پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

زید = ضعیفه


زید = ضعیفه

با مروری برگذشته چند صدساله این مرز و بوم ،به زندگی مادرها و مادر بزرگ هامان متوجه می شویم که به ندرت نام زنی در تاریخ ثبت شده است و اگر هم بوده شاید سایه مردی بر او سنگینی می کرده …

با مروری برگذشته چند صدساله این مرز و بوم ،به زندگی مادرها و مادر بزرگ هامان متوجه می شویم که به ندرت نام زنی در تاریخ ثبت شده است و اگر هم بوده شاید سایه مردی بر او سنگینی می کرده است. در اساطیرمان جایگاه زن کجاست ؟ در افسانه ها زن از دنده چپ مرد آفریده شده است . زن پاجوش شاخه ریواسی است که آدم از آن پدید آمده است. زن عامل فریب انسان بوده است و او را به خوردن گندم و رانده شدن از بهشت گرفتار کرده است . در فرهنگ عامه از زن چگونه یاد می شود ؟ زن ‹‹ضعیفه›› است. ‹‹ناقص الخلقه›› و ‹‹ناقص العقل›› است،‹‹عورت›› است.در حضور جمع نباید او را به نام خواند بهتر است به نام یکی از فرزندان خوانده شود . همچنین جایز است که ‹‹متعلقه››، ‹‹عیال››، ‹‹بچه ها››، ‹‹فلان›› بنامندش .

شاهنامه هم که بازمانده فرهنگ نیاکانمان است بر آن نیفزود . اگر خوشبین باشیم : ‹‹زنان را همین بس بود یک هنر/ نشینندو زایند شیران نر›› .و اگر بدبین: ‹‹زن و اژدها هر دو در خاک به /زمین پاک از این هر دو ناپاک به›› و اما امام محمد غزالی و کتاب اخلاقی‌اش!کیمیای سعادت ‹‹در خبر است که زنان را از ضعف و عورت آفریده اند داروی ضعف ایشان خاموشی است و داروی عورت ایشان ،خانه را بر ایشان زندان کردن است››. کل فرهنگ ما زن را به صورت عامل مکانیکی زایش ،رفت و روب و پخت و پز در محدوده چهار دیوار خانه اش و در پس پرده های ضخیم از دنیای زنده و فعال از آسمان آبی و افق گسترده از نور و نسیم و جنبش جدا کرده است .

و امروزکه داعیه دنیایی بهتر برای زنان را داریم گویند ‹‹زید›› که در فرهنگ‌ها درذیل آن می‌خوانیم :‹‹ (صفت –افزون شدن –زیادت .(از مبهمات) گاه به جای‹‹فلان›› و‹‹بهمان›› آید.›› کلمه ای که به خودی خود معنا ندارد و در کنار کلمات دیگر معنا می یابد . که تعمق بیشتر در معنای این لفظ که بیشتر توسط جوانان به کار می رود حکایت از همان بینش مردانه دارد که زن موجودی است از ‹‹جنس دوم›› . موجودی که از تعلقات و افزوده های (افزودن) مرد است و این بینش نشان دهنده آن است که اگر چه این امر (تحقیر زنان) در گذشته های دور به واسطه زمانه اش به طور رسمی در آثار اندیشمندان و ادیبان موجود بوده است و هیچ ابائی از بیان علنی آن نداشته اند امروز نیز باز به واسطه زمانه ای که تحمل این اندیشه های زن ستیز و مردسالارانه را ندارد نه به طور رسمی و مکتوب که به گونه ای دیگر و غیر رسمی در گفتار بخش وسیعی از جامعه وجود دارد . بی شک دفاع از ‹‹زن›› به عنوان نیمی از جامعه می بایستی نه تنها دفاعی در قالب نوشته و سخنرانی و در مجامعی خاص بلکه باید دفاعی در گفتار و کردار باشد .و اهتمامی دو چندان کنیم در پالوده کردن گفتار. گفتاری که از نیاکان خود به ارث برده ایم و مشحون است از عباراتی که حاکی از دیدگاهی فونکسیونالسیتی (کارکردگرایانه) دارد. دیدگاهی که قایل به وظایفی از پیش تعیین شده برای جنس زن و همچنین مرد است . وظایفی که زن را در چهار دیوار خانه تعریف می کند و معتقد است مرد موجودی پرخاشجو و نان آور و زن منشأ محبت خانواده و موجودی مطیع و زیر دست است .

رشد بی رویه تن فروشی ،طلاق، فرار از خانه، خود سوزی آزار جنسی باید ما را نسبت به دفاع از حقوق زن حساس تر کند . چرا که باید باور داشته باشیم که دفاع از حقوق زن به راستی دفاع از حقوق انسان است .

خسرو صادقی بروجنی



همچنین مشاهده کنید