتی ملی بگوید و پس از آن حمله همه جانبه رسانه‌ای را بر علیه حماس و اساسا مقاومت تدارک ببیند؟ آیا گروه‌های مقاومت می‌توانند چنین امری را بپذیرند؟

از اواخر هفته گذشته بود که موج تازه حملات تبلیغاتی تشکیلات خودگردان علیه مقاومت و حماس در غزه شروع شد و آنها با استفاده از امکانات رسانه‌ای که برخی از کشورهای عرب در اختیارشان گذاشته است و همچنین رسانه‌های خود در صدد القا این نکته برآمدند که دولت فلسطین در غزه بر خلاف آنچه می‌گوید در تعقیب اعضای فتح در خلال جنگ دخالت داشته و همچنین مانع از رسیدن کمک‌های بین‌المللی به مردم شده و این کمک‌ها را سرقت می‌کند. این موج تبلیغاتی همزمان با تلاش‌هایی شده که دولت یمن به رهبری علی عبدالله صالح رئیس جمهور این کشور به عنوان طرحخ میانجی‌گری میان فتح و حماس در پیش گرفته است. یمن که پیش از این نیز میزبان رهبران این دو جنبش بزرگ فلسطینی بوده است، با همکاری طرف‌های مصری، سوری و ترک قصد دارد این بار نقش موثرتری ایفا کند و از این رو از مقامات دو طرف خواسته تا نمایندگان خود را به صنعا بفرستند.

اما در این میان سوالی پیش می‌آید؛ و آن سوال این است که با روند حاکم در سرزمین‌های فلسطینی، آیا می‌شود به آشی ملی میان فلسطینی‌ها امیدوار بود؟ آیا با سیاستی که آقای عباس و نزدیکان وی در تشکیلات خودگردان در پیش گرفته‌اند، آیا امیدی به صلح میان فتح و حماس است؟ در نشست هفته گذشته در کویت بود که ابومازن اعلام کرد خواستار تشکیل دولت وحدت ملی در فلسطین است و پس از آن جنگ تبلیغاتی خود علیه حماس را شروع کرد. لازم است در اینجا چند نکته مهم را یادآوری کنیم که اساسا نشان دهنده عدم تمایل تشکیلات خودگردان و یا به عبارت بهتر فتح برای تشکیل چنین دولتی است.

تشکیلات امنیتی آقای عباس در طول دو سال گذشته همواره در تلاش بوده است تا به هر ترتیب ممکن حماس را محدود کرده و کار را تا آنجا رساند که در تهاجم اخیر ارتش رژیم اسرائیل به غزه، از نظر امنیتی همکاری نزدیکی را با این رژیم انجام داد. این همکاری که از چشم مقامات امنیتی حماس دور نمانده است، بارها توسط آنها از رسانه‌ها اعلام شد که می‌توان اوج آن را در ترور سعید صیام وزیر کشور دولت فلسطین توسط جنگنده‌های اسرائیلی دید که در آن به صورت مشخص می‌شد دست جاسوسان عباس را دید. همکاری امنیتی عباس با رژیم صهیونیستی همچنان ادامه دارد و در طول جنگ ۲۲ روزه دستگاه امنیتی آقای عباس مانع از هرگونه تظاهرات مردمی بر علیه تجاوز شد و در مواردی به سرکوب اینگونه اعتراضات مردمی دست می‌زد.

دستگاه سیاسی وابسته به آقای عباس- چه در فتح و چه تشکیلات خودگردان که باز همان فتحی‌ها هستند – هنوز هم در تبلیغات خود نشان داده‌اند که حاضر نیستند از مواضع خود در راستای آشتی کوتاه بیایند و همچنان اقدام جنبش حماس در سرکوب گروه خطرناک محمد دحلان را به عنوان کودتا بر می‌شمرند و خواستار آن هستند تا حماس کنترل باریکه غزه را بار دیگر به این گروه دهد. اقدام دیگر تشکیلات آقای عباس که به نظر می‌رسد ضربه محکمی به تمام تلاش‌ها برای آشتی ملی و تشکیل دولت وحدت ملی باشد، اقدام ماموران امنیتی عباس در دستگیری مبارزان، رهبران سیاسی و طرفداران مقاومت به خصوص جنبش حماس در کرانه باختری است. این امر که از تابستان ۲۰۰۷ شروع شد، همچنان ادامه داشته و راه به جایی برده که بسیاری از اعضای گردان‌های قسام که دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل سال‌هاست دنبال دستگیری و یا ترور آن‌هاست، به وسیله ماموران عباس دستگیر می‌شوند و روانه بازداشت‌گاه‌های عباس می‌شوند که در برخی از موارد تحویل مقامات صهیونیست می‌گردند. یکی از اصلی‌ترین خواست‌های حماس و دیگر گروه‌های مقاومت مانند جنبش جهاد اسلامی آزادی تمام افراد دستگیر شده است، که این امر تاکنون رد شده است.

بستن موسسات خیریه، بنگاه‌های اقتصادی و همچنین مساجدی که در آن حماس و جهاد اسلامی فعالیت دارند از دیگر اقدامات تشکیلات خودگردان برای فشار بر حماس و اساسا مقاومت بوده است. در بعد دیگر ماجرا می‌توان درخواست تشکیلات خودگردان را برای کنترل گذرگاه رفح دید. این تشکیلات که بر اساس توافق سال ۲۰۰۵ می‌خواهد کنترل این گذرگاه را در دست داشته باشد، مامور خواهد بود تا از ورود هر گونه سلاح و مهمات به داخل باریکه جلوگیری کرده و کنترل شدیدی هم بر رفت و آمد سران مقاومت داشته باشد.

با این توضیحات به نظر می‌رسد که از هم‌اکنون مذارکرات آشتی‌ ملی و تشکیل دولت وحدت ملی شکست خورده و راه به جایی نخواهد برد، چرا که عباس و تشکیلات تحت نظرش حاضر نیستند که از سیاست‌های خود کوتاه بیایند و رهبران و مبارزان زندانی شده حماس را آزاد و از خبرچینی برای اسرائیل و حرکت در محور این رژیم خودداری کنند. حالا اگر آقای عباس خواهان تشکیل دولت وحدت ملی شده، باید آن را در چارچوب‌های فشار افکار عمومی دید.... به همین علت است که بار دیگر تاکید می‌کنم آقای عباس « شتر سواری دولا دولا نمی‌شود‌» یا دولت وحدت ملی را بخواه و یا تداوم روش کنونی را.

نویسنده : کریم جعفری



همچنین مشاهده کنید