جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی


امروز با سعدی

گفتم به عقل، پای برآرم ز بند او
روی خلاص نیست به جهد از کمند او
مستوجب ملامتی‌ای دل، که چندبار
عقلت بگفت و گوش نکردی به پند او
آن بوستان میوهٔ شیرین که دست جهد
دشوار می‌رسد به …

گفتم به عقل، پای برآرم ز بند او

روی خلاص نیست به جهد از کمند او

مستوجب ملامتی‌ای دل، که چندبار

عقلت بگفت و گوش نکردی به پند او

آن بوستان میوهٔ شیرین که دست جهد

دشوار می‌رسد به درخت بلند او

گفتم عنان مرکب تازی بگیرمش

لیکن وصول نیست به گرد سمند او

سر در جهان نهادمی از دست او و لیک

از شهر او چگونه رود شهر بندِ او؟

چشمم بدوخت از همه عالم به اتّفاق

تا جز در او نظر نکند مستمند او

گرخود به جای مروحه شمشیر می‌زند

مسکین مگس کجا رود از پیش قند او؟

نومید نیستم که هم او مرهمی نهد

ورنه به هیچ به نشود دردمند او

او خود مگر به لطف خداوندیی کند

ورنه ز ما چه بندگی آید پسند او؟

سعدی، چو صبر ازوت میسّر نمی‌شود

اولی‌تر آنکه صبر کنی برگزند او



همچنین مشاهده کنید