پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

و اینک افشین « شکیبا » سرمربی تیم ملی ایران


و اینک افشین « شکیبا » سرمربی تیم ملی ایران

افشین جان سعی کن شکیبا باشی

افشین قطبی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب شد. پس از طرح موضوع باید این سؤال پرسیده شود که این انتخاب از بالا بوده ومثل همیشه فدراسیون فوتبال هیچ کاره بود یا اینکه این بار فدراسیون نشین ها مستقل عمل کرده اند؟

برای اینکه خوانندگان عزیز و محترم در جریان باشند اول باید بگوییم در این تیترِ «افشین شکیبا» ایهام وجود دارد به خاطر اینکه قطبی آنقدر صبوری و شکیبایی کرد و داد زد تا در نهایت سرمربی تیم ملی شد. انگار که قطبی از روزی که به دنیا آمده حقش بوده که سرمربی تیم ملی ایران شود و در گذشته داد می زد که حق من بود و چرا علی دایی سرمربی تیم ملی شد و یا اینکه چرا مایلی کهن را به جای من انتخاب کردند؟ به هر حال افشین قطبی شکیبایی کرد و به هدفش رسید!

به نظر شما انتخاب افشین قطبی همه را یاد بیژن شکیبا در سریال مرد ۲ هزار چهره نمی اندازد؟ واقعیت مطلب این است که همواره اعتقاد داشتیم که او باید تجربه اندوزی کرده و چند سال کار کند، به همین دلیل نیاز به زمان دارد. چرا که اگر او را با استانکویی که از پرسپولیس به سپاهان رفت و با این تیم از اولی به نهمی رسید مقایسه کنیم آیا می توانست مثل علی اصغر مدیرروستا که پیکان را نهم تحویل گرفت وهشتم کرد در مکان ششم جدول تحویل بدهد؟ البته قطبی که در لیگ هفتم حرفه ای جدای از زحماتی که کشید با حاج حبیب کاشانی و حمید استیلی قهرمان شده بود در لیگ هشتم پرسپولیس را ششم تحویل داد و رفت.

معلوم نیست افشین قطبی با چه منطقی انتخاب شده است؟ بعضی ها می گویند او آمده تا به تیم ملی آرامش بدهد. تیم ملی از امیر قلعه نویی به علی دایی رسید و از او به محمد مایلی کهن که وجه اشتراک همه آنها عدم ارتباط با طیفی از هواداران فوتبال بود. هر چند که هر ۳ نفر در بازیگری ، درک فنی، بیلان و میزان عصبانیت با هم شباهت ها و تفاوت هایی داشته اند اما وقتی به افشین قطبی می رسیم اول تشابه او با برانکو به ذهنمان خطور می کند. برانکو بعد از سال ها دستیاری، برای اولین بار در تاریخ، سرمربی تیم ملی فوتبال ما شد. دوست داشتیم مسئولان، اشک های ایرانیان را در فرانکفورت، نورنبرگ و لایپزیک می دیدند که مردم عاشق تیم ملی چطور گریه می کردند کبا نتایج نا مناسب در جام جهانی چه روزهایی بر برخی از مردم فوتبالدوست ما گذشت.به برانکو لقب پرفسور دادند و به قطبی لقب امپراطور. کسی که با چند سال سابقه ویدئو آنالیزوری (آنطور که فدراسیون فوتبال کره جنوبی به صورت رسمی به یکی از جراید ایرانی پاسخ داد) و یا دستیاری در تیم ملی آمریکا که البته آن هم تأیید نشد اما ما اصرار داریم که ایشان در تیم ملی آمریکا دستیار بود در فوتبال ایران به هر آنچه می خواست رسید! (سطور پایین را بخوانید تا به هدف ما برسید)

نکته همین جا است. بعضی ها می گویند چون او در کره جنوبی کار کرده و از این تیم شناخت دارد و کره شمالی هم به این تیم شباهت هایی دارد، می تواند مقابل آنها نتیجه بگیرد. همین عده ادامه می دهند که قطبی از امارات هم شناخت دارد چون مدتی است در این کشور دنبال تیم بوده! و در این مدت قطعاً شناخت پیدا کرده است و مقابل آنها هم می تواند نتیجه بگیرد.سؤال اینجاست که وقتی قطبی ۳ دوره در جام جهانی بوده و یک بار با آمریکا در جام جهانی شرکت کرده، از شناخت فوتبال ایران به کجا رسید؟ در بازی ایران و آمریکا در جام جهانی که قطبی با تیم ملی آمریکا بود مگر نمی دانست که احمدرضا عابدزاده روی زمین ضعف دارد یا هوا؟ مگر نمی دانست مهدی مهدوی کیا چه پا به توپ و استارت های وحشتناکی دارد؟ مگر خبر نداشت که علی دایی چه قدرتی روی ضربات سر و پاس های تودر دارد؟ مگر قطبی خبر نداشت حمید استیلی روی سانترها و ضربات کرنر چگونه جایگیری می کند تا او را آمریکایی ها مهار کنند.

اگر شناخت اینگونه باشد که ندانی در زمین چطور مدیریت کنی فایده ای ندارد. وقتی مدیریت نداشته باشی، می گویی شیث و مامانی و نیکبخت بلا سرم آوردند اما سال بعد تا وقتی که هستی همان نیکبخت ۹ تا گل برای تیمت می زند که ۲ گل آن در آخرین بازی پرسپولیس همان مقابل صبای قم است که بعد از آن بازی بازیکنانت را متهم به کم کاری می کنی. اینکه افکار عمومی را انحراف مسیر بدهید و بگویید از کره شمالی و کره جنوبی شناخت دارد این شناخت را قبلاً دیده ایم. مادر سال ۲۰۰۹ زندگی می کنیم. سالی که به راحتی CD بازی حریفان را می توان به دست آورد. سالی که از ماهواره می توان بازی ها را مستقیم دید. حالا اگر شخص دیگری به جای قطبی سرمربی تیم ملی می شد، نمی توانستیم فیلم بازی های ۲ کره را در اختیار او بگذاریم تا از آنها شناخت پیدا کند؟ مگر بازی کره شمالی مقابل کره جنوبی را در شبکه «سعودی اسپرت» ندیدند و جهانگیر کوثری نگفت که حاضر است فیلم این بازی را در اختیار محمد مایلی کهن بگذارد. البته حاجی مایلی جواب داد که از طریق ماهواره یکی از دوستانش این بازی را دیده است. پس اگر فیلم بازی حریفان تیم ملی در اختیار هر مربی قرار می گرفت و طرف بازی را می دید مشخصات کلی حریف را به دست می آورد. پس از این فاکتور هم چیزی نصیب قطبی نمی شود.

قطبی در لیگ هفتم در چه شرایطی قهرمان شد؟ در سالی که با اشتباه علی فتح الله زاده خوئی مدیر عامل وقت استقلال، ناصر حجازی سرمربی این تیم می شود تا آبی پوشان نتایج ضعیفی گرفته و به حاشیه بروند، در سالی که مدیران رده بالای صبا باتری در عین صدرنشینی کنار می روند تا عامل انتقال تیم از تهران به قم لقب نگیرند. سپاهان به خاطر داستان سرباز احمدی ۳ ماه و ۱۱ روز از بازی های خانگی اش محروم می شود و ۳ امتیاز هم از این تیم کم می شود، هر چند که فیفا هم ۶ امتیاز از پرسپولیس کم کرد. در نقطه مقابل پرسپولیس مقابل پاس همدان در جام حذفی باخت و یک جام را از دست داد اما قطبی با دعای خیر مردم , روحیه ای که به تیم وارد کرد , مدیریت کاشانی , کمک های استیلی و اتفاقات فوتبال در دقیقه ۹۷ قهرمان لیگ هفته حرفه ای شد.

حالا سال بعد از آن را درنظر بگیرید که قطبی در غیاب حاج حبیب کاشانی و البته در مرتبه بعدی حمید استیلی ( که قطعا نقشش به اندازه کاشانی در قهرمانی پر رنگ نبود) چطور نتیجه گرفت؟ در سالی که او کسانی را که نخواست کنار گذاشت اما عدم شناخت و حاضر نشدن در تمرینات اول فصل و کنترل از راه دور فصل نقل و انتقالات چه به روز پرسپولیس آورد؟ قطبی، فرزاد آشوبی را از دست داد و بهادر عبدی را جایگزین او کرد، حسین کعبی را از دست داد و هادی نوروزی به پرسپولیس آمد، عباس آقایی را از دست داد (البته بعد وی در سایپا مصدوم شد)، حسن رودباریان ملی پوش رفت و به جای او علیرضا حقیقی حفظ شد که مقابل الغرافه در قطر شاهکارش را دیدیم و معمارزاده ای را جذب کرد که فصل قبل و در لحظات پایانی بازی پرسپولیس و سایپا با اشتباه خود سایپا را مغلوب کرد. در چنین شرایطی رقابت مهدی واعظی و حسن رودباریان به رقابت حقیقی و معمارزاده تبدیل شد. او سید محمد علوی را جذب کرد که آنقدر روی نیمکت پرسپولیس نشست که طاقتش تمام شد و به تیم سابقش یعنی پاس همدان برگشت. در حالی که پرسپولیس با جواد شیرزاد، احمد آل نعمه، ستار زارع و مرتضی اسدی در حال مذاکره بود، قطبی اعلام کرد که دفاع چپ نمی خواهیم و دیدید که امسال در این منطقه از زمین چقدر مشکل داشته است. شاهکار فنی قطبی هم در خط حمله بود که دو کارمو را رو کرد. بازیکنی که قطبی اعلام کرده بود در لیگ لیبرتادورس (لیگ قهرمانان باشگاههای آمریکای لاتین ) بازی کرده است و بهترین گلزن پرسپولیس می شود و بعدها با افشاگری عادل فردوسی پور در برنامه ۹۰ معلوم شد که این بازیکن در لیگ و A ،B وC برزیل هم نبوده و در لیگ ایالتی (استانی) برزیل تنها یک گل زده است. همان بازیکنی که در کوثر لرستان هم نتوانست گل بزند و به جایی نرسید و دیپورت شد. در عوض ابراهیم توره ای که از نظر او باید به «داگ هاوس» می رفت برای پرسپولیس بیش از ۱۰ گل به ثمر رسانده است ، وای به حال تیم ملی ایران و فوتبال بحران زده اش که گروه فنی و مشاوران قطبی دو کارمو را به توره ترجیح دادند. حالا چه به روز ۱۱ نفر اصلی و تعویضی های ما در این ۳ بازی تیم ملی می آید، خدا عالم است!

افشین قطبی در لیگ هشتم حرفه ای و تا روزی که بود مقابل تیم های اول تا ششم جدول چه نتایجی گرفت؟ او با ذوب آهن در تهران ۲-۲ مساوی کرد و ۲ امتیاز از دست داد، با استقلال یک بر یک مساوی کرد و ۲ امتیاز از دست داد و در ۳ دربی که حضور داشت اول استقلال گل زد و پرسپولیس به سختی جبران کرد تا شکست نخورد. قطبی به مس کرمان در تهران یک بر صفر باخت و فقط تیم چهارم جدول یعنی سپاهان را در تهران برد که آن هم آخرین روزهای حضور فیرات در سپاهان بود که هفته قبل از آن به پیکان در اصفهان باخته بود و در نهایت با صبای قم هم در تهران ۲-۲ مساوی کرد. جالب است بدانید که از لحاظ آماری نتایجی که پروانی به عنوان سرمربی با پرسپولیس کسب کرد در حدود ۴۵ درصد بهتر از قطبی بود اما خب چه فایده؟! او که حمایت دوستان رسانه ای آقای قطبی را به همراه نداشت تا برایش موجی درست کنند که هواداران ساده دل و پاک سیرت از همهجا بی خبر بر روی آن سواریها کنند؟!

نکته مهمی که باید گفت این است که اگر قرار بود با امارات به موقع بازی کنیم و این بازی طبق جدول عقب افتاده نمی شد، در تهران این تیم را می توانستیم شکست دهیم و الان ۹ امتیازی بودیم و تنها یک امتیاز از حریفان عقب بودیم یعنی با بردن کره شمالی در خانه اش ۱۲ امتیازی می شویم و آنوقت کره شمالی است که باید در بازی آخر که مسابقه سختی است و در ریاض با عربستان مسابقه می دهد به دنبال ایران بدود. پس برخلاف نظر عده ای باید گفت که افشین قطبی زمان مناسبی به تیم ملی آمده است. تیم ملی ۳ بازی دارد و اگر ۶ امتیاز از این دیدارها بگیرد، به جام جهانی صعود می کند ویا حداقل به پلی آف می رسد. حالا چه به جام جهانی برویم و چه نرویم امیدواریم هر کسی که در آینده رئیس فدراسیون فوتبال می شود برای تیم ملی و انتخاب سرمربی آن استراتژی داشته باشد.

از یاد نبریم که اگر آلمان پیشرفت می کند به خاطر این است که آنها برنامه ریزی دارند و هر کسی که می آید راه نفر قبلی را می رود، نه اینکه وقتی یک مدیر می آید می خواهد تمام آنچه مدیران قبلی کرده اند را از صحنه روزگار محو کند.

امیدواریم دستیار هلندی قطبی مثل مارکو دستیار برزیلی اش در پرسپولیس نشود که کار پرسپولیس و او با شکایت مارکو به فیفا کشیده شود. او که بیشتر مدت قرارداد در ایران نبود و چند بار به خاطر مریضی پدرش به برزیل سفر کرد و بالاخره هم شکر خدا پدرش فوت نکرد , در حالیکه در ان زمان مارکو اعلام کرده بود که پدرش مرگ مغزی شده است.خب لا اقل خدا را شاکریم که خداوند معجزه ای تاریخی در حق پدر این عزیز مرحمت فرموده است.

به هر حال با تمام آنچه گفته شد آرزو می کنیم تیم ملی با هر کسی که مربی آن می شود موفق باشد وبه جام جهانی برود. برای افشین قطبی هم آرزوی موفقیت می کنیم و همانطور که ناصر حجازی در مورد محمد مایلی کهن گفت ما هم در مورد قطبی می گوییم که این معادله ای ۲ سر برد برای وی تلقی می شود. تیم ملی در حال حاضر چهارم جدول است و اگر در گروه، چهارم یا پنجم شود قطبی مدعی می شود که تیم را چهارم تحویل گرفته است اما اگر اول تا سوم شود و در نهایت به جام جهانی صعود کند، قطبی مدعی خواهد شد که خوب کار کرده است.

امیدواریم آقای قطبی در تیم ملی مثل پرسپولیس ۲ چهره، رو نکند. یعنی برخلاف سال اول که آنقدر آرام بود اما سال بعد چون داور دستیار محبوبش را اخراج کرد، داور را با لفظ Crazy خطاب کرد. ای کاش او به خبرنگار نگوید " حیوان "! امیدواریم افشین قطبی در تیم ملی سعه صدر داشته باشد و رفتارش اینقدر دچار نوسان نشود چون او در حال حاضر نان دعوای مایلی کهن با دایی و مایلی کهن با قلعه نویی را می خورد که هدایت تیم ملی را به عنوان کسی که به این تیم آرامش می دهد، به دست آورده است!

... پس افشین جان سعی کن " شکیبا " باشی!



همچنین مشاهده کنید