پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

رسول غزل و پیام آور عشق و نوع دوستی


رسول غزل و پیام آور عشق و نوع دوستی

به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم...

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟!

اول اردیبهشت ماه هر سال ، در تقویم ملی مان ، هم زمان با سال روز تولد شیخ اجل سعدی شیرازی که فرهنگ وران او را به عنوان استاد سخن می شناسند، یاد روز سعدی نام گرفته است . الان ۱۲ سالی هست که این روز به این شخصیت ارزنده شعر و ادب پارسی اختصاص یافته است و هر ساله به همین مناسبت ، برنامه های ویژه ای در شیراز و سایر شهر ها با حضور دوست داران و اساتید این حوزه برگزار می گردد. آن چه سال هاست مرا به تفکر و حیرت واداشته است، عظمت و شکوه ادبیات کلاسیک کشور عزیزمان ایران است که شب و روزم را به این واقعیت گره زده است که علت اصلی چه بوده است که شعر و ادبیات کلاسیک ما تا این اندازه توانسته است موفق و درخشان عمل کند و هنوز هم که هنوز و در آینده نیز، حرف های زیادی نه تنها برای ما که برای کل بشریت در مکنونات خود ذخیره داشته باشد؟! جایگاه سعدی بزرگ اندیشه نیز که در این میان ویژه و خاص است.وی شخصی است که کم تر کسی در جهان یافت می شود که به ادبیات و زیبایی اندیشی بها دهد و با نام و بزرگی اش آشنایی نداشته باشد! جامعه ایرانی باید به این موضوع بیندیشد که چگونه گذشته افتخارآمیز هنر، فرهنگ و ادبیات ایرانی را پاس دارد و محفوظ نگاه دارد.

البته شکی نیست که گستره تاثیر فرهنگی و ادبی سعدی وسیع تر از این ها ست و این گستره ، حتی سیاست مداران ایران و جهان را نیز در برمی گیرد، ازاین رو، برگزاری برنامه هایی چون یاد روز شاعران پارسی گو می تواند گامی مهم در جهت تبیین اندیشه سعدی، حافظ و سایر شاعران بزرگ قلم داد گردد که باید از آن بهره کافی برد.سعدی درکنار ابعاد مختلف شخصیتی، شاعری گرانمایه نیز هست و معنای زندگی ایرانی را درابعاد بیرونی و درونی می توان از شخصیت سعدی الهام گرفت .

یعنی سعدی آیینه تمام نمایی ست که می توان در انعکاس آن به گذشته تاریخی ایران پرکشید و از این منظر جلوه هایی از این زندگی و تاریخ حیات را به صریح ترین و سلیس ترین شکل ممکن به نظاره نشست!بدیهی ست که بعد محکم شخصیتی سعدی ، توجه به باطن و اندرون و گرامی داشت دل و مافی ها - که از عرفان غنی ایرانی نشات می گیرد - می باشد که این بعد در روحیه ایرانی نهفته است و مورد توجه قراردارد .

هم چنین توجه به اخلاق و فرزانگی نیز مورد تاکید سعدی بوده است که این بعد نیز در بین ایرانیان جای گاهی بس متعالی دارد، از این رو اصحاب فرهنگ ، ایرانیان را به بعد اخلاق شهره می دانند. همین طور به عقیده بیش تر اساتید و پژوهش گران ادبیات پارسی، نقطه اشتراک بین شخصیت شاعران بزرگ، داشتن روح ایرانی و فرهنگ ایرانی است و تلاش فرهنگ وران ایرانی نیز باید همین باشد که این روح را زنده نگهدارند، پس دیگر چه نیازی به گفتن این حقیقت که شخصیت هر شاعر ایرانی، اول باید از بعد ایرانی بودن مورد بررسی قرار گیرد و سپس به سایر ابعاد شخصیتی آن شاعر پرداخته شود!

سعدی سفیر انسانیت، هم بستگی و هم زیستی است و برای گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها با اشعار زیبای خود زمینه سازی کرده است.

وی صدها سال پیش از آن که ژست و تفاخرنمایی روشن فکری و دانایی، باب گردد، به صورت حقیقی و عملی حرف هایی در این باب زد که امروزه بعد از گذشت هشتصد و اندی سال هنوز هم تازه اند، آموزنده و راه گشای بشریت به سوی قله های ترقی نوع دوستی اند و در یک کلام انسانیت را سوای دین و مذهب و فرقه ای به انسان روشن ضمیر می آموزند! ازاین رو استاد سخن در اشعار خود به عالم معنویت ، عرفان و فلسفه ورود کرده است و به بیان دردها و مشکلات بشریت و ارائه راه حل پرداخته است.

تاثیرپذیری شاعران سرزمین های دیگر از شعر و ادبیات سعدی نیز موضوعی است که در پژوهش های مختلف به آن پرداخته شده است.افراد اندیشه مند و ادیبان بسیاری پیش از سعدی شیرازی ظهور کرده اند اما تاثیر سعدی در عرصه اخلاق و ادبیات ایران و جهان اسلام بیش از همه بوده است. از حدود ۳۰۰ سال پیش که خاورشناسان اروپایی با ادبیات مشرق زمین آشنا شده اند، با اشتیاق فراوان، به ترجمه این آثار پرداخته اند:از جمله این آثار که تاکنون به دست شصت خاورشناس ترجمه شده و حدود شصت بار نیز تجدید چاپ شده، کتاب گلستان سعدی است. "گارسین دتاسی" خاورشناس غربی می گوید: "سعدی از مهم ترین نویسندگان ایرانی است که نزد عموم مردم اروپا شهرت دارد."

برخی از نویسندگان اروپایی که آثار سعدی را ترجمه کرده اند عبارتند از:

فردریش اکسین باخ (به زبان آلمانی)، ژانیتوس (به لاتین)، اولئاریوس (به آلمانی)، سولیوان اشتیفن (به انگلیسی)، دفرمری (به زبان فرانسه)، نازاریانتس (به روسی) و کازیمرسکی (به لهستانی) . پس از آشنایی کشورهای غربی با آثار اندیشه مندان شرقی و به خصوص نویسندگان ایرانی ، هر کدام خواسته یا ناخواسته از این آثار تاثیر پذیرفته و داستان هایی شبیه به آن پدید آورده اند "فدر" نویسنده مشهور اروپایی، داستانی بدین مضمون دارد: شخصی شیشه ای خالی در راه می یابد و پس از آن که آن را می بوید می بیند بوی عطر می دهد و نتیجه می گیرد که این شیشه به خاطر هم نشینی با عطر، خوش بو و عطرآگین شده است. انسان پس از خواندن این داستان، بی درنگ به یاد شعر معروف سعدی می افتد:

گلی خوش بوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم......

"ویکتور هوگو" یکی از نویسندگان اروپایی است که از داستان های سعدی تاثیر پذیرفته است. این نویسنده مشهور فرانسوی نیز تاثیرات زیادی از سعدی پذیرفته است و حتی به تبعیت از سعدی داستان هایی پدید آورده است! سعدی، موعظه و تحقیق را در قصیده ریخت. عشق، از غزل هایش جوشید و با عرفانی معتدل، همراه شد و واقع گرایی، در مثنوی اش به اوج رسید. در گلستان، دنیا را آن گونه که هست، نشان داد و در بوستان، آرمان شهری ساخت که کنگره هایش، از پس توفان مغول پیدا بود.

بوستان; با قلعه های امن که هنوز هم در راه ماندگان را پناه می دهد; قلعه هایی که مشعل فضیلت و معرفت در آنها روشن است; با پیری که افراد را به سوی هدف غایی خلقت می برد، کسی که با قدرت روحی و نیروی عقلانی خود، فلسفه و حکمت و اخلاق را درهم آمیخته است تا دنیای بیمار و محتاج هدایت را به سرمنزل مقصود برساند. سعدی، به جای شکوه از روزگار، کوشیده است تا عاشقانه هایش، کمی از درد مردم بکاهد و سرمای رکود را با حرارت عشق، فرو بنشاند. سعدی، فیلسوفی هنرمند است که دردهای بزرگ بشر را به گونه ای شگرف، مداوا کرد. و اما بد نیست در این فرصت ، به صورت گذرا مروری داشته باشیم بر بیوگرافی سعدی، این بزرگ افتخار هر ایرانی و هر متکلم به زبان شیوا و شیرین پارسی. سال تولد او را از ۵۷۱ تا ۶۰۶ هجری قمری احتمال داده اند و تاریخ درگذشت اش را هم سال های ۶۹۰ تا ۶۹۵ نوشته اند. سعدی در شیراز پای به هستی نهاد و هنوز کودکی بیش نبود که پدرش در گذشت.آنچه مسلم است اغلب افراد خانواده وی اهل علم و دین و دانش بودند. سعدی خود در این مورد می گوید:

همه قبیله من، عالمان دین بودند

مرا معلم عشق تو، شاعری آموخت

سعدی پس از تحصیل مقدمات علوم از شیراز به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تکمیل دانش خود پرداخت.او در نظامیه بغداد که مهم ترین مرکز علم و دانش آن زمان به حساب میآید در درس استادان معروفی چون سهروردی شرکت کرد. سعدی پس از این دوره به حجاز، شام و سوریه رفت و در آخر ، راهی سفر حج شد. او در شهرهای شام (سوریه امروزی) به سخرانی هم می پرداخت ولی در همین حال، بر اثر این سفرها به تجربه و دانش خود نیز می افزود. سعدی در روزگار سلطنت "اتابک ابوبکر بن سعد" به شیراز بازگشت و در همین ایام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفرید و به نام "اتابک" و پسرش سعد بن ابوبکر کرد.برخی معتقدند که او لقب سعدی را نیز از همین نام "سعد بن ابوبکر" گرفته است. پس از، از بین رفتن حکومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت.

در بازگشت به شیراز، با آن که مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور به خلوت پناه برد و مشغول ریاضت شد. سعدی، شاعر جهان دیده، جهان گرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود; او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه می کرد. از پادشاهان حکایت ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می گذراند اما هرگز نه خود را و نه انسانیت والای خود را به تاراج نداد و در خدمت بودن یا سخن وری در حضور حاکمی و پادشاهی ، بیش از آن که به این شرافت و بزرگی لطمه بزند، از چندین ریشه نشات می گرفته است که پس از مرور نیاز روزمره و تکراری معاش و هر صاحب هنری که وی را مجبور می کرده است خدمت صاحب دولتی را برگزینده، در خصوص سعدی باید تفکر بلند و دوراندیشی او را نیز مد نظر داشت که به استفاده بهینه و درست از این مالکان و صاحب دولتان به خلق آثاری ارزشمند و کم نظیر چون بوستان و گلستان می پردازد و دنیا و دنیاییان را تا همیشه تاریخ مدیون طبع و اندیشه بلند و دست نیافتنی خویش می سازد! سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگ های مختلف نبود; بلکه هر سفر تجربه ای معنوی نیز به شمار می آمد.

نویسنده : سالار عبدی



همچنین مشاهده کنید