پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

حقوق فرزندان


حقوق فرزندان

پدر و مادر وجود و شخصیت یکدیگر و اهداف خداوند که در مورد آفرینش انسان را کامل می گردانند و ارتباط میان آنها در طول زندگی دنیا و پس از مرگ هم ادامه خواهد داشت

پدر و مادر وجود و شخصیت یکدیگر و اهداف خداوند که در مورد آفرینش انسان را کامل می‌گردانند و ارتباط میان آنها در طول زندگی دنیا و پس از مرگ هم ادامه خواهد داشت. پدر و مادر در زندگی دنیا به فرزندان خوب و شایسته خود افتخار می‌نمایند و آنها را از زیبندگی و نعمت به شمار می‌آورند. هم‌چنان که خداوند متعال می‌فرماید:

الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ أَمَلاً (الکهف:۴۶)

«دارایی و فرزندان، زیبندگی زندگی دنیا می‌باشند (اما زوال‌پذیر و گذرا هستند) اما اعمال شایسته‌ای که نتایج آنها جاودانه است، بهترین پاداش را در نزد خداوند دارند و بهترین امید و آرزو هستند».

پس از مرگ پدر و مادر فرزندان، یادگار آنان و بازتاب شخصیت آنها به شمار می‌روند و چنانچه فرزندان پاک و پرهیزکاری باشند سبب باران رحمت و طلب مغفرت مردم برای خانواده آنها خواهند بود و در واقع نیک مردی و دینداری پدر و مادر بر فرزندان آنها تأثیر به سزایی را از خود برجای خواهد نهاد، هم‌چنان که خداوند متعال در مورد آن دو نوجوان فرموده‌اند:

وَکَانَ تَحْتَهُ کَنزٌ لَهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحاً (الکهف:۸۲)

«پدر آنان مرد صالح (و پرهیزکاری) بود».

از طرف دیگر پدر و مادر از صلاحیت و نیک نفسی و دعای خیر فرزندان خود بهره‌مند می‌شوند. رسول خدا (ص) در این رابطه فرموده‌اند:

«هرگاه مرگ به سراغ آدمی بیاید (فرصت) عمل را از دست خواهد داد. به جز سه چیز: کاری خیر را (پیش‌تر انجام داده باشد) یا دانشی (را از خود برجای گذاشته باشد) که دیگران از آن بهره‌مند شوند یا فرزند صالحی که او را دعای خیر بنماید».[۱]

اما چنانچه فرزندی بد باشد، بدی او سبب ضرر و زیان دنیوی و اخروی برای والدینش خواهد بود. رسول خدا (ص) می‌فرماید:

«بدترین گناهان آن است که انسانی پدر و مادر خود را لعن و نفرین بنماید».

خدمت ایشان گفته شد: چگونه انسان پدر و مادر خود را نفرین می‌کند؟ فرمود: «او به پدر و مادر مردم فحش و ناسزا دهد و دیگران نیز به پدر و مادرش بد و بیراه بگویند».[۲]

به همین خاطر پدر و مادر در مقابل فرزندان خود بسیار مسئول می‌باشند و فرزندان حتی پیش از تولد و پس از آن حق و حقوقی را بر عهده پدر و مادر خویش دارند، والدین برای آن‌که ثمره زندگی آنها ثمرات مفیدی باشد، باید نسبت به مسئولیت‌های خود در مقابل فرزندانشان احساس مسئولیت بنمایند.

● حقوق قبل از تولد

مهم‌ترین حقوق فرزندان پیش از تولد سه مورد است که عبارتند از:

۱) حق حیات

بر همین اساس سقط جنین ـ بنابر رأی معتبر و برتر ـ مگر در موارد خیلی ضروری ـ حرام و نامشروع است. زمانی اسقاط آن مباح است که پزشک متخصص مطمئن باشد که بدون اسقاط جنین، مادر او تلف می‌شود. لازم به یادآوری است که مالکیه و ظاهریه سقط جنین را زنده به گور کردن پنهانی به شمار می‌آورند.

۲) مادر خوب

برای آن‌که فرزندان خوب و پرهیزکاری تربیت شوند، پدر لازم است همسر دیندار و با اخلاقی را انتخاب نماید همسری که در خانواده اهل دین و اخلاق، با کرامت و احترام پرورش یافته باشد. برخورداری از این صفات جزو مستحبات گزینش همسر است. رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «به چهار دلیل زنان به همسری برگزیده می‌شوند: به خاطر مال و ثروت، نسب و خانواده، زیبایی، دینداری، شما دیندار و پرهیزکار را انتخاب کنید؛ زیرا سبب خیر و برکت خواهد بود».[۳]

۳) محافظت از سلامت جنین

یکی از مواردی که لازم است مادران باردار به آن توجه کنند، مراقبت از جنین در دوران بارداری است که در صورت امکان چندین بار به پزشک متخصص (حتی‌الامکان پزشک زن) مراجعه نمایند و به دستورات غذایی و بهداشتی او عمل کنند و داروهایی را که پزشک تشخیص می‌دهد برای جنین زیان‌آور است مصرف ننمایند.

● حقوق پس از تولد

مسئولیت‌های پدر و مادر در مقابل کودکانی که به دنیا آورده‌اند عبارتند از:

۱) خواندن اذان و اقامه

مستحب است که در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپ او اقامه خوانده شود. تا اولین کلماتی را که می‌شنوند، توحید و یکتاپرستی و بیان عظمت خداوند باشد. از ابورافع روایت شده که گفته است: رسول خدا (ص) را دیدم که: در هنگام ولادت حسین بن علی(رض) در گوش او اذان خواند».[۴]

۲) نام نیک

کودکان این حق را دارند که والدین آنها بهترین و زیباترین نام را برایشان انتخاب کنند و بهترین اسم‌ها، اسم‌هایی مانند: عبدالرحمن، عبدالله و نام‌های پیامبران هستند. و از نام‌های زشت و ناپسند مانند: شمر، هیتلر، شارون و نام حیوانات و اسم‌هایی مانند، شعله، شهاب و ... پرهیز شود. امام مالک بر این باور است که نام ملائک را بر کودکان نهادن جایز نیست، زیرا امام بخاری در کتاب تاریخ خود روایت نموده که: «نام ملائک را برای فرزندانتان انتخاب ننماید». از رسول خدا (ص) روایت شده که دستور فرموده است:

«در روز هفتم نامی بر کودک نهاده شود و مقداری از موی سرش کوتاه گردد و گوسفند به عنوان «عقیقه» ذبح شود».[۵]

رسول خدا (ص) فرموده‌اند:

«نام نیک را بر فرزندان خود بگذارید؛ زیرا روز قیامت با اسم خود و پدرانتان شما را فرا می‌خوانند».[۶]

و از آن جهت نام‌های ناپسند مانند: شیطان، ابلیس و نام آدم‌های ستمکار، بدنام و حیوانات برای انسان مناسب نیستند که با حرمت و کرامت انسان ناسازگارند و مستحب است که نام‌های ناپسند، تغییر داده شود؛ زیرا رسول خدا (ص) نام عاصیه «گناهکار» را به جمیله و نام بره را به زینب تغییر داد.

ابوداود از مسروق روایت نموده که: عمربن خطاب(رض) به او گفت: تو کیستی؟ گفت: مسروق بن اجدع. فرمود: از رسول خدا (ص) شنیده‌ام که «اجدع» لقاب شیطان است و از این پس تو مسروق بن عبدالرحمن هستی.

لازم به یادآوری است که گذاشتن دو نام از نظر شرعی مانعی ندارد. زیرا رسول خدا (ص) همین کار را را انجام می‌داده است.

▪ نام‌های مکروه

نام‌هایی مانند: سید الناس، سید العلماء، سید السادات، سید القضاه و سید العرب بنابر رأی شافعیه به خاطر دروغ بودنشان کراهت شدید دارد. اما حنابله این‌گونه نام‌ها و نام‌هایی مانند سید الکل و سید فرزندان آدم را حرام می‌شمارند.

لازم به یادآوری است که انتخاب نام پیروان ادیان و مذاهب بیگانه مانند یهود، مسیحیت، کمونیسم، بودائیسم و ... برای فرزندان مسلمان ـ چنانچه سبب تقلید از آنها و علاقه‌مندی به باورها و فرهنگ آنان بشود، حرام و نارواست زیرا مسلمانان از شخصیت و فرهنگ مستقلی برخوردارند و هر چیزی که سبب فاصله گرفتن آنها از دین و فرهنگ خود بشود، کاری است ناروا.

▪ نام‌های حرام

انتخاب نام‌هایی مانند: شاهنشاه، ملک الملوک و ... حرام‌اند؛ زیرا فرمانروای همه فرمانروایان تنها خداوند است. شافعیه نام‌هایی مانند: حکم الحکماء و حنابله سلطان السلاطین را به خاطر آن‌که به خداوند اختصاص دارند، برای انسان حرام به شمار می‌آورند.

هم‌چنین نام‌هایی مانند: عبدالرسول، عبدالمحمد، عبدالکعبه، عبدالحسین و جارالله و رفیق الله جایز نیستند؛ زیرا هر نامی که به عبودیت غیرخداوند ـ نسبت داده شود ـ هرچند در ظاهر هم باشد به خاطر اثر نامطلوب آن در ذهن فرزند و کسانی که نام او را می‌برند و می‌شنوند، کاری ناپسند است.

هم‌چنین نام‌هایی که به خداوند اختصاص دارند مانند: الله، الرحمن، قدوس، عزیز، رزاق، جبار و صمد به تنهایی برای انسان حرام هستند و باید قبل از آنها کلمه عبد وجود داشته باشد، مانند عبدالله، عبدالرحمن، عبدالقدوس، عبدالعزیز و ...

▪ القاب

نسبت دادن القاب به دیگران به شیوه‌ای که از آن ناخشنود شوند، حرام است. هرچند آنها آن صفت و لقب را داشته باشند. مانند: کور، کر، چاق و ... اما برای شناساندن و تشخیص نام او از دیگران و در صورت ضرورت برای کسی که او را نمی‌شناسد، گفتن لقب جایز است. اما القاب خوب مانند القاب اصحاب مثل: عمر فاروق، خالد سیف الله و حمزه اسدالله مانعی ندارند.

۳) عقیقه

«عقیقه» به حیوانی گفته می‌شود که در روز هفتم تولد فرزند برای پذیرایی از خویشاوندان و دوستان و مستمندان ذبح می‌شود. اقدام به این مهمانی و پذیرایی در حد توان خانواده کاری مستحب است و واجب نمی‌باشد؛ زیرا ابن عباس روایت نموده که رسول خدا (ص) برای هر یک از حسن و حسین(رض) قوچی را ذبح فرمود و هم‌چنین فرموده است: «هر کودکی در گرو عقیقه و ذبح حیوانی در روز هفتم تولد است و در آن روز او را نامگذاری نمایید و سرش را بتراشید».[۷]

شافعیه می‌گویند: اقدام به عقیقه برای سرپرست خانواده و مسئول تأمین معیشت، مستحب است. اما به جز پدر خانواده، دیگر خویشاوندان هم می‌توانند اقدام به تهیه آن بنمایند. هم‌چنان که رسول خدا (ص) برای حسن و حسین اقدام به عقیقه فرموده است. حیوانی که برای پذیرایی از مدعوین ذبح می‌شود می‌تواند شتر، گاو و گوسفند باشد و از نظر مالکیه باید حداقل یک بره ذبح شود.

چنانچه انسان متوجه بشود که به هر دلیل پدر و مادرش در هنگام کودکی برای او سنت عقیقه را انجام نداده‌‌اند، خود می‌تواند این کار را انجام بدهد و از اقوام و دوستان و مستمندان پذیرایی نماید؛ زیرا رسول خدا (ص) پس از بعثت برای خود این سنت را انجام دادند».[۸] و کسانی که می‌گویند انجام سنت عقیقه برای بزرگسالان جایز است به این روایت استدلال نموده‌اند.

گوشت حیوانی که برای «عقیقه» ذبح می‌شود، هم‌چون گوشت قربانی، خانواده می‌تواند مقداری از آن را مصرف کند و بقیه را میان مستمندان تقسیم نماید و از آن نباید چیزی فروخته بشود. بهتر آن است که به صورت خام میان مستمندان توزیع شود. تا آنها در منزل خود آن را طبخ نمایند. مالکیه بر این باورند که تهیه غذا و تدارک مراسم در منزل به صاحب فرزند کراهت دارد. لازم به یادآوری است که شکستن استخوان حیوان «عقیقه» مانعی ندارد.

مالیدن مقداری از خون حیوان بر سر نوزاد به نظر علمایی که معتقد به مستحب بودن عقیقه هستند، کراهت دارد. اما مستحب است که در روز «عقیقه» سر و بدن و لباس کودک را معطر کنند.

۴) تحنیک

تحنیک این است که دانه‌ای خرما یا مقداری عسل با کمی آب قاطی شوند تا به صورت مایع دربیاید و با مقداری از کام و دهان نوزاد شیرین بشود و بتواند مقداری از آن را هم از گلو فرو ببرد.

تحنیک سنت است؛ زیرا ابوموسی اشعری می‌گوید: «خداوند نوزادی را به ما عطا فرموده او را همراه خود به خدمت رسول خدا (ص) بردم، او نامش را ابراهیم نهاد و به وسیله خرما کام او را شیرین فرمود».[۹]

بهتر آن است کسی اقدام به تحنیک بنماید که انسانی مؤمن و پرهیزکار باشد و زن یا مرد بودن او فرق نمی‌کند.

۵) تبریک تولد نوزاد

مستحب است که خویشاوندان و آشنایان تولد فرزند را به پدر و مادرش تبریک بگویند و نوع تبریک گفتن بستگی به عرف دارد اما بهتر است گفته شود: «خداوند آن هدیه‌اش را برایتان مبارک گرداند، و تو هم او را بتوانی سپاس بگویی، انشاء الله به رشد و کمال برسد و از خیر و منفعتش بهره‌مند شوید».

۶) تراشیدن سر

از نظر علمای شافعیه و مالکیه مستحب است که در روز هفتم پس از تولد کودک سر او تراشیده شود، و پس از عقیقه نامی مناسب بر او نهاده شود. و به اندازه وزن موی تراشیده‌اش طلا یا نقره (یا بهای آن) در میان مستمندان توزیع گردد؛ زیرا رسول خدا (ص) به حضرت فاطمه(رض) فرمود: «سر حسین را بتراش و به اندازه وزن آن نقره را صدقه بده».[۱۰]

۷) ختنه

ختنه به معنی بریدن مقداری از پوست ذَکَر است و جزو سنت‌های فطری بشری به شمار می‌رود و کار بسیار سنجیده‌ای است؛ زیرا باعث بهداشت و نظافت می‌شود و از جمع شدن میکرب و باقیمانده ادرار در لای آن جلوگیری می‌نماید و هم‌چنین از التهابت جلوگیری می‌کند و ختنه از نظر مالکیه و حنفیه مستحب و از نظر شافعیه واجب است.

علمای شافعی بر این باورند که ختنه بهتر است در روز هفتم پس از تولد انجام بگیرد و قبل از آن کراهت دارد، زیرا بیقهی از حضرت عایشه روایت می‌نماید که: رسول خدا (ص) در روز هفتم حسن و حسین(رض) را ختنه نمود، اما مالکیه و حنفیه می‌گویند مستحب است در فاصله هفت تا ده سالگی ختنه انجام بگیرد، و از نظر آنها در روز هفتم یا قبل از آن کراهت دارد.

ختنه دختران نیز که معمولاً بیشتر در مناطق گرمسیر انجام می‌گیرد، از نظر فقهای مالکی مستحب و از نظر فقهای حنبلی و شافعی همانند ختنه پسران واجب است.

در مورد مشروعیت ختنه دختران و پسران احادیث زیادی وارد شده از جمله حضرت عایشه(رض) روایت می‌نماید که رسول خدا (ص) فرموده است:

«ده چیز جزو فرهنگ و سنت‌های بشری‌اند: کوتاه کردن سبیل، گذاشتن ریش، مسواک زدن، گردانیدن آب در بینی، گرفتن ناخن، شستن لایه و میانه انگشتان، کندن موی بغل، تراشیدن موی شرمگاه، طهارت پس از قضای حاجت و ختنه فرزندان».[۱۱]

شوکانی می‌گوید: واقعیت این است که دلیلی برای واجب بودن ختنه وجود ندارد و تنها سنت بودن آن برای دختر و پسر ثابت است و هم‌چنان در حدیث: «پنج چیز جزو سنت بشری است...» به آن اشاره شده است؛ زیرا زمانی می‌توان چیزی را واجب دانست که دلیل قاطعی برای وجوب آن وجود داشته باشد. اما در مورد ختنه دختران دلیل قطعی و روشنی در دست نیست و بهتر آن است با مشورت پزشک و با توجه به وضع و شرایط فردی و محیط به آن اقدام شود.

۸) سوراخ کردن گوش

سوراخ کردن گوش نوزادان پسر کراهت دارد و طبیعتاً نیازی به چنین چیزی ندارند.

اما بیشتر فقها بر این باورند که سوراخ کردن گوش دختران به خاطر زیبایی و علاقه‌ای که طبیعتاً این‌گونه مسایل دارند، مباح است؛ زیرا در زمان رسول خدا (ص) مردم این کار را انجام می‌دادند و رسول خدا (ص) آنها را از آن نهی نمی‌فرمود.

حدیثی که عطاء از شیخین روایت می‌نماید بیانگر آن است، او می‌گوید: حضرت علی ابن عباس را به شهادت گرفت که رسول خدا (ص) همراه با بلال به میان مردم رفت و ایشان را موعظه فرمود. آنها را به صدقه و احسان به مستمندان سفارش نمود (در همان حال) برخی از زنان گوشواره‌ها و انگشترهای خود را بیرون آورده و بلال آنها را جمع‌آوری می‌کرد».

اما شافعیه مخالف سوراخ کردن گوش نوزادان دختر و پسر هستند؛ زیرا موجب اذیت و آزار کودکان می‌شود و ضرورت ندارد به خاطر زینت، کودکان در معرض درد و بیماری احتمالی قرار بگیرند.

۹) نسب

هم‌چنان که پیش‌تر نیز گفته شد: این حق کودکان است که به والدین خود نسبت داده شوند. که در مورد آن باز هم به تفصیل صحبت خواهد شد.

۱۰) دادن شیر

حق کودکان است که از زمان تولد تا زمانی که می‌توانند غذا را تناول نمایند، از شیر مادر خود استفاده کنند؛ زیرا خداوند متعال فرموده است:

وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ (البقره:۲۳۳)

«مادران باید دو سال تمام به فرزندان خود شیر بدهند، آن‌هایی که می‌خواهند دوران شیرخوارگی را کامل کنند».

۱۱) مهربانی با کودک

کودکان برای رشد و نمو و اعتدال زندگی و عواطف خویش به محبت، عشق، مراقبت و شفقت نیاز دارند، تا از شخصیتی متوازن و به دور از ناهنجاری روانی و عقده‌های گوناگون، برخوردار شوند؛ زیرا چنانچه کودکان از طرف نزدیکان به ویژه پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، خواهران و برادران مورد توجه، مراقبت و محبت قرار نگیرند، در تنگنای روحی و معنوی قرار گرفته و دچار ناراحتی و بی‌تابی می‌شوند و گاهی ناراحتی خود را از طریق گریه بروز می‌دهند.

سنت رسول خدا (ص) مسلمانان را به ضرورت مهربانی و عطوفت با فرزندان یادآوری نموده و رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «بهترین زنان قریش مهربان‌ترین آنان با فرزندان خویش و آنهایی هستند که بیشترین اهتمام را به شوهران خود می‌دهند».[۱۲]

از براء(رض) روایت شده که فرموده است که رسول خدا (ص) را دیدم که حسن بن علی را بر دوش خویش نهاده بود و می‌فرمود: «خداوندا من او را دوست می‌دارم و از تو می‌خواهم که او را دوست بداری».[۱۳]

یکی از ویژگی‌های اهل ایمان مهربانی با دیگران به ویژه فرزندان است و گاهی به وسیله بوسیدن، نوازش، خریدن هدیه و ... از آن تعبیر می‌شود. رسول خدا (ص) فرموده‌اند:

«مهربانان مشمول مهربانی و محبت خداوند رحمن قرار می‌گیرند، با آنهایی که در زمین‌اند مهربان باشید تا کسی که در آسمان است با شما مهربانی کند».[۱۴]

رسول خدا (ص) با کودکان بسیار مهربان بود و برای شادمانی و سرورشان تلاش می‌فرمود. طبرانی از ابن عباس نقل می‌نماید که: رسول خدا (ص) هرگاه اولین ثمر درختان را برای او می‌آوردند، آن را بر روی چشم و سپس بر روی لبان خویش می‌نهاد و می‌فرمود: «خداوندا هم‌چنان که اول آن را به ما نشان دادی آخرش را هم به ما نشان بده!» و سپس آن میوه را به کودکانی که در آنجا بودند می‌داد.

رسول خدا (ص) در بسیاری موارد دستان محبتش را بر سر و روی کودکان می‌کشید و آنها را می‌بوسید. از عایشه(رض) روایت شده است که: «روزی اقرع بن حابس نزد رسول خدا (ص) بود و حسن و حسین نزد ایشان آمده و رسول خدا (ص) آنها را در بغل گرفته و بوسید. اقرع گفت: من ده فرزند دارم تاکنون هیچ‌کدام از آنها را نبوسیده‌ام. رسول خدا (ص) نگاهی به او نمود و فرمود: «هرکس مهربان نباشد مورد مهربانی قرار نمی‌گیرد».

یکی از لوازم محبت و مهربانی با کودکان سلام کردن به آنان است؛ زیرا سلام گفتن به کودکان احساس هویت و شخصیت را در آنان شکوفا می‌نماید و آنها را متوجه می‌نماید که آنها سرمایه و توشه آینده زندگی هستند و در واقع سلام، احوال‌پرسی و اهتمام به کودکان تربیت عملی خوبی برای آنهاست. نهال مهربانی را در درون آنها می‌رویاند و بزرگ می‌کند. انس بن مالک(رض) روایت می‌نماید که: «روزی از کنار چند کودک عبور می‌کردم و به آنان سلام کردم. من این را از رسول خدا (ص) آموخته بودم که هرگاه کودکانی را می‌دید به آنان سلام می‌فرمود».

هم‌چنین انسان روایت می‌نماید که «رسول خدا (ص) گاهی به میان مردم انصار می‌رفت و بر کودکان آنها سلام می‌کرد و آنها را نوازش می‌نمود».[۱۵]

۱۲) تداوی

معالجه بیمار‌‌ی‌ها به ویژه در عصر حاضر به صورت ضرورتی حیاتی هم‌چون غذا و هوا درآمده است و تداوی و معالجه بیماری‌های کودکان هم‌چون فراهم نمودن دیگر ضروریات و احتیاجات زندگی، به هزینه و مخارجی نیاز دارد. در واقع تداوی، اقدام به توسل به اسباب و وسایلی است که از نظر شرع و عادت مطلوب می‌باشند؛ زیرا اسلام مسلمانان را به تداوی ـ به جز از چیزهای حرام ـ فراخوانده و احادیث بسیاری در این رابطه روایت شده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

از اسامه بن شریک روایت شده است که روزی مردی عرب نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: یا رسول اللهص اجازه می‌فرمایی که برای معالجه بیماری، دارو مصرف بنماییم؟ رسول خدا فرمود: آری (این کار را انجام بده) زیرا خداوند هیچ دردی را بدون درمان قرار نداده است. برخی آنها را می‌شناسند و برخی هم از آن بی‌اطلاع‌اند. [۱۶]

و از ابوهریره(رض) روایت شده است که رسول خدا (ص) فرموده است: «خداوند هیچ بیماری را بدون شفا فرو نفرستاده است». و از جابر روایت شده است که رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «هر دردی را درمانی است، هرگاه درمان دردی معلوم بشود، (براساس اجازه و قانون خداوند) آن ‌را شفا خواهد داد».

با توجه به احادیث فوق درمی‌یابیم که مراجعه به پزشک و مصرف دارو و تداوی کاری است مشروع و توسل به اسباب خداوندی است و چنانچه تأثیر دارو و معالجه را جزو تقدیر و اراده خداوند به شمار بیاورند، به هیچ‌وجه با توکل به خداوند منافات ندارد. و در حدیث جابر که آمده است «بإذن الله» بدین معناست که تأثیر دارو ذاتی نیست و براساس اراده و خواست خداوند است و اگر او بخواهد می‌تواند دارو را به درد و بیماری تبدیل نماید. هم‌چنان که گفته شد: تداوی با توکل به خداوند منافاتی ندارد و اگر گمان کنیم که خوردن و آشامیدن با توکل به خداوند و تقدیر او سازگار نیست، مصرف دارو و پرهیز از خطرات مهلک هم به همان صورت است و جزو نیازهای ضروری بشر به شمار می‌آیند.

اما لازم به یادآوری است که مصرف نمودن چیزهای حرام به عنوان دارو روا نیست؛ زیرا ابودرداء از رسول خدا (ص) روایت می‌نماید که فرموده است:

«خداوند برای هر دردی درمانی را قرار داده است (و برای معالجه بیمار‌ی‌ها از داروها استفاده کنید) اما از تداوی به چیزهای حرام پرهیز کنید».[۱۷]

و ابن مسعود در مورد مسکرات می‌گوید: «خداوند هیچ‌گاه چیزهای حرام را وسیله بهبودی شما از بیماری قرار نداده است».[۱۸]

طارق بن سوید جعفی در مورد شراب از رسول خدا (ص) سئوال نمود. رسول خدا او را از تهیه آن برحذر داشت. او گفت: یا رسول اللهص من آنها را به عنوان دارو تهیه می‌کنم، رسول خدا فرمود: «شراب دارو نیست بلکه خود درد و بیماری است».[۱۹]

۱۳) الگویی ارزشمند

رسول خدا (ص) در زمینه بیان رسالت و التزام عملی به آن برای امت اسلامی اسوه و الگویی بسیار بلندمرتبه‌اند. خداوند متعال در این‌باره می‌فرماید:

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً (الاحزاب:۲۱)

«قطعاًٌ برای شما در (اقتداء به) رسول خدا سرمشقی نیکوست، برای کسانی که به خدا و روز بازپسین امید دارند و خداوند را فراوان یاد می‌کنند».

به والدین، پدربزرگ، مادربزرگ، عمو، عمه، خاله، دایی و همه اقوام و خویشاوندان در پایبندی به ایمان، اخلاق و احکام دین یا در بی‌ایمانی، بداخلاقی و لااُبالی‌گری به عنوان سرمشق و الگو نگاه می‌شود و کودکان از کردار، گفتار و عملکردهای آنها تقلید می‌نمایند و همه عادات و خصلت‌ها، از آنان به کودکان منتقل می‌شود و مشهور است که «فرزندان» گرویده و دلبسته پدر و مادرند و همه تلاش خود را برای پیروی از آنها به کار می‌گیرند. چنانچه والدین و خویشاوندان برای کودکان فامیل الگو و سرمشق خوبی باشند، همین خوبی‌های آنها به کودکانشان منتقل می‌شود و چنانچه الگوی بدی باشند به طور طبیعی همه بدی‌های آنها به آنان منتقل می شود ـ مگر آن‌که خداوند کسی را مورد مرحمت خویش قرار دهد.

بر همین اساس والدین و خویشاوندان باید احساس کنند که فرزندانشان امانت‌هایی هستند که به آنان سپرده شده‌اند و تربیت خوب و پسندیده آنها جزو مسئولیت‌های آنهاست و خوبی‌ها و بدی‌های کودکان با نامه اعمال آنها ارتباطی نزدیک دارد و می‌توانند کودکان خود را به سوی بهشت یا جهنم رهنمون شوند. خداوند متعال در مورد منزلت نزدیکان خوب می‌فرماید:

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ (الطور:۲۱)

«کسانی که خود ایمان آورده‌اند و فرزندان نیز در ایمان آوردن از آنها پیروی کرده‌اند، فرزندان‌شان را (در بهشت) به آنان ملحق می‌کنیم. بدون آن‌که ما از (پاداش)) عمل آنها چیزی را بکاهیم؛ زیرا هرکس در گرو کارهایی قرار دارد که انجام داده است».

بر همین اساس والدین مسئولیت دارند که فرزندان خود را به وسیله کردار و گفتار پسندیده خود، به راه خیر، نیکی و پرهیزکاری راهنمایی کنند و به این دستور خداوند عمل کنند که فرموده است:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً (التحریم:۶)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده‌هایتان را از آتش (دنیا و آخرت) دور نگاه دارید...».

هم‌چنین رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «همه شما مسئول هستید و نسبت به زیردستان خود مورد بازخواست قرار می‌گیرید».[۲۰]

۱۴) حُسن انتخاب مربی

چنانچه کسی به جز مادر کار نگهداری و تربیت کودک را برعهده داشته باشد، والدین موظف به انتخاب مربی پاک، پرهیزکار، اهل شرافت و کرامت و دیانت می‌باشند؛ زیرا کودکان تحت تأثیر خوب و بد مربی خود قرار می‌گیرند. این واقعیت را ما امروزه به خوبی مشاهده می‌نماییم، و نقش ام ایمن را در تربیت رسول خدا (ص) و محبت و علاقه رسول خدا (ص) را به او هم می‌دانیم. در مورد حضانت و شیر دادن و نگهداری کودک، مطالبی را بیان نمودیم و در صفحات آینده مطالب دیگری را در همین رابطه خواهیم آورد.

۱۵) تربیت خوب

تربیت به معنی در مسیر رشد و تعالی و تکامل قرار دادن گام به گام یا به وجود آوردن تدریجی چیزی، تا رسیدن به حد کمال است. هم‌چنان که پیش‌تر نیز گفته شد، از نظر اسلام تربیت چیزی فراتر از تعلیم است و در واقع تربیت جسمی و مادی، تربیت روحی و اخلاقی، تربیت استعدادها، مواهب و توصیه آنها را به سوی ارزش‌های معنوی و اخلاقی، تربیت عقلی و فکری، تربیت آگاهی و شناخت، تربیت رفتار، سلوک اجتماعی و سیاسی و عادت دادن به رفتارهای صحیح فردی و اجتماعی را شامل می‌شود. نوع اخیر که زمینه موفقیت در زندگی اجتماعی را فراهم می‌نماید، شامل التزام به احکام و آداب شریعت اعم از عقاید و عبادات و معاملات می‌شود.

پدر و مادر موظف به تربیت اسلامی پاک و سالم فرزندان خود ـ بدان صورت که به آن اشاره شد ـ می‌باشند. هم‌چنین لازم است در جهت پرورش اندیشه‌ها و اخلاق و اعمالی هم‌چون: قوه اراده، نیروی شخصیت، عشق به جهاد، تسامح و بخشندگی، پرهیز از اسراف و ریخت و پاش، انتخاب رقیق خوب و پرهیز از دوستان نا اهل، از هیچ تلاشی دریغ نورزند و در همه مراحل کودکی، نوجوانی، بلوغ و ازدواج از ارشاد و راهنمایی و یاری به آنها کوتاهی نکنند.

فرزندان خوب و پرهیزکار نشانه خوبی و پرهیزکاری پدر و مادرند و به هر میزان که آنها از تربیت خوب و توانمندی برخوردار باشند، آینده بهتری را در انتظار دارند و نام نیک آنها در همه‌جا خواهد پیچید و در جامعه خود از مقام، منزلت و حرفه والا و ارزشمندی برخوردار خواهند شد و در جوی از رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.

۱۶) آموزش مفید

علوم بر دو گونه‌اند: علوم مفید و علوم مضر. علوم مفید فایده و خوبی آن بر دوام خواهد بود و علوم مضر نیز شر و زیانش ماندگار است. پدر، مادر، سرپرست و مربی کودکان مسئولیت دارند که بهترین دانش‌های نظری، عملی و حرفه‌های شایسته را به پسران و دختران بیاموزند.

آموزش‌هایی که در شریعت اسلام مردان به آموختن آنها فراخوانده شده است، در سه زمینه: آموزش قرآن، آموزش نماز و عبادت و آموزش علوم ورزشی و نظامی است.

در مورد آموزش قرائت، ترتیل و حفظ قرآن در حد توانایی، واجبی اساسی است؛ زیرا قرآن چراغ پرفروغی است که تاریکی‌های جهالت را روشن می‌نماید و راه صحیح را به انسان‌ها می‌نمایاند و زمینه سربلندی و سلامت و سعادت در دنیا و آخرت را فراهم می‌نماید. خداوند متعال می‌فرماید:

قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنْ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنْ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ (۱۵) یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنْ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (المائده:۱۵-۱۶)

«... از سوی خداوند کتاب روشنگری به نزد شما آمده است * خداوند به وسیله آن کسانی را که در جستجوی رضایت او هستند به راه‌های پرامن و امان هدایت می‌کند و با مشیت و فرمان خود آنان را از تاریکی‌های (کفر و شرک و جهل) بیرون می‌آورد و به سوی نور (ایمان و یکتاپرستی و آگاهی) می‌برد و به راه درست هدایتشان می‌نماید».

هم‌چنین رسول خدا (ص) فرموده‌‌اند:

«بهترین شما آنهایی هستند که قرآن را یاد بگیرند و آن را به دیگران یاد بدهند».[۲۱]

و فرموده‌اند:

«فرزندان را خود برای برخورداری از سه خصلت محبت پیامبر و خانواده‌اش و قرائت قرآن، تربیت کنید؛ زیرا حاملان (رسالت) قرآن همراه با پیامبران و برگزیدگان در روزی که به جز سایه رحمت خداوند سایه دیگری نیست، مورد حمایت خداوند قرار خواهند گرفت».[۲۲]

و در مورد آموزش نماز و عبادت‌های دیگر باید گفت که این کار مسئولیتی عملی و ضروری برای عادت دادن کودکان به انجام دادن واجبات دینی است تا به مرور زمان آن عبادت‌ها جزو اعمال و مسئولیت‌های روزانه آنان دربیاید و اقدام به آموزش قرآن و عبادت جزو مسئولیت‌های اساسی والدین است تا با بهره‌مندی از نور قرآن و نور عبادت در تاریکی‌های جهالت و رذالت گرفتار نشوند و در سلامت و امنیت زندگی خود را به سر ببرند. خداوند متعال فرموده‌اند:

وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا (طه:۱۳۲)

«خانواده‌ات را به اقامه نماز فرمان بده و خود نیز به آن ثابت قدم باش».

از سن هفت تا ده سالگی کودکان را به نماز وعبادت باید عادت داد؛ زیرا رسول خدا (ص) فرموده‌اند:

«هنگامی که فرزندان شما هفت سالشان شد، آنها را به خواندن نماز دستور بدهید و در ده سالگی اگر حاضر به خواندن نماز نشدند آنها را تنبیه بدنی نمایید و بستر آنها را از هم جدا کنید».

این حدیث بیانگر واجب بودن دستور به نماز خواندن کودکان در هفت سالگی و تنبیه بدنی آنها و جدا نمودن بسترشان در ده سالگی است.

سفارش و تأکید بر نماز خواندن کودکان در راستای خیر و مصلحت آنهاست و تنبیه بدنی سبک به خاطر الفت با عبادت و جدا نمودن بستر آنها در ده سالگی در جهت ایجاد مصونیت اخلاقی آنهاست. این مسئولیت از قبیل سد ذرایع علاج واقعه را قبل از وقوع نمودن است والا کودکان در آن سن و سال مکلف نیستند؛ زیرا رسول خدا (ص) فرموده‌اند:

«از سه کس تکلیف برداشته شده است: به خواب رفته تا زمانی که بیدار می‌شود و کودک تا زمانی که به سن بلوغ می‌رسد و دیوانه تا وقتی که بهبود می‌یابد»[۲۳]

اما در ارتباط با آموزش‌های رزمی و ورزشی ـ با توجه به شرایط صدر اسلام ـ رسول خدا (ص) مسلمانان را به آموزش تیراندازی، شنا و اسب‌سواری ترغیب می‌فرمود: زیر این‌ جنبه سازنده را در نوجوانان شکوفا نموده و اوقات فراغتشان را پر می‌نمایند و آنها را با مقدمات فنون جنگی آشنا می‌سازند. دلایل زیادی برای مشروعیت و ترغیب به این ورزش وجود دارد که تنها به چند حدیث اکتفا می‌شود.

عقبه بن عامر می‌گوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که در مورد این آیه:

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (انفال:۶۰)

«هرچه را که در توان دارید برای رویارویی با آنها فراهم نمایید».

می‌فرمود: «بدانید که قوت و نیرو در تیراندازی است، تیراندازی و باز هم تیراندازی».[۲۴] زیرا آمادگی برای جهاد یک واجب است. «هرچیز که بدون آن واجبی عملی نشود، خود آن نیز واجب می‌گردد».

هم‌چنین از عقبه روایت شده که رسول خدا (ص) فرموده است:

«به خاطر همین تیر خداوند سه نفر را به بهشت می‌برد، سازنده آن قصد خیر و خدمت را داشته باشد، کسی که آن را در اختیار سربازان راه خدا قرار می‌دهد و سربازی که آن تیر را می‌اندازد».

و فرمودند:

«هم تیراندازی را فرا بگیرید و هم سوارکاری را اما تیراندازی از سوارکاری ضرورت بیشتر است».

و در ادامه فرمودند:

«هر چیزی که انسان را از یاد خدا دور نماید باطل است، مگر سه چیز: تیری که شلیک می‌شود، اسبی که آموزش داده می‌شود و شوخی و سرگرمی با خانواده، زیرا هر سه آنها کاری درست و پسندیده‌اند».[۲۵]

اصحاب رسول خدا (ص) در مورد عملی نمودن این توصیه‌های رسول خدا (ص) بسیار جدی بودند؛ زیرا آمادگی لازم را برای جهاد در آنها به وجود می‌آوردند. حضرت عمر(رض) ضمن نامه‌ای خطاب به همه مسلمانان فرمودند: «به فرزندان خود تیراندازی و اسب‌سواری و شنا را بیاموزید». تردیدی نیست که اهمال تربیت جهادی در راه خداوند و آمادگی لازم برای آن، زمینه را برای ذلت و خواری و عقب‌ماندگی مسلمانان فراهم می‌نماید.

۱۷) مساوات میان فرزندان

رعایت مساوات میان فرزندان از نظر اکثریت قاطع علما مستحب و مطلوب است. اما علمای حنبلی، امام بخاری و برخی از مالکیه بر این باورند که رعایت در بخشش و هدیه و در رفتار و برخورد با فرزندان، حتی نوازش و بوسیدن واجب است. در این مورد حنابله حق به جانب هستند؛ زیرا عدم رعایت عدالت و مساوات میان فرزندان زمینه را برای منازعه و دشمنی و کینه میان آنها فراهم می‌نماید؛ زیرا رعایت اصل «عدالت» از نظر اسلام در همه زمینه‌ها واجب است. در این ارتباط اضافه بر قرآن روایات زیادی آمده است.

از نعمان بن بشیر روایت شده که رسول خدا (ص) فرموده‌اند:

«میان فرزندان خود به عدالت رفتار کنید».

و این جمله را سه بار تکرار نموده و مورد تأکید قرار دادند. [۲۶]

جابر می‌گوید: همسر بشیر گفت: غلامی را برای پسرم خریداری کن و رسول خدا (ص) را برای آن شاهد بنما. او هم نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: همسرم به من گفته است که: غلامی را برای فلان پسرش خریداری بنمایم. رسول خدا (ص) فرمود: «آن پسر برادران دیگری دارد؟» گفت: بله دارد. رسول خدا (ص) فرمود: «به همه آنها می‌خواهی چنین هدیه‌ای بدهی؟ گفت: نه. رسول خدا (ص) فرمود: این کار، کار درستی نیست و من جز برای کاری حق و روا شهادت نمی‌دهم».[۲۷]

و از ابن عباس روایت شده که رسول خدا (ص) فرموده است:

«در بخشش و هدیه میان فرزندانتان به یکسان عمل کنید و اگر من کسی را بر دیگری برتری می‌بخشیدم زنان را در اولویت قرار می‌دادم».[۲۸]

حنابله و کسانی که رأی آنها را صحیح می‌دانند، بر این باورند که دادن هدیه و بخشش اضافه به برخی از فرزندان و محروم نمودن برخی دیگر حرام و باطل است و عملاً کان لم یکن تلقی می‌شود و امام احمد می‌گوید: اصل بخشش صحیح است، اما پدر و مادر باید از آن برگردند. ابویوسف هم می‌گوید: اگر از طریق بخشش به برخی از آنها بخواهد برخی دیگر را دچار ضرر و زیان بنماید، کار او باطل است و باید در آن تجدیدنظر نماید.

اکثریت علما بر این باورند که مراعات مساوات در میان فرزندان مستحب است. اگر کسی برخی از آنها را بر برخی دیگر برتری بدهد، بخشش او در عین این‌که صحت دارد، مکروه است و آنان اوامر رسول خدا (ص) را حمل بر مندوب و مستحب کرده‌اند و استدلال می‌نمایند که انسان در حال حیات در دخل و تصرف اموال خویش آزاد است.

اما شوکانی پس از آن‌که پاسخ‌های ده‌گانه اکثر علما را در مورد حدیث نعمان ذکر کرده و ضعف‌شان را بیان نموده و می‌گوید: حقیقت موضوع این است که رعایت عدالت واجب و برتری دادن برخی از فرزندان بر برخی دیگر حرام است. از نظر امام احمد و جمعی دیگر از علما رعایت عدالت، بدین صورت که به پسر ـ هم‌چون ارث ـ دو برابر دختر داده شود، مانعی ندارد؛ زیرا پدر یا مادری که چیزی را به او می‌بخشند، اگر هم فوت کنند، همین نسبت از ارث به او می‌رسد. اما برخی دیگر می‌گویند: در مورد بخشش و هدیه میان پسر و دختر نباید تفاوتی وجود داشته باشد و به دلیل حدیث ابن عباس ـ که پیش‌تر روایت شد ـ ایجاد عدالت و مساوات میان فرزندان واجب است. [۲۹]

اما پدیده‌ای که در میان برخی از جامعه‌ها رواج یافته که دختران را عملاً از ارث محروم می‌نمایند، حرام و نارواست؛ زیرا خداوند متعال خود سهم‌شان را معین فرموده و رسول خدا (ص) در مورد آنها فرموده‌اند:

«برای رفتار خوب و خیرخواهی برای زنان، یکدیگر را نصیحت کنید».

و به کسانی که چندین دختر دارند و برای تأمین معیشت آنها تلاش می‌کنند، مژده داده و فرموده است:

«هرکس که دخترانی داشته باشد و با آنها به نیکی رفتار نماید، مانع رفتن او به جهنم می‌شوند».[۳۰]

و در روایت دیگری آمده است:

«هرکس که دارای سه دختر یا خواهر یا دو نفر از آنها باشد و به خوبی با آنها رفتار نماید و در موردشان به وظیفه خود عمل کند، به بهشت خواهد رفت».[۳۱]

هرکس که پسران را بر دختران ترجیح دهد و آنها را از میراث محروم نماید مرتکب ستم شده و خود را از رحمت خداوند محروم گردانیده و کار او مشابه کار مردم عصر جاهلیت است که برخی از آنها دختران خود را زنده به گور می‌کردند، به همین خاطر خداوند آنها را مورد عتاب قرار داده که:

وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ (۸) بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (التکویر:۸-۹)

«آن‌گاه که از دختران زنده به گور شده پرسیده می‌شود * که به چه گناهی کشته شده است؟»

و می‌فرماید:

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌ (۵۸) یَتَوَارَی مِنْ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ (النحل:۵۸-۵۹)

«و هرگاه یکی از آنان را به (تولد) دختر مژده بدهند، چهره‌اش سیاه می‌گردد و در حالی که خشم (و اندوه) خود را فرو می‌خورند، از بدی آن‌چه به او بشارت داده شده، از قبیله خود روی می‌پوشاند، آیا او را با خواری نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ وه چه بد داوری می‌کردند؟»

۱۸) هزینه فرزندان

پدران و مادران مسئولیت دارند که در زمان کودکی و نوجوانی تا پایان تحصیل و یافتن کار مخارج لباس و خوراک و تحصیل فرزندان خویش را فراهم نمایند. امام مالک می‌گوید که: تنها تأمین نفقه فرزندان واجب است و تهیه مخارج نوه‌ها واجب نمی‌باشد. اما دیگر ائمه فقه بر این باورند که در صورت لزوم تأمین مخارج زندگی فرزندان و نوه‌ها ـ دختر یا پسر حتی اگر مسلمانان هم نباشند ـ واجب است؛ زیرا خداوند متعال می‌فرماید:

وَعَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ (البقره:۲۳۳)

«برکسی که فرزند از آن او می‌باشد (پدر) واجب است به شیوه‌ای پسندیده مخارج (زندگی)، لباس و پوشاک آنها را فراهم کند».

هم‌چنان که گفته شد، تأمین غذا، لباس و مخارج مدرسه در ایام تحصیل و در حد توان بر والدین واجب است و نیازهای او در حد کفایت باید برطرف شود. اما اگر کودکی هیچ‌کس را نداشته باشد که مخارج زندگیش را تأمین نماید، باید از بیت‌المال و بودجه حکومت خوراک، لباس، مسکن و مخارج تحصیل او تهیه بشود و مسئولیت تأمین مخارج فرزندان تا رسیدن به حد بلوغ، توانایی کار و کسب درآمد و هم‌چنین تا پایان تحصیل و یافتن کار باید ادامه پیدا نماید تا دچار سرگردانی و مشکلات نشوند.

بر والدین و سرپرستان واجب است که مخارج زندگی فرزندان خود را از درآمد حلال و پاک تأمین نمایند، در غیر این‌صورت عواقب زیان‌باری را برای خود و فرزندان آنها به وجود خواهد آورد و جسمی که از مال حرام رشد کند، به جز بدبختی، بیچارگی و مشکلات دنیا و آخرت چیزی در انتظار او نخواهد بود؛ زیرا خداوند متعال یهودیان را مورد مذمت قرار می‌دهد و می‌فرماید:

سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ (المائده:۴۲)

«بسیار (با عشق و رغبت) به دروغ گوش می‌سپارند و بسیار اهل حرام‌خواری‌اند».

هم‌چنین خداوند متعال می‌فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ (البقره:۲۶۷)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، نفقه (و مخارج زندگیتان) را از پاک‌ترین چیزهایی که به دست می‌آوریم فراهم کنید».

تأمین نفقه و هزینه از خود سرپرست خانواده شروع می‌شود و پس از او همسر و بعد از او باید شامل بقیه اعضای خانواده شود این کار نزد خداوند دارای اجر اخروی نیز می‌باشد. رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «در میان دیناری که برای جهاد و دیناری که برای آزادی بردگان و دیناری که به مستمندان داده می‌شود و دیناری که برای خانواده خرج می‌شود، بیشترین اجر را آن دیناری دارد که برای خانواده خرج شده است».[۳۲]

۱۹) ارث

یکی دیگر از مهم‌ترین حقوق فرزندان بر پدر و مادر حق ارث بردن است. این حق، حقی اجباری است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد و نمی‌تواند هیچ یک از وارثین را از سهم خود محروم نماید.

سیستم و نظام وراثت در اسلام بسیار عادلانه است و با مسئولیت‌های مالی و اقتصادی ارتباطی نزدیک دارد؛ به این دلیل که مردان مکلف به تأمین مخارج ازدواج و مهریه و نفقه خانواده‌اند، سهم ارث‌شان از زنان بیشتر است. و زنان چه قبل از ازدواج یا پس از آن در مورد مخارج زندگی مسئولیتی ندارند و به همین علت است که سهم ارث‌شان از مردان کمتر است و همه سهم ارثی را هم که به او تعلق می‌گیرد، می‌تواند برای خود پس‌انداز نماید و تنها با میل و رضایت خویش مقداری از آن را خرج کند.

در سه آیه قرآن سیستم ارث بیان گردیده است. خداوند متعال می‌فرماید:

۱) یُوصِیکُمْ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ (النساء:۱۱)

«خداوند در مورد فرزندان‌تان به شما توصیه می‌نماید که پسران سهم‌شان دوبرابر دختران است».

۲) وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ (النساء:۱۲)

«نیمه آن‌چه که از همسران‌تان برجای مانده است از آنِ شماست، به شرطی که دارای فرزندی نباشند».

۳) یَسْتَفْتُونَکَ قُلْ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلالَةِ (النساء:۱۷۶)

«در مورد کلاله (و نحوه میراث کسی که مرده است و فرزندی و پدری را از خود برجای نگذاشته) از تو می‌پرسند بگو: خداوند در این‌باره برایتان حکم صادر می‌نماید».

مواردی که قرآن در موردشان چیزی را بیان ننموده، سنت نبوی آنها را توضیح داده است. مانند این حدیث که حضرت ابوبکر صدیق(رض) آن را روایت نموده است که رسول خدا (ص) فرموده است:

«از ما پیامبران ارث برده نمی‌شود و هرچه را که از خود برجای بگذاریم صدقه داده می‌شود».[۳۳]

هم‌چنین مانند: تعیین سهم یک ششم برای مادربزرگ‌ها در حدیث «بریده» که روایت نموده رسول خدا (ص) فرموده است: «برای مادربزرگ‌ها ـ به شرطی که مادر میّت در میان نباشد ـ یک ششم قرار داده شده است. [۳۴]

این موارد شریعت و دین خداوند به شمار می‌آیند و کسانی که می‌خواهند حدود و قوانین خداوند را نادیده بگیرند، کارشان یا از روی جهالت است یا ستمکاری. یا فریب دروغ‌پراکنی و تهمت‌های دشمنان کینه‌توز اسلام را خورده‌اند و قرآن بیشتر در مورد این گرایش‌های انحرافی هشدار داده و پس از دو آیه ۱۱ و ۱۲ مربوط به میراث در سوره نساء می‌فرماید:

تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (۱۳) وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِینٌ (النساء:۱۳-۱۴)

«این‌ها احکامی الهی است و هرکس از خداوند و پیامبر او اطاعت کند وی را به باغ‌هایی درآورد که از زیر (درختان) آن نهرها روان است، در آن جاودانه هستند و این همان کامیابی بزرگ است و هر کسی از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، وی را در آتشی درآورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت‌بار است».

استواری و پایداری در مسیر پایبندی به شریعت خداوند و میزان و معیار عادلانه و مستقیم آن زمینه‌ساز خیر و برکت، استقرار، امنیت و سلامت دنیا و آخرت است. خداوند متعال می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمْ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت:۳۰)

«در حقیقت کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود می‌آیند (و می‌گویند) هان نهراسید و غمگین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید».

نویسنده: استاد دکتر وهبة الزحیلی

ترجمه: استاد عبدالعزیز سلیمی

ارجاعات

[۱]- اخرجه البخاری و مسلم و اصحاب السنن الابن ماجه.

[۲]- اخرجه البخاری و مسلم.

[۳]- اخرجه الجماعه الا الترمذی.

[۴]- اخرجه احمد و ابوداود و الترمذی.

[۵]-. الخرجه الترمذی.

[۶]-. تحفه المودود ابن القیم.

[۷]-. اخرجه احمد و اصحاب السنن.

[۸]-. رواه البیهقی و لکنه قال منکر.

[۹]-. رواه البخاری و مسلم.

[۱۰]-. اخرجه الحاکم و احمد.

[۱۱]-. اخرجه احمد و مسلم.

[۱۲]-. اخرجه احمد و الشیخان.

[۱۳]-. اخرجه الشیخان و الترمذی.

[۱۴]-. اخرجه ابوداود و الترمذی.

[۱۵]-. اخرجه البغوی و ابونعیم و الخطیب البغدادی.

[۱۶]-. اخرجه ابن ماجه و ابوداود.

[۱۷]-. اخرجه ابوداود.

[۱۸]-. ذکره البخاری.

[۱۹]-. اخرجه احمد و مسلم و ابوداود.

[۲۰]-. اخرجه احمد و الشیخان.

[۲۱]-. اخرجه البخاری الترمذی.

[۲۲]-. اخرجه ابونصر الشیر و الدیلمی.

[۲۳]-. اخرجه احمد و ابوداود و النسایی.

[۲۴]-. اخرجه احمد و مسلم و ابوداود و ابن ماجه.

[۲۵]-. اخرجه الخمسه.

[۲۶]-. اخرجه احمد و ابوداود و النسایی.

[۲۷]-. اخرجه مسلم و ابوداود و احمد.

[۲۸]-. اخرجه الطبرانی و البیهقی.

[۲۹]-. نیل الاوطار، ج ۶، ص ۴۰۵-۴۰۶.

[۳۰]-. اخرجه احمد و الشیخان و النسایی.

[۳۱]-. اخرجه احمد و الترمذی و ابن حبان.

[۳۲]-. اخرجه احمد و مسلم و بیهقی.

[۳۳]-. متفق علیه.

[۳۴]-. اخرجه ابوداود.



همچنین مشاهده کنید