چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

چرا من پولدار نیستم


چرا من پولدار نیستم

زنان و حساب و کتاب اقتصادی

من و برادرم دوقلو هستیم، اما با تمام شباهتها در مسایل مالی و اقتصادی با یکدیگر تفاوت داریم.

از وقتی به خاطر دارم و مفهوم «پول توجیبی» برایم مشخص شده، قلک و کیف پول او بیشتر از من پول داشته است. امروز هم در سن ۳۰ سالگی او صاحب یک آپارتمان، خودرو و خیلی امکانات رفاهی است. در حالی که همه سرمایه زندگی من شاید به ۱۰ میلیون تومان نرسد و این مهمترین پرسش زندگیم شده که «چرا من پولدار نیستم؟»

اینها صحبتهای رؤیا، یکی از دختران تحصیل کرده و شاغل جامعه امروز ماست. واقعاً چرا او پولدار نیست؟

● سندرم دختر خوب؟

یکی از دلایل بی پولی زنان و دختران باورهای غلط است. باورهایی مثل این که پول خوشبختی نمیاره. پول چرک کف دسته. زنهای خوب به پول فکر نمی کنن. مگه قراره زندگی رو تو اداره کنی؟... اینگونه است که پول ارزش اقتصادی واقعی خود را در نظر زنان از دست می دهد. در حالی که «حق مالکیت» و آنچه بر اثر تلاش کسب حلال توسط زن به دست می آید، از لحاظ شرع و قانون محترم شمرده شده است. علت دیگر، وضعیت روحی و روانی است. آنها اغلب قبل از آنکه به فکر خودشان باشند، به فکر اطرافیان و آسایش و رضایت خاطر آنها هستند. حتی اگر این کار به ضررشان باشد.

پرستو، ۴۳ ساله و کارمند در این باره وضعی بهتر از رؤیا ندارد، او می گوید: دلیل ضعف اقتصادی من به دلیل کمرویی من است. زیرا من اغلب خجالت می کشم به دیگران بگو یم که پولی برای قرض دادن ندارم و بعد هم نمی توانم به آنها بگویم قرض مرا به موقع بدهید. اما برادرم که ۵ سال از من کوچکتر است با جسارت حتی بیش از امکانات و تلاش خود، طلب می کند. برای مثال، وقتی پدرم می خواست مغازه ای بخرد و پول کافی نداشت، برادرم به راحتی گفت: من پولش را می دهم. اما یک سوم مغازه را به اسم من بکنید. در حالی که پیش از این من برای تهیه امکانات و تسهیلات بیشتر خانواده، بارها مشارکت کرده بودم اما هیچگاه این ادعا را نداشتم.

صفورا ۲۸ ساله و شاغل هم اظهار می کند: مصیبت من ولخرجی ام است، آن هم اغلب برای دیگران، راستش من همیشه دوست دارم بهترین هدیه را برای دیگران بخرم و حتی با دلیل یا بی دلیل به آنها هدیه بدهم.

مژده، ۲۹ ساله نیز که از خریدهای بی حساب و کتابش به تنگ آمده، اعتراف می کند، خرید کردن، وسیله ای برای آرامش درونش شده است. او می گوید: هر جا نگرانم یا مشکلی دارم. ترجیح می دهم به بازار بروم و حتماً چیزی برای خودم بخرم. حتی اگر به آن احتیاجی نداشته باشم.

در حالی این افراد بر «ولخرجی» به عنوان عامل اصلی ضعف اقتصادی خود تأکید داشتند ، فرشته ۳۴ ساله نکته دیگری را در این زمینه مؤثر می داند و می افزاید: به نظرم یکی از علل ضعف اقتصادی زنان، بی توجهی شان به تسهیلات و امکاناتی است که در قبال تلاش خود دریافت می کنند. من به تجربه دریافتم، کمتر زنی نسبت به مبلغ اضافه کار، حقوق یا هر گونه تسهیلات مالی دقت نظر دارد. این در حالی است که مردان ریال به ریال حقوق و مزایای خود را ارزیابی می کنند و چنانچه کمتر از حد مورد نظرشان باشد، واکنش نشان می دهند.

● زنان، بیگانه با پول

تمام این نکات می تواند مهم باشد. چون بی توجهی زنان به مسایل اقتصادی، مشکل جهانی همه آنهاست. تا حدی که این باور در دنیا رواج یافته که زنان نسبت به مردان، پرمصرفتر هستند. چنانکه بنابر پژوهشی که در آمریکا انجام شده، معلوم گردید، ۶۰ درصد خرید کنندگان در سال ۲۰۰۰ میلادی زن بودند.

همچنین، در یک نظر سنجی در همین کشور مشخص شد درآمد متوسط یک مرد مجرد ۲۸۵۰۰ دلار و خرید متوسط سالیانه او ۲۳۷۰۰ دلار است. حال آنکه درآمد سالیانه یک زن مجرد ۲۰۸۰۰ دلار و خرید متوسط سالیانه او ۲۰۶۰۰ دلار می باشد.این وضعیت در شرایطی است که بسیاری از خریدهای امروز ما در واقع از سر نیاز نیست بلکه تصمیم گیری آنی محسوب می شود.

پرستو، در همین باره می گوید: محال است وارد مغازه ای شوم و دست خالی بیرون بیایم بلکه حتماً باید چیزی بخرم!

صفورا نیز اظهار می کند: تنوع کالاها به حدی است که نمی توان وسوسه خرید را نادیده گرفت.

● حراجی ها و خریدهای ارزان قیمت!

در همین زمینه، نتایج یک پژوهش نشان داد، ۷۸ درصد از ۷۸۸ زنی که مورد مطالعه قرار گرفته اند، اظهار داشتند، تقریباً روزی دهها بار به خرید کردن فکر می کنند. براساس همین تحقیق، که زنانی با میانگین سنی ۱۹ تا ۴۵ سال را مورد پرسش قرار داده است، بیش از ۵۰ درصد از پاسخ دهندگان گفته اند که خرید را به معاشرت با دوستان ترجیح می دهند.

یکی از دلایل خرید بیشتر زنان، تخفیفها و حراجیها هستند اگر باور نمی کنید، یک حساب سرانگشتی انجام دهید و ببینید خودتان و اطرافیانتان چه قدر از این نوع خرید داشته اید؟

فرشته که یک سالی است به این اماکن سر نمی زند، می گوید: قبلاً در نزدیکی محل کارم فروشگاهی بود که پوشاک خود را به قیمت ۵ تا ۱۰ هزار تومان می فروخت. هر وقت از مقابل آن می گذشتم، ناخواسته سری به این فروشگاه می زدم و چند لباس می خریدم.

با گذشت زمان متوجه ضرر خرید از این فروشگاه شدم.

مریم، ۴۵ ساله و متأهل هم اظهار می کند: وقتی به مراکز فروش که قیمت مناسبی دارند یا به دست فروشها می رسم ناخواسته خرید می کنم. هر چند بارها قبول داشتم که مشابه این وسایل را در منزل دارم، اما باز هم می خرم.

این همان نکته اساسی است که «بیم دانزینگر»، کارشناس اقتصادی معتقد است: «امروزه مصرف کنندگان در مورد نیازهای اولیه خود نظیر غذا، لباس و مسکن نسبت به ۲۵، ۳۵ و حتی ۵۰ سال قبل کمتر خرج می کنند اما میل و رغبت به خرید کالاهایی دارند که بر اثر تصمیم آنی انتخاب کرده اند. کالاهایی نظیر وسایل سرگرمی امروزی، مجله، کارت تبریک، دکورهای فصلی، اسباب بازی و...» اینها چند قلم کالای ساده و ارزان قیمت است اما ما زمانی واقعاً به دردسر می افتیم که این هزینه ها تمام درآمدمان را می بلعد.

مریم در این باره تجربه ناخوشایندی دارد. او می گوید: به اصرار فرزندان قصد خرید خودرویی داشتم بنابراین با سادگی یک وام با درصد بالا گرفتم و امروز برای یک خودرو ۷ میلیونی، حدود ۱۰ میلیون تومان متعهد شدم. در حالی که همکارم که مرد است با قدری صبر و دقت همان خودرو را به قیمت ۵ یا ۶ میلیون تومان خرید.

● آشتی با جهان فناوری

خیلی از زنان و دختران تحصیل کرده ما با افتخار می گویند، «ویرجیناورلف» را می شناسند اما آنها شاید ندانند که همین نویسنده معتقد است: هر زن باید پولی داشته باشد که فقط برای خودش باشد.

اینگونه است که برای بسیاری از زنان ما پس انداز و سرمایه گذاری در زندگی مفهومی ندارد.

این در حالی است که فناوری نوین و اطلاعات اقتصادی فراوان این امکان را به آنها می دهد که بنیه اقتصادی خود و خانواده شان را تقویت کند.

نرگس ۴۶ ساله در همین باره معتقد است: من در شگفتم که چرا زنان و دختران ما اطلاعات اقتصادی اندکی دارند. در حالی که امروزه، شبکه های اقتصادی بسیاری وجود دارد که در توانمندسازی آنان می تواند مؤثر باشد. خطوط اینترنتی و مباحث اقتصادی رسانه ها نظیر رادیو اقتصاد، روزنامه های اقتصادی و... همه فرصتهایی است که زنان می توانند برنامه های اقتصادی خود را گسترش دهند.

آزاده، ۴۲ ساله هم که ذاتاً اقتصاددان است به بیان چند شگرد اقتصادی خود اشاره کرده و اظهار می کند: داشتن شم اقتصادی و تجاری اهمیت ندارد و حتی میزان درآمد هم چندان مقوله قابل توجهی نیست. مهم آن است که درآمد افراد منطقی و با هدف خرج شود.

وی می افزاید: من در ۲۲ سالگی به خودم گفتم:« باید» حتماً پولدار شوم، هر چند همیشه پول برای من ابزار و فرصتی برای رشدم بوده است. بنابراین، برای رسیدن به این هدف، حساب پس انداز شخصی باز کردم و خودم را موظف ساختم هر ماه مبلغی در دفترچه ام پس انداز کنم. با گذشت زمان دریافتم؛ پولهای پراکنده ای دارم که بیهوده خرج می شود، آنها را هم به حساب پس اندازم منتقل کردم. بعد به فکر سرمایه گذاری افتادم و با مشارکت و راهنمایی همسرم، قسمتی از پس اندازم را سرمایه گذاری کردم. در واقع در ۲۷ سالگی من سرمایه ای از آن خودم داشتم. امروز هم پس انداز، اولین و مطمئن ترین شگرد اقتصادی من است.

● چند نکته دیگر

اگر شما به توصیه های اقتصاد دانان توجه کنید، می بینید اغلب آنها به چند نکته اساسی تأکید می کنند که:

▪ اولین قدم برای رشد اقتصادی، برنامه ریزی و هدف گذاری است.

▪ مشاوره صاحبنظران و افراد موفق در این عرصه را جدی بگیرید.

▪ از محاسبه اقتصادی مخارج، هزینه ها و درآمد نباید غفلت کرد.

▪ در ماه یک روز مالی باید داشت تا میزان رشد یا سقوط اقتصادی خود و خانواده را بررسی کرد.

▪ فرصت تجربه مسایل اقتصادی را از خود و دیگران دریغ نکنید.

▪ ضمن توجه به سرمایه های شخصی، باید به این باور رسید که در زندگی مشترک زن و مرد رقیب اقتصادی نیستند بلکه شریک اقتصادی یکدیگرند.

▪ میزان بدهیها و وامها بیشتر از سرمایه گذاری نباشند.

▪ و سرانجام مهمترین اصل در مسایل اقتصادی این است که: قرار نیست ما برده و بنده ثروت باشیم بلکه این سرمایه است که ما را برای موفقیت در زندگی مناسب، حمایت و پشتیبانی می کند.

محبوبه علی پور



همچنین مشاهده کنید