پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

صدایی ماندگار و جاودانه


صدایی ماندگار و جاودانه

مهدی علی محمدی دیپلمه هنرستان هنرپیشگی فارغ التحصیل دانشکده ادبیات و فارغ التحصیل کلاس ویژه عبدالحسین خان نوشین است او سالیان متمادی با حضور روی صحنه های تئاتر و شرکت در سری برنامه های داستان شب رادیو و شرکت در برنامه های کاروان شعر و موسیقی و سایر برنامه های رادیویی لقب ستاره داستان های رادیو را از طرف مطبوعات دریافت کرد

مهدی علی محمدی دیپلمه هنرستان هنرپیشگی فارغ‌التحصیل دانشکده ادبیات و فارغ‌التحصیل کلاس ویژه عبدالحسین خان نوشین است. او سالیان متمادی با حضور روی صحنه‌های تئاتر و شرکت در سری برنامه‌های داستان شب رادیو و شرکت در برنامه‌های کاروان شعر و موسیقی و سایر برنامه‌های رادیویی لقب ستاره داستان‌های رادیو را از طرف مطبوعات دریافت کرد.علی محمدی با صدای گرم، دلنشین و جذاب خود و همچنین با درک عمیق هنری آنچنان در قلب داستان فرد می‌رود که خود را در نقش یکی از قهرمانان آن داستان می‌بیند و با هنرمندی تمام از صدای گیرای خود و داستان‌های گوناگونی که به اجرا در می‌آورد خاطراتی بس شیرین و فراموش ناشدنی را تقدیم نسل‌های گذشته کرد. وی یکی از مدیران دوبلاژ ماندگار تلویزیون است که کارتون‌های بسیاری چون خانواده دکتر ارنست، دور دنیا در ۸۰ روز، بچه‌های کوه تاراک، موش کوهستان، واتو واتو و بسیاری دیگر را دوبله کرده است و از دوبله فیلم‌های سینمایی او می‌توان به ربکا نیز اشاره کرد و به بهانه سالها تلاش و زحمت او در عرصه گویندگی و دوبلاژ گپ و گفتی با او صورت گرفته است که بخشی از آن را در مصاحبه زیر می‌خوانید:

استاد علی محمدی چقدراز زندگی هنری خود رضایت دارید؟

همیشه خداوند را شکر کرده‌ام. هنوز در خانه تمرین می‌کنم با اینکه می‌دانم دیگر دوبله نخواهم کرد و دیگر روی صحنه نخواهم رفت و سینما را که هیچگاه دوست نداشتم. من معتقدم این هنر لدنی است و خداوند آن را به من داده است من اینگونه زاده شدم و باید بگویم که شانس هم آوردم و در جایی که درس خواندم مدیر من دکتر مهدی نامدار بود. من یک دفعه جلوه کردم و این مساله مربوط به تئاتر می‌شود.

چگونه با هنر دوبله آشنا شدید؟

باید بروید از دوبلاژ بپرسید. زمانی که خودم را بیشتر شناختم شروع کردم به مطالعه چون باید کتاب‌های شعر و نشر بسیار خواند و مجسم کرد. من قصد نداشتم بازیگر شوم ولی همه اینها پیش آمد و من هم پیگیر شدم و سعی کردم همیشه سالم زندگی کنم. روزی بواسطه یکی از دوستان به دوبله آمدم و با تلاش بسیار زیاد هم توانستم آثار ماندگاری مثل ربکا را دوبله کنم.

چه تمریناتی را برای پرورش صدای خود انجام می‌دادید؟

من هیچگاه لب به سیگار نزدم و بسیار می‌خواندم و ورزش می‌کردم. کوه می‌رفتم و در نقاطی که مردم حضور نداشتند فریاد می‌زدم. با صدایم هر کاری را انجام می‌دادم. اینطوری به دنیا آمده‌ام و خداوند خواسته و به من کمک کرده تا به این نقطه برسم و از او خیلی ممنونم.

فرزند شما بهروز علی محمدی هم در دوبله است، چگونه پذیرفتید که او وارد این حرفه شود؟

بهروز زود مادرش را از دست داد ویک شب در خلوت خودم از خداوند خواستم که به من قدرت بزرگ کردن و خوشبخت کردن او را دهد، استقامت من درباره بهروز زیاد بود او خواهر و برادری نداشت او را با خودم به تلویزیون می‌آوردم وبه جرات می‌گویم که در کنار تک تک دوبلورها بزرگ شد ولی به صرف اینکه او فرزند من است به بهروز رل اول را در دوبله نمی‌دادم چون معتقدم هر کسی سهم خودش را از هر کاری دارد و نمی‌آمدم رلی را که باید افشین زی نوری و سعید شیخ زاده بگوید را به بهروز بدهم ولی خوب فکر می‌کنم اینقدر پیشرفت کرده است که نقش‌های متفاوتی را بگوید.

چه کسانی در هنر تئاتر و دوبله جزو شاگردان شما بوده‌اند که توانسته‌اند بدرخشند؟

زمانی که به واحد دوبلاژ می‌رفتم برای کسانی که علاقه‌مند به دوبله بودند و وارد این حرفه می‌شوند بعد از قبولی در آزمون، کلاس‌هایی را برگزار می‌کردند و تلویزیون بیشتر از هر کسی به من اطمینان داشت از شاگردانم می‌توانم به علی همت مومیوند که بسیار فردی خوش صدا و دوست داشتی است اشاره کنم البته باید بگویم که فرج ا... سلحشور هم شاگرد من بود. او همیشه کلاس به هم می‌ریخت و به موقع به کلاس‌ها نمی‌آمد و سعی می‌کرد آشتیانی‌پور که اکنون به حق رئیس انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم تلویزیون است را نیزمانند خود کند ولی خب آشتیانی‌پور فرد مرتبی بود که به حرف او گوش نمی‌کرد و اکنون هم جزو گویندگان موفق دوبلاژ است البته در آخر آن کلاس من به فرج‌ا... سلحشور یک نمره‌ای دادم که نه قبول شد و نه رد کاری کردم که او هر زمان که تصمیم گرفت به دوبله بیاید راه برایش باز باشد این مساله را هم بگویم که حسین یاری که اکنون بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون است نیز جزو شاگردان من در دوبلاژ بوده است.

توصیه شما به نسل جوان دوبله چیست؟

اگر به این نسل فرصت و موقعیت داده شود دخترهایش از پسرهایش با استعداد ترند. معتقدم ایرانی‌ها و استعدادشان در دنیا نمونه هستند ولی باید همت کنند تا در این حرفه موفق شوند بسیار مطالعه و ورزش کنند و شعر بسیار بخوانند. من تمام این کارها را انجام می‌دادم و زمانی منزل من نزدیک پارک ساعی بود هر روز برای پیاده روی به پارک می‌رفتم و توصیه می‌کنم جوانان هم اینگونه باشند اگر موفقیت و به اوج رسیدن برایشان مهم است.

استاد علی محمدی به دوران طلایی دوبله بر می‌گردید؟

نه.

چرا؟

فیلم‌هایی که وارد می‌شود هیچگونه ارزش محتوایی و تصویری ندارد، فکر می‌کنید من چرا به دوبله نمی‌روم، بعضی‌ها شاید فکر کنند بحث پول در میان است ولی نه؛ کار ارزشمندی نیست که من به آنجا بروم. کارتون‌های بسیاری را دوبله کردم که در بیشتر اوقات به مراتب از فیلم‌های سینمایی بالاتر بود البته نه مثل ربکا که یک شاهکار بود و در آن رفعت هاشم پور گویندگی کرد که هرگز تکرار نمی‌شود عده‌ای در هنر دوبله آمدند که خوش درخشیدند و دیگر تکرار شدنی هم نیستند مثل خسرو خسروشاهی، احمد رسول‌زاده، ناصر طهماسبی، عطا اله کاملی، اکبر منانی و خیلی دیگر از دوبلورها...دوست دارم به مدیران دوبلاژ توصیه‌ای کنم که هیچگاه رفاقتی رل شخصی را به شخص دیگر ندهند من با وجود اینکه پسرم در این کار بود ولی هیچگاه رل دیگران را به او ندادم.

شما در زمینه موسیقی فعالیت داشتید؟ بیشتر برایمان بگویید.

موسیقی من در حدی نبود که قابل بحث باشد. دوستی داشتم به نام منوچهر مطیعی که او سنتور می‌زد و از او خواستم تا به من هم یاد بدهد و یک روز رفتیم برایم یک ساز خرید ولی خوب نشد که ادامه بدهم ولی از زمانی که می‌نواختم زمان بسیار زیادی می‌گذرد.

شما در رادیو نیز فعالیت بسیاری داشتید به خصوص در دکلمه گلهای جاویدان. در این باره بیشتر برایمان بگویید.

در کنار فعالیت در بانک در دوبله، تئاتر و رادیو، حدود ۱۰ برنامه از گلهای جاویدان را دکلمه کردم ولی دیدم دیگر توانایی ندارم و هم زمان با هم در چندین جا مشغول به فعالیت هستم و به داود پیرنیا گفتم که دیگر نمی‌توانم، او ناراحت شد ولی در آخر مجبور شد قبول کند که من خسته شده‌ام.

بیشتر از فعالیتان در رادیو بگویید.

من هیچگاه فکر نمی‌کردم که روزی در پشت میکروفن آنچه را که سالها به نام تئاتر آموخته‌ام را به مردم عرضه بدارم زیرا روزی که وارد مدرسه تئاتر شدم و تا لحظه‌ای که تحصیلاتم را به اتمام رساندم همواره به صحنه تئاتر می‌اندیشم. اندیشه‌ای که چه بسیار شب‌ها تا سحرگاهان با خیال آن بودم. سه سال از بهترین ایام دوران جوانیم را با بهترین خاطرات که مملو از موفقیت و افتخار بود را در هنرستان هنرپیشگی گذراندم و در پایان هم با اخذ دیپلم به مکمه پرهیجان (آرتیست) دست یافتم بعد فرصتی داشتم که به اروپا سفر کردم و به محض برگشتن از طرف رادیو پیشنهاد شد که در قسمت نمایشنامه‌های رادیو شرکت کنم با عده‌ای از دوستان شروع کردم به اجرای نمایشنامه‌های رادیویی و چیزی نگذشت که بسیاری از مجلات و مردم شروع کردندبه صحبت کردن درباره تحولات نمایشنامه‌های رادیویی و مطالب گفته شده و نوشته شده آنها موجب دلگرمی من شد.

الهه علیزاده



همچنین مشاهده کنید