پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ترس از بیهوشی کاملا طبیعی است


ترس از بیهوشی کاملا طبیعی است

ترس و نگرانی از احساسات طبیعی بشری است، هر چند شدت و ضعف آن در افراد، متفاوت است. نبود آن ناشی از ضعف سیستم روانی در برخورد با مسایل و بروز هیجانات است....
نداشتن ترس و نگرانی، دلیل …

ترس و نگرانی از احساسات طبیعی بشری است، هر چند شدت و ضعف آن در افراد، متفاوت است. نبود آن ناشی از ضعف سیستم روانی در برخورد با مسایل و بروز هیجانات است....

نداشتن ترس و نگرانی، دلیل محکمی بر سلامت روان نیست بلکه در موقعیت‌های ترس‌آور، باید ترسید و در شرایط نگران کننده باید نگران شد. بی‌تفاوتی هیجانی علامتی منفی و ناشی از عدم تطابق پاسخ روانی به محرک‌های بیرونی است. یکی از ترس‌های همیشگی آدمی، خواب و نگرانی از بیدار نشدن است. اگر دقت کنید در آموزه‌های دینی هم خواب همسایه مرگ است و برای هنگام خوابیدن دعاهای فراوانی به منظور پیشگیری از بلایا و حوادث ناخواسته تعیین شده است. چون در هنگام خواب هیچ نگهبانی جز خداوند وجود ندارد، هر چند در بیداری نیز چنین است. با توضیح فوق بدیهی است بی‌هوشی که شخص را عامداً می‌خوابانند، ترس‌‌آورتر باشد. بدن با اراده فرد دیگری به خواب رفته و هیچ اراده و تسلطی از جانب خواب رفته کارساز نیست. اگر درخواب طبیعی محرک صوتی و حرکتی بیدار کننده است، در بی‌هوشی هیچ کدام موثر نیستند. تسلیم محض، نه دفاعی و نه اختیاری. اگر در خواب کسی وارد حریم نمی‌شود، در بی‌هوشی بدن در اختیار طبیب است. می‌شکافد، کاوش می‌کند و هر اقدام مورد صلاحدید را انجام می‌دهد، بدون آنکه برای تک‌تک آنها شخص را در جریان گذارد. پس نگرانی از بی‌هوشی باوجود پیشرفت‌های فوق‌العاده در این رشته و کاهش چشمگیر مرگ و میر و عوارض ناشی از آن، همچنان پایدار است. می‌توان حدس زد ترس از بی‌هوشی طی سالیان دراز چندان تفاوت قابل ملاحظه‌ای نکرده است. نکته جالب آنکه این ترس هم مانند خود ترس هیچ گروهی را مصون نمی‌دارد و هر کس با هر شغل و رده تحصیلی در وجودش دارد. حتی اطبا نیز وقتی مریض شوند چون بیماران خود خواهند ترسید. در اینجا تاکید می‌کنم که این ترس طبیعی است و عنوان مرض به خود نمی‌گیرد، هر چند با برخی تمهیدات می‌توان از شدت آن کاست. مثل دیدن طبیب اصلی درمانگر، جراح اصلی و پزشک معالج شخص در اتاق عمل قبل از بی‌هوشی. به جرات می‌توان گفت در لحظه قبل از بی‌هوشی هیچ صورتی آرام‌بخش‌تر از چهره طبیب معالج برای بیمار نیست.

همکاران عزیز این موهبت خدادادی تاثیر رخسارتان را دریغ نکنید. باوجود شرح فوق، گاه ترس از بی‌هوشی جنبه مرضی می‌یابد و مثل یک فوبی عمل می‌کند و تمام پروسه‌های درمانی را مختل می‌سازد. بسیار دیده‌ایم شخص مبتلا به ترس بیمارگونه را که برای نرفتن به اتاق عمل به هر کسی متوسل می‌شود. آستین پرستار را می‌کشد و به دستان پزشک می‌چسبد و مانع انجام پروسه‌های درمانی اصلی می‌شود. اینجا ترس شدت و حدت غیرطبیعی دارد. در این شرایط بررسی روان‌پزشکی ضروری است. گاه علاوه بر آرام‌سازی‌های متداول، تجویز دارو در مقطعی کوتاه با در نظر گرفتن تداخلات دارویی منطقی و موجه است. انجام بی‌حسی‌های موضعی و نخاعی در صورت صلاحدید پزشک و امکان‌ انجام، کمک کننده است.

دکتر سعید صدر

روان‌پزشک، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی



همچنین مشاهده کنید