پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ستاره خدشه ناپذیر


ستاره خدشه ناپذیر

اخراج زین الدین زیدان از بازی فینال جام جهانی فوتبال ,۲۰۰۶ بیشترین تاثیر را در شكست كشورش فرانسه در برابر ایتالیا در شهر برلین آلمان داشت و متاسفانه این مسابقه بزرگ در درجه اول به این خاطر به یاد می ماند, اما بگذارید یك چیز را به صراحت بگوییم و آن ارزش های خدشه ناپذیر یك ستاره همچون زیزو است

● هنرهای «زیزو» انكارنشدنی است

اخراج زین الدین زیدان از بازی فینال جام جهانی فوتبال ،۲۰۰۶ بیشترین تاثیر را در شكست كشورش فرانسه در برابر ایتالیا در شهر برلین آلمان داشت و متاسفانه این مسابقه بزرگ در درجه اول به این خاطر به یاد می ماند، اما بگذارید یك چیز را به صراحت بگوییم و آن ارزش های خدشه ناپذیر یك ستاره همچون زیزو است.

تردیدی نیست مردمی كه در تمامی جهان چشم و گوش به نمایش بزرگ زیدان در فینال جام هجدهم دوخته بودند از دیدن صحنه شوك آور اخراج او در وقت اضافی و ضربه سری كه توی سینه ماركو ماتزاتزی مدافع تیم ملی ایتالیا كوبید، هنوز در حیرت اند و این حركت را تایید نمی كنند، اما یك جمع بندی نهایی درباره نحوه حضور ستاره ۳۴ ساله سابق رئال مادرید در این جام ما را بیش از پیش به ارزش های فراوان وی واقف می سازد. سئوال این است كه چگونه می توان هنرهای مكرر این مرد فوق العاده را دید و فقط همان صحنه وقت اضافی را به یاد آورد و با آن وی را محكوم شناخت؟ قطعاً كمیته فنی فیفا نیز وی را با چنان دیدی ننگریسته است و در غیر این صورت وی را به عنوان ستاره و برترین بازیكن جام انتخاب نمی كرد.

این یك فرضیه پرطرفدار و البته دفاعیه نخست سران تیم فرانسه از كاپیتان تیم شان بوده است كه اگر زیدان كنترل خود را سرانجام از دست داده و با ماتراتزی آن كار را انجام داده، به این سبب بوده كه ایتالیایی ها از ابتدای وقت روی او زوم كرده و قصد برانگیختن وی و فراهم آوردن مقدمات اخراج او را داشته اند. نقطه اوج این روند در وقت اضافی بود كه گفته می شود ماتراتزی كلمات زشتی را به زیدان گفته و او را كه مسلمان و الجزایری تبار است، تروریست خوانده است. در آن لحظه زیدان واكنش نشان داده و كاری را با مدافع تندخو و خشن ایتالیا انجام داده كه در روزهای اخیر تصویر آن هزاران بار از شبكه های تلویزیونی پخش شده و ده ها سئوال از زیدان را پیش آورده، اما اگر این فرضیه را بپذیریم، باید فقط بگوییم كه فاتح سه دوره انتخابات مرد سال فوتبال جهان در دام ایتالیایی ها افتاده و همان كاری را كرده است كه آنها می خواسته اند.حقیقت هر چه باشد، در روزهای اخیر بیشتر شوك حاصل از این واقعه بر جهانیان حكم می رانده است.

زیدان سوابق كارهایی از این دست را دارد و یك بار دیگر هم در سال ۲۰۰۱ با سر توی سر یوخن كاینتز بازیكن هامبورگ در یك مسابقه از جام قهرمانان باشگاه های اروپا كوبیده بود اما در آن مرتبه نیز زیزو پس از خشونت زیاد حریفان بر روی وی اختیار از كف داده و چنان واكنش نشان داده بود.دیوید پلیت مربی و كارشناس معروف فوتبال از كشور انگلیس پس از دیدن واكنش جدید زیزو در فینال جام جهانی ۲۰۰۶ چنان از عدم مشاركت زیزو در این قضیه مطمئن بود و صحنه را درست نمی دید كه دوبار پشت بلندگو گفت: «نه، این باید ترزگه باشد. او زیدان نیست.»

● فشار طاقت فرسا

اما او خود زیدان بود. مردی كه به تنهایی بار سنگین انتظارات یك ملت را بر دوش خود حمل می كرد و باید تیمی را به قهرمانی می رساند كه حتی در صعود از دور مقدماتی هم مشكل داشت و وقتی هم كه به «آلمان ۲۰۰۶» رسید، از گروهش به دشواری و تنها با كسب رتبه دومی بالا آمد. زیزو باید چنین تیمی را قهرمان می كرد و چون فشار از جانب ایتالیایی ها بر روی او شدت گرفت و وقایع مختلف از همه سو بر سر و روی او باریدن گرفت، سرانجام طاقت از كف داد و تكان دهنده ترین واقعه جام هجدهم را خلق كرد.

از همه بدتر صحنه خروج زیدان از میدان پس از گرفتن كارت قرمز بود. او در حالی به آرامی از مسیر عبور كرد و راهی رختكن شد كه جام جهانی در كنار او بر روی یك میز كارگذاری شده بود و این نزدیك ترین فاصله ای بود كه بین برجسته ترین فوتبالیست ۱۰ سال اخیر دنیا با این جام برقرار می شد. انتقاد كردن از زیزو و امثال او و كارهایی از آن دست كه گفتیم، آسان ترین كار است، اما باید اعتراف كرد كه نفراتی همچون او و مارادونا، كانتونا، گاسكوئین و استویچكوف در گذشته نزدیك زیر بیشترین فشار قرار داشته و همیشه روی لبه تیغ حركت می كرده اند و بر این اساس گاه عكس العمل هایی انفجاری از خود بروز داده اند كه اگر این همه مشهور نمی بودند و چنین فشار طاقت فرسایی به آنان وارد نمی شد، امكان نداشت كه این صحنه ها را خلق كنند و فرق آنها با بازیكنان عادی و كسانی كه این كارها را نمی كنند، نیز همین است.آنهایی كه به رغم آگاهی از این مسئله باز از زیدان انتقاد می كنند، حرف و استدلال شان این است كه وی آرام تر و متین تر از این حرف ها و بازیكنی متفاوت با سایرین است و بنابراین نباید كاری مثل آنها را انجام می داد.

او حد نهایت آرامش نشان می داد و درست است كه او قبلاً در دیدار یوونتوس با هامبورگ كاری از همان دست را انجام داده بود، اما وی همیشه فارغ از این مسائل و بسیار خونسرد و مسلط بر خود و شرایط موجود نشان می داد. او با اریك كانتونا بسیار فرق می كرد.آن فوتبالیست ناآرام فرانسوی با هر جرقه ای به آتش كشیده می شد و وجودش لبریز از تضادها بود، اما زیزو چه؟ او كه هموطن كانتونا و محبوب قلوب میلیون ها تن از مردم و تكیه گاه فرانسوی ها بوده است، چرا؟ او به چه سبب باید افسانه خود را با چنین حركتی مخدوش كند؟مخدوش؟

آیا او واقعاً مخدوش شده است؟ تاریخ به ما می گوید تك هنرمندان نابی مثل زیزو حتی وقتی دست به حركاتی از این دست زده اند به سرعت مورد بخشش مردم قدرشناس قرار گرفته و جایگاه سابق شان را بازیافته اند و زیزو نه فقط مستثنی از قاعده نیست بلكه از زبده ترین ها و بهترین ها و از افراد پیشرو در این زمینه است. برخی می گویند زیدان كه با ده ها شركت تجاری برای تبلیغ كالاهایشان قرارداد دارد، با كاری كه انجام داد، بهره های كلان ناشی از این قضیه را از دست خواهد داد. اما این فقط یك نوع ساده انگاری است زیرا تصویر و خاطره او همچنان به قوت خود باقی است و كالاهای مختلف همچنان با نام و نشان او عرضه و توزیع خواهد شد و حتی غروب روز دوشنبه كه تیم فرانسه به این كشور بازگشت، در مراسم استقبال از این تیم در درجه اول فریاد «زیزو، زیزو» شنیده می شد.

● یك بداقبالی

زیدان فقط یك بدشانسی آورده است و آن بازنشسته شدن وی بلافاصله پس از دیدار نافرجام فرانسه با ایتالیا در برلین است. اگر مسابقه دیگری در كار بود او می توانست آن خاطرات بد را بشوید و محو كند، اما دیگر دیداری در كار نیست و در نتیجه آخرین خاطره ای كه از وی به جای می ماند متاسفانه همان ضربه سر توی سینه بازیكنی است كه از قضا از بدترین ها و بداخلاق ترین بازیكنان نه فقط در ایتالیا بلكه در كل اروپا بوده و بسیاری از حریفان را در داخل میدان مضروب كرده و سوابق سوء او در این زمینه پرونده ای ضخیم را تشكیل می دهد و هرگز یك نمونه خوب نبوده است.

دوستداران زیدان بیشتر از این بابت ناراحت اند كه تصویر دوباره متجلی شده وی كه پس از ارائه یكی دو بازی عالی در جام جهانی امسال به وجود آمده بود، با واقعه برلین از دید عده ای از بین رفته است. زیزو توانسته بود با رساندن بسیار غیرمنتظره فرانسه به فینال و احیای تیمی كه واقعاً مرده به نظر می رسید دست به كار بزرگی بزند و تمام نزول دو سه سال اخیرش در رئال مادرید را به فراموشی بسپرد.

همان نزول و سه سال بدون جام ماندن رئال بود كه سبب شد زیزو قبل از شروع جام جهانی اعلام كند این آخرین میدان اوست و پس از آن كفش ها را خواهد آویخت، هیچ كس و حتی خود وی فكر نمی كردند او در آلمان چنین بازی كند. در دو دیدار اول خروس ها او و یارانش فروغی نداشتند اما از زمان مسابقه با توگو متحول شدند و شكست و حذف اسپانیا، برزیل و پرتغال نشان داد كه زیزو و همبازیانش چقدر به موقع اوج گرفته اند.

زیدان در این سه بازی دو گل حساس زد و یك گل بسیار حساس تر را برای تیری آنری در دیدار با برزیل بنیان نهاد. او حد كمال چیزی بود كه می شد در یك میدان فوتبال تصور كرد و از همه وجدآورتر این كه او پس از چند سال وقفه دوباره شروع به ارائه بازی هایی كرده بود كه با دوران اوجش برابری می كرد. ریموند دومنك به درستی و با طعنه ای گزنده گفته است كه عنوان ستاره مسابقه باید به ماتراتزی اهدا می شد و نه به آندره آ پیرلو، زیرا این مدافع اینترمیلان بود كه با تحریك كردن هافبك بازنشسته رئال مادرید وی را به آن كار واداشت و سرانجام ایتالیا را به چیزی رساند كه می خواست و آن حذف كارآمدترین مهره تیم فرانسه از تركیب مسابقه بود.جای تعجب داشت كه فرانسه حتی بعد از ۱۰ نفره شدن و با اینكه در آن لحظات اضافه بر زیدان، آنری، ویرا و ریبری هم خارج از میدان بودند، باز تیم حمله ور و حاكم بر میدان نشان می داد و این ایتالیا بود كه راضی به حفظ تساوی و كشاندن كار به ضربات پنالتی جلوه می كرد.

با این حال هر ناظر هوشیار و منصفی می توانست حدس بزند كه دقایقی بعد چه پیش خواهد آمد زیرا تیم فرانسه ضربه روحی خورده بود و در حالتی مثل شوك به سر می برد. كاپیتان و نماد این تیم با غیرمنتظره ترین واكنش ممكن از زمین اخراج شده و تیمش را در مقابل یك عمل انجام شده قرار داده بود و هیچ كس در تیم فرانسه نمی توانست آن حادثه را از ذهنش پاك كند.

● دومنك اشتباهات را كامل كرد

كلكسیون اشتباهات تیم فرانسه زمانی كامل شد كه ریموند دومنك دیوید ترزگه را مامور زدن یكی از ضربه های پنالتی كرد. مردی را كه به تصمیم خود او طی این جام آنقدر روی نیمكت ذحیره ها نشسته بود كه دیگر روحیه و اعتماد به نفسی نداشت و از هر جهت مردد بود. دقایقی پیش از اخراج زیدان دومنك آنری را هم تعویض كرده بود تا تمام پنالتی زنان اصلی تیمش را از میدان بیرون برده باشد.

او این بهانه را داشت كه آنری به دلیل خستگی بیش از حد توان جنگیدن فیزیكی با حریفان ایتالیایی را ندارد، اما انگار از یاد برده بود كه دقایقی بعد تعیین سرنوشت به پنالتی ها و ظرافت و هوشیاری زنندگان آنها منوط خواهد شد و نه فقط به سلامتی جسمانی شان.اگر زیزو در دام ماتراتزی نمی افتاد و چنانچه دومنك آنری را در زمین نگه می داشت، فرانسه حتی برای فتح ضربات پنالتی هم بختی والا می داشت اما در شبی كه انگار قرار بود دنیا بر سر زیزو خراب شود، هیچ یك از این اتفاقات نیفتاد.

جان لوئیجی بوفون دروازه بان نامدار ایتالیا كه در ضربات پنالتی هیچ كار مهمی صورت نداد، در وقت اضافی توپی را از زیدان گرفت كه شاید بهترین «نجات» (Save) تمامی این مسابقات بوده باشد و اگر هر دروازه بان دیگری از سنگر ایتالیا مراقبت می كرد احتمالاً در همان لحظه بازی ۱-۲ به سود فرانسه می شد و قهرمانی این تیم اجتناب ناپذیر می گشت، اما از بخت بد زیزو بوفون با عكس العملی محیرالعقول مانع از گلزنی زیزو شد و كاپیتان خروس ها را چنان عصبی تر كرد كه دقایقی بعد بر اثر شیطنت های ماتراتزی دست به آن كار زد و ناخواسته سرنوشت بازی را به ضرر كشورش ساخت.

همان طور كه در ابتدای مطلب آمد، آن اتفاق در عمل باعث قهرمانی ایتالیا و ناكامی فرانسه شد و شبی را كه می توانست زیباترین شب زندگی پربار زیزو باشد و پربارترین خداحافظی تاریخ را برای یك ورزشگاه رقم بزند به بدترین شب بدل كرد. زیزو رفت و در تاریكی های ورزشگاه برلین خودش را گم كرد و حتی «رویش» نشد كه برای شركت در مراسم توزیع مدال ها به زمین بازگردد. اما او بزرگ تر و به لحاظ فنی درخشان تر از آن است كه فقط با یك واقعه محو شود. حتی با واقعه ای به بزرگی و تكان دهنده بودن رویداد برلین. وجود او و هنرهایش انكارنشدنی است.

منبع: Soccernet



همچنین مشاهده کنید