جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جنگ نرم چیست جنگی کم هزینه اما خطرناک


جنگ نرم چیست جنگی کم هزینه اما خطرناک

انتشار مقاله مشهور جوزف نای نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که بر اساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند

● دلایل استفاده از جنگ نرم

انتشار مقاله مشهور جوزف نای نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policyدر سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.

در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.

هم اکنون کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده اند که همان گونه که استعمار به شیوه های قدیم، دیگر جواب گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی توان موفقیت های موردنظر را کسب کرد. بنابراین سعی می کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه جنگ نرم، به اهداف خود برسند.

بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.

جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم، توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد.(۱)

● شیوه اعمال جنگ نرم

شیوه عمده این تأثیرگذاری نیز به این صورت است که ابتدا مجموعه مؤلفه هایی را در ارتباط با یک موضوع استخراج می کنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی که می خواهند القائی درمورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج کرده و سعی می کنند دست کم نیمی از این مجموعه مؤلفه ها صادق باشد. آن گاه این اطلاعات صحیح را به عنوان پوشش و چتری به کار می گیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیل هایی و به عنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب بریزند. بنابراین با جذابیت ظاهری که برای مخاطبان ایجاد می کنند، آن ها را در پی بردن به انگیزه اصلی، دچار مشکل کنند. زیرا هنگامی که مخاطب می بیند چند مورد از این مؤلفه ها صحیح است، دیگر کل آن پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را می پذیرد. دشمنان از این طریق می توانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحمیل کنند. استفاده از قدرت نرم علیه تمامیت ارضی، استقلال و هویت ملی کشور تنها در شرایط ضعف و شکست نظام اتفاق نمی افتد بلکه در «پیروزی های خیره کننده» هم از این ابزار برای تضعیف موقعیت داخلی و بین المللی انقلاب و نظام استفاده می شود. شیوه های به کارگیری جنگ نرم طی مراحل مختلف و با ابزار متفاوتی انجام می گیرد. شاید اولین کاری که در جنگ نرم انجام می شود این است که شخص را نسبت به دیدگاه های خود دچار شک و تردید می کند. شک، فرد را دچار خلأ فکری و منطقی می کند و او آماده می شود تا چیزهای دیگری را در ذهن بپذیرد.

بنابراین ابتدا فرد باید نسبت به منابع فکری خود شک کند. در مرحله دوم، مخاطب باید منابعی که اطلاعات در آن ریخته می شود را بپذیرد. برای نمونه دشمن می گوید: رسانه های شما دروغ می گویند یا همه واقعیت را نمی گویند و براساس منافع خودشان این کار را می کنند... در نتیجه نسبت به صحت عمل رسانه های خودی شک پیدا می شود؛ ولی همچنان نیاز هست که منابع اطلاعاتی دیگری جایگزین آن شود. آن گاه سریعاً منابع رقیب از سوی دشمنان معرفی می شوند. تزریق اطلاعات این گونه صورت می پذیرد. یکی دیگر از روش های مهم در جنگ نرم، فریب است؛ یعنی مخاطب باید به این نتیجه برسد که باید این کار را انجام دهد و راهی جز این ندارد.

این زمانی است که گزینه های مقابل او آنقدر محدود شود که هرچه را در دایره گزینشش انتخاب کند، برای طرف مقابل، برد محسوب شود. ظاهراً تنوع هست ولی راه گریزی نیست.

مهم ترین و بالاترین سطح فریب این است که فرد را به خودفریبی بکشانند. گاهی فرد فریب می خورد اما می داند که فریب خورده و چاره ای ندارد. گاهی نیز فرد فریب می خورد اما هرچه تلاش می کنند او را از دایره و تور فریب بیرون بیاورند، امکان پذیر نیست؛ چراکه نمی خواهد باور کند که فریب خورده است.

شیوه دیگر اعمال جنگ نرم ایجاد ادبیات و روش های مطلوب برای جذب مخاطب میباشد. هر انسانی، ارزش ها و هنجارهایی در ذهن خود دارد. اگر مطالبی که دیگران می گویند تفاوت زیادی با این ارزش های ذهنی داشته باشد، آن را پس می زند. به عنوان مثال هیچ گاه فردی مذهبی پیامی کاملاً ضدمذهبی را نمی پذیرد و شدیداً با آن پیام مقابله می کند به همین دلیل دشمن تلاش می کند پیام مورد نظرش را باتوجه به ارزش ها و هنجارهای مخاطبان، طراحی کند و با ادبیات و شیوه هایی کاملاً معقول و پسندیده مخاطب را در ابتدا جذب کرده و سپس مفاهیم و ارزش های موردنظر خود را به صورت نامحسوس به او القاء نماید.

از این رو یکی از مسائل پراهمیت در جنگ نرم، طراحی ادبیات مناسب است. ادبیاتی که ظاهری ارزشمند داشته باشد. دشمنان، ادبیات و ارزش های ما را منفور و نامطلوب نشان می دهند؛- ذهن مردم هم طبیعتاً به چیزهای نازیبا گرایش ندارد- آن گاه یک ادبیات جایگزین مطرح می کنند و از این راه به مرور زمان بر تمایلات و رفتارهای ما تأثیر می گذارند. این گونه است که بعد از مدتی، فرد دچار عمیق ترین شکل فریب، یعنی خودفریبی می شود و هرگونه تلاش برای آزادسازی را تلاش برای نابودی می انگارد و در نتیجه مقابل آن می ایستد.

۱ Joseph S Nye Soft Power: the Means to Success in World Poliics

New York: Public Affairs ۲۰۰۴page

شبنم نادری



همچنین مشاهده کنید