پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

گام معکوس


گام معکوس

كار و شغل یكی از موضوعات موردتوجه علوم اجتماعی و انسانی است كه به دلیل گستردگی و عمومیت خود در حیات انسانی و اجتماعی بشری از اهمیت خاصی برخوردار است نقش كار در آفرینش و بالندگی و سازندگی و وجوه اجتماعی و انسانی انكارناپذیر است

كار و شغل یكی از موضوعات موردتوجه علوم اجتماعی و انسانی است كه به دلیل گستردگی و عمومیت خود در حیات انسانی و اجتماعی بشری از اهمیت خاصی برخوردار است. نقش كار در آفرینش و بالندگی و سازندگی و وجوه اجتماعی و انسانی انكارناپذیر است، به همین دلیل شاید بتوان كار را به مفهوم عام (و نه حرفه دستمزدزا)‌نقطه پیونددهنده و كانون ارتباطات انسانی و اجتماعی تلقی نمود. بدیهی است كه هر آنچه بتواند زمینه ارتباطات انسانی را فراهم كند صاحب اثرات عظیمی در ساخت و بارآوری فرهنگ و تمدن بشری خواهد بود. بر این اساس می‌توان گفت كه ساخته شدن فرد و جامعه مرهون كار است،‌ لذا انسان‌های فاقد كار از نوعی تلاش سازنده بی‌بهره‌اند و در ساخت بنای عظیم هویت فردی، اجتماعی و هویت فرهنگی خویش نقشی نداشته و دچار مشكلات اساسی خواهند شد و از این جهت دیگر تفاوتی میان زنان و مردان وجود نخواهد داشت. با آن كه مشكلاتی همانند بیكاری، كم‌كاری، بداشتغالی و یا نابرابری‌های شغلی می‌تواند یك مشكل عمومی تلقی گردد ولی نگاهی به واقعیت‌های موجود و برخی روندهای تاریخی نشانگر وضعیت متفاوت زنان و مردان در این عرصه است؛ یعنی علاوه بر مشكلات عمومی در حیطه كارو شغل، زنان دارای مشكلات خاصی نیز در این محدوده هستند كه لزوم توجه به آنها را مضاعف می‌سازد. به‌رغم نقش عظیمی كه زنان به عنوان نیمی از جمعیت دنیا می‌توانند در رشد و كمال‌یافتگی جوامع ایفا ‌نمایند، بنابر گزارش‌های جهانی و از آن جمله گزارش‌های سازمان ملل، زنان فرصت‌های شغلی كمتری دارند و سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود ۳۰ درصد و در برخی كشورها بسیار كمتر از این رقم برآورد شده است. اشتغال زنان در ایران، درآمدی بر عوامل مؤثر اشتغال زنان در ۴۵ سال گذشته عنوان پژوهشی است كه شهلا باقری انجام داده است و هدف از انجام آن شناخت مسأله اجتماعی <اشتغال> جهت ارائه رهنمودهایی برای اتخاذ سیاست‌های مؤثر و مطلوب در این مورد است. در واقع كمك به انجام فرایند سیاست پژوهی برای رسیدن به روندهای عملی واقع‌بینانه در درك و حل مسائل مربوط به اشتغال زنان را، از جمله اهداف این بررسی می‌توان برشمرد. در این راستا بررسی وضعیت اشتغال زنان در ایران بر پایه سرشماری‌های عمومی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ (و در برخی شاخص‌ها بر پایه نمونه‌گیری‌های آمار سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱) و نیز تحقیقات و پژوهش‌های انجام شده در این خصوص برای نشان دادن سهم و نقش مهمترین متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، جمعیتی، اقتصادی و حقوقی و ... بر میزان اشتغال زنان (به طور عام) و براساس داده‌های سال ۱۳۷۵ در كلیه شهرستان‌های ایران (به طور خاص) موردنظر بوده است.

ضرورت انجام این پژوهش در بعد علمی، شناخت عمده‌ترین متغیرهای اثرگذار بر اشتغال زنان است و در بعد عملی نیز با عطف به شناخت علمی، فراهم نمودن زمینه‌های لازم جهت اتخاذ سیاست‌های مناسب (در بعد سیاستگذاری) و تدوین برنامه‌های اجرایی مؤثر (در بعد برنامه‌ریزی) است. چرا كه اساساً محور اصلی سیاست پژوهشی شكل دادن به درك سیاستگذاران از مسائل اجتماعی و روشن كردن علل و راه‌حل‌های مختلف مسائل اجتماعی است.

روش تحقیق در این فرایند بر تحلیل تكنیكی و به طور خاص بر روش تركیب متمركز است. تحلیل تكنیكی در برگیرنده چیزی بیش از گردآوری صرف داده‌های كمی و تحلیل آنهاست. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است كه سیاستهای اشتغال زنان جمهوری اسلامی ایران مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در مواد یك و دو خود با تأكید بر قداست مقام مادری و تربیت نسل آینده به این مطلب كه باید ارزش معنوی و مادی نقش زنان در خانواده و كار آنان در خانه درنظر گرفته شود، تصریح ورزیده و اشتغال بانوان را از جمله شرایط و لوازم تحقق عدالت اجتماعی و تعالی جامعه برمی‌شمرد.

لذا فرض اساسی این بررسی بر آن است كه علاوه بر سهم متغیرهای درون‌زا و یا متغیرهایی كه از درون بر تصمیم‌گیری زنان برای كاركردن و شاغل شدن مؤثرند و در قالب متغیرهای <انگیزشی، فطری> و مشابه آن قابل بیان هستند، متغیرهای برون‌زا هم كه از بیرون بر تصمیم‌گیری‌های زنان برای كاركردن و شاغل شدن تأثیرگذارند و در قالب متغیرهای <اجتماعی - فرهنگی> قابل بیان هستند تأثیر خاص خود را دارند و از جمله عواملی هستند كه جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران علوم اجتماعی به بحث و بررسی در مورد آنها می‌پردازند. در این پژوهش سعی شده كه هم عوامل اجتماعی - فرهنگی و هم عوامل فردی - روان‌شناختی مورد بررسی قرار گیرد. براساس این پژوهش جمعیت را می‌توان هم بالاترین قدرت و ثروت جامعه و منشاء خیر و بركت و هم برانگیزنده مسائل و مشكلات اجتماعی دانست گرچه این مسائل مربوط به خود جمعیت نیست و پیامد عملكردهایی است كه بر آن اعمال شده است.

در یك دوره ۴۰ ساله از سال ۱۳۷۵-۱۳۳۵ به استناد آمارهای سرشماری، جمعیت كشور از ۹۵۵‌/‌۱۸ میلیون نفر به ۵۵۰‌/‌۶۰ میلیون نفر در سال ۱۳۷۵ رسید این آمار نشان می‌دهد در طی این سال‌ها جمعیت ۱۷‌/‌۳ برابر شده است. در همین دوره، جمعیت زنان از ۳۰۶‌/‌۹ میلیون نفر به ۵۴۰‌/‌۲۹ میلیون نفر در سال ۱۳۷۵ رسیده و ۱۷‌/‌۳ برابر شده است. یعنی رشد جمعیت زنان در طی سال‌های ۱۳۷۵-۱۳۳۵ همانند رشد كلی جمعیت ایران بوده است.

استمرار رشد بالای ۱۵‌/‌۳ درصد در سال در یك دوره ۳۵ ساله ساختاری را بر جمعیت كشور تحمیل كرده كه اصطلاحاً آن را <تركیب سنی جوان> می‌نامند. از بررسی رابطه میان افزایش جوانی جمعیت و بیشتر شدن نسبت افراد زیر ۱۵ سال در جامعه با میزان اشتغال زنان این‌طور برمی‌آید كه در كلیه شهرستان‌های كشور در سال ۱۳۷۵ با افزایش جوانی جمعیت از میزان اشتغال زنان كاسته شده است.

نسبت اشتغال زنان در گروه ۱۴-۱۰ ساله در فاصله سال‌های ۱۳۷۵-۱۳۳۵ روندی كاملاً نزولی داشته است. به طوری كه در طول ۴۰ سال مورد بررسی از ۱‌/‌۱۲ درصد به ۳‌/‌۵ درصد رسیده است، در حالی كه سهم گروه ۱۹-۱۵ ساله‌ها از كل اشتغال طی سال‌های ۳۵ تا ۵۵ با روندی صعودی از ۹‌/‌۱۴ درصد به ۳‌/‌۱۹ درصد رسیده و پس از آن با كاهش مواجه بوده است كه براساس نتایج سرشماری سال ۱۳۷۵ رقم ۱۲ درصد را برای این گروه سنی مشاهده می‌كنیم.

نوسانات اشتغال در گروه‌های سنی موردنظر با توجه به عواملی چون گسترش سواد و تحصیلات و افزایش نرخ ثبت‌نام‌ها در میان دختران و زنان در كل كشور و تأثیر آن بر سهم جمعیت شاغل در گروه‌های سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله بویژه در مناطق روستایی و ۱۵ تا ۱۹ ساله بخصوص در مناطق شهری كشور، اعمال بیشتر مقررات مربوط به منع كار كودكان در مناطق شهری و تحول در تركیب جمعیت به لحاظ مناطق شهری و روستایی، توجیه‌پذیر است، در حالی كه جمعیت شاغل گروه سنی ۲۴-۲۰ ساله از ۸‌/‌۱۲ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۳‌/‌۱۸ درصد در سال ۵۵ رسیده است و بار دیگر تا سال ۷۵ به ۳‌/‌۱۵ درصد كاهش یافته است.

آمار نشان می‌دهد كه سهم گروه سنی ۲۹-۲۵ ساله و ۳۴-۳۰ ساله از اشتغال در فاصله سال‌های ۱۳۵۵-۱۳۳۵ نوسانات آرامی داشته ولی برخلاف سایر گروه‌های سنی تا سال ۶۵ افزایش چشمگیری داشته و بار دیگر تا دهه ۷۵-۶۵ با كاهش روبه‌رو بوده است. در این دوره به خاطر رشد زیاد جمعیت و بالا رفتن TFR ) تعداد فرزندان زنان) امكان اشتغال مشكل شده است.

همچنین سهم گروه سنی ۵۵ تا ۶۴ ساله از حدود ۷‌‌درصد در سال ۱۳۳۵ به حدود ۹‌/‌۲ درصد در سال ۱۳۵۵ كاهش یافته و بعد به ۸‌/‌۴ كل شاغلین در سال ۱۳۶۵ رسیده و بار دیگر سیر كاهش پیموده و به ۴‌/‌۳ درصد در سال ۱۳۷۵ رسیده است.

سهم گروه سنی ۶۴ ساله و بالاتر از كل اشتغال زنان از ۶‌/‌۳ درصد در سال ۳۵ به ۷‌/‌۱ درصد در سال ۷۵ رسیده است. تغییر در سهم هر گروه سنی از اشتغال یا ناشی از افزایش مشاركت در خود آن گروه و یا ناشی از تغییر در سهم گروه‌های سنی دیگر می‌باشد و بیش از همه گروه‌های سنی، به نظر می‌رسد تغییرات سهم گروه‌های ۲۴-۱۰ ساله و ۶۵ ساله و بالاتر بر تغییرات ساختار سنی اشتغال مؤثر می‌باشند چرا كه این گروه‌های سنی در مقابل تغییرات شاخص‌های اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی از حساسیت بیشتری برخوردار هستند.

اشتغال زنان طی سال‌های مورد بررسی در مناطق روستایی كشور در گروه‌های سنی ۱۴-۱۰ ساله و ۱۹-۱۵ ساله و ۵۴-۴۵ ساله و ۶۴-۵۵ ساله بیشتر از مناطق شهری بوده است، در حالی كه اشتغال زنان گروه‌های سنی ۲۴-۲۰ ساله، ۲۹-۲۵ ساله و ۳۴-۳۰ ساله در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده است.

یكی دیگر از شاخص‌های مؤثر بر اشتغال زنان <سطح باروری> است. برای بررسی رابطه میزان باروری و میزان اشتغال از نسبت فرزندان به زنان به عنوان شاخص سطح باروری در كلیه مناطق ایران استفاده شده است . میانگین این شاخص ۸۰ درصد در كل كشور گزارش شده است كه كمترین آن ۹‌/‌۴۴ درصد در شهرستان تهران و بیشترین آن ۵‌/‌۱۲۴ درصد در شهرستان خاش بوده است. میزان اشتغال زنان توسط سطح باروری حدود ۸ درصد محاسبه گردیده است. البته در جوامع روستایی رابطه سطح باروری و میزان اشتغال زنان همانند جامعه شهری نیست. چرا كه در روستا فرزند، مانع كار زنان نیست و محیط كار و خانه تقریباً یكی است.

یكی دیگر از شاخص‌های مرتبط با میزان اشتغال زنان نسبت همسرداری است. براساس این پژوهش در سال ۱۳۷۵ میزان اشتغال زنان توسط میزان همسرداری كمتر از یك درصد گزارش گردیده و این نشان می‌دهد كه همسرداری زنان تأثیر چندانی بر میزان اشتغال آنان نداشته است. همچنین مهاجرت نیروی كار از روستا به شهر در كنار عوامل دیگر تأثیر خود را بر میزان اشتغال زنان نشان می‌دهد و وقتی تأثیرگذار است كه تقاضا برای نیروی كار آن هم در بخش صنعت و خدمات، عامل جذب مهاجرین باشد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید