پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
کازوتاکا اوتسوکا استاد همیشه شاگرد
کازوتاکا اوتسوکا نوه مؤسس سبک وادوریو یکی از شناختهشدهترین رشتههای کاراته در جهان است. او در سنت و فرهنگ ناب ژاپنی شاگردی کرده و توانسته است درجه مربیگری بینالمللی را از آن خود کند. دان شش دارد و دیدی جدید نسبت به اساتید ژاپنی را به ما ارائه میدهد.
بدون شک کازوتاکا اوتسوکا پلی بین نسل بزرگان قدیمی، پدران مؤسس و قرون بیست و یکم است. ۱۴ مارس ۱۹۶۵ در توکیو به دنیا آمده، در سنتهای بودای ژاپنی رشد کرده و از کودکی نزد هیرونوری اوتسوکا، پسر موسس سبک وادو ـ ریو تمرین کرده است.
او از سال اول ابتدائی کاراته آغاز کرد. در دبیرستان به موازات آن جودو و مبارزه را نیز آموخت. بیشک آموزشهای کاراته با پدرش بود. در واقع بدون وقت استراحت نزدیک سامورائی آموزشهای تکمیلی را میگذراند. در دانشگاه توکائی معروف به توشیاکی مایدا (قهرمان ۱۹۸۰) کاراته او را تکمیل کردند. سال ۱۹۸۷ با گرفتن دیپلم، کمک مربی پدرش در دوجوی مرکزی وادو ـ ریو در توکیو شد.
همانجا روزانه بین هشت تا ۱۰ ساعت به تمرین و تدریس میپرداخت. بنا به درخواست و تصمیم پدرش به خارج از کشور رفت. سه ماه در انگلستان ماند و سپس در سال ۸۹ ـ ۱۹۸۸ به آمریکا رفت تا هنرهای رزمی را در آنجا شکوفاتر کند. او در سال ۱۹۹۱ به دانشگاه کلرادو رفت و از آنجا دیپلم زبانهای خارجی (زبان انگلیسی) گرفت. از همانجا اقدام به بسط کاراته وادو ـ ریو در سرتاسر دنیا کرد تا اینکه از سال ۲۰۰۵ ساکن فرانسه شد. دان شش خود را از فدراسیون کاراته دریافت کرده است. شاگردانش او را کازو مینامند و او سبک پدربزرگش را به دیگران یاد میدهد.
خب قطعاً موافقید که خواند مصاحبه از چنین فردی خالی از فایده نخواهد بود. اینطور نیست؟
▪ آقای اوتسوکا چه شد که به فرانسه آمدید؟
- دلایل زیادی داشت، بیشتر به دلایل خانوادگی. همسرم که سال ۱۹۹۱ در دانشگاه کلرادو با او آشنا شده بودم. فرانسوی است. ما از سال ۲۰۰۵ در مونتپلیمه مستقر شدهایم. در ضمن من نسبت به چیزهائی که در اطرافم میگذرد خیلی کنجکاوم و میخواهم از هر چیزی که در کنارم هست ببینم و یاد بگیرم. من همیشه شاگردم، چه در هنرهای رزمی و چه در هر رشته و هر علم دیگری.
▪ خب پس باید بپرسم چه چیزهائی اینجا آموختید؟
ـ بهجز زندگی و نحوه نگرش فرانسوی که خیلی از آن لذت میبرم، اینجا نحوه آموزش هم متفاوت است. در ژاپن مربی یکبار تکنیک را نشان میدهد و پس از آن شاگردان باید به دفعات آن را تکرار کنند. اما در فرانسه اگر من چنین کاری بکنم حتی یک نفر هم در کلاس باقی نمیماند! (میخندد)، باید توضیح بدهم چرا و چهطور این تکنیک را انجام میدهم. فرانسویها خیلی دوست دارند به سنتها نزدیک شوند تا به ورزش، درست مثل ژاپنیها. دوست دارم چگونگی این تحول در اروپا را بفهمم. در مجموع برعکس ژاپن که تمرین بسته میماند، فرانسویها انواع و اقسام رشتههای رزمی را میشناسند؛ مثلاً آموزش واو ـ ریو مجموعهای از جوجیتسو و کاراته است. آنها در کنارش به کلوپهای تکواندو و کراوماگا و کاپوریا هم میروند.
▪ و یان آموختههای شما باعث شد که آنها چهره متفاوتی از وادو ـ ریو را ببینند؟
ـ این به من اجازه داد که نقاط قوت و ضعف وادو ـ ریو را بدون اغراق ببینم و این خیلی خوبست. مگر نه؟ البته من در آموزشهایم به سنتهای سبک وادو ـ ریو پایبند هستم اما جزئیاتی را هم در نظر میگیرم. من با تعصب پدر و پدربزرگم به کاراته نگاه نمیکنم و این نکتهای است که به ما اجازه میٔهد همیشه در حال شکوفائی و رشد باشیم.
▪ نظر خودتان راجعبه سبک وادو ـ ریو چیست؟
ـ سبکی که پدربزرگ من ابداع کرد در اصل جوجیتسوئی بود که با فنون کاراته درهم آمیخته شده بود. خیلی از حرکات و حالتها از فنون جوجیتسو هستند. حتی پرتابها، ما خیلی روی زانوهایمان کار میکنیم.
در تمرینات ویژه تای ساباکی یاد میگیریم قدرتمان را مقابل حریف و به کمک خود او افزایش دهیم. با جا خالی دادن به موقع و سپس حمله. گرفتن قدرت مهاجم نیز یکی از اصول پایه ماست. در تای ساباکی منظور این نیست که همه فنون را بلد باشیم، بلکه هدف این است که هر تکنیکی را که آموختهایم بتوانیم به خوبی اجرا کنیم. اصل این است که بتوانیم بین دانستههایمان سازماندهی خوبی برقرار کنیم.
▪ برنامههای کلاسیتان به چه صورت است؟
ـ محدوده سنی برای شاگردان وجود دارد و آنان بنابر رده سنیشان پذیرفته و ثبتنام میشوند. احترام به سنتهای ژاپنی در هر حال حفظ میشود. من سعی میکنم نقاط قوت هر کدام از شاگردانم را به خودشان بگویم تا اعتماد به نفسشان بیشتر شود و بعد زندگی گروهی را بیشتر پذیرا باشند. دوست دارم کلاسمهایم پرنشاط باشد. من کاراتهای را تدریس میکنم که بسیاری از فنونش توسط اساتید مؤسس آن در نهان استفاده میشده است و هرکدام از آنها کاربرد مخصوص به خود را داشتهاند. کیهونها هم هستم، برای هماهنگی زوکی و گری با چرخشهای بدن و برای یافتن مرکز تعادل و فاصلهگیری مناسب.
کومیته ورزشی ـ سنتی هم با فنون جوجیتسو داریم. عموماً تمرینات کومیته تقسیمبندی میشوند: اول بهکارگیری یک دست، بعد دو دست و یک پا و بعد دو پا و در نهایت هر چهار عضو (یعنی دو دست و دو پا). این کار کمک میکند تا بهتر بلوکه یا حمله کردن حریف را بشناسیم.
▪ نگهداری نام بزرگ اوتسوکا سخت نیست؟
ـ اینطور فکر نمیکنم چون هرگز خودم را به این نام معرفی نکردهام. هرگز دوست نداشتهام زندگیام درگیر این مسیر بشود. من در خانواده اوتسوکا هستم و در زندگیم همیشه کاراته و خانواده از هم جدا بودهاند. هرگز نشان نمیدهم که پسر یا نوه اوتسوکا هستم. وقتی به ورودی دوجو میرسم و سلام میدهم پدربزرگم را نمیبینم. من تنها مؤسس سبک را میشناسم.
▪ در هر صورت شما را به واسطه موفقیتهای پدرتان میشناسند؟
ـ اینطور فکر نمیکنم. خیلی از مردم همین را میگویند، اما پدرم هر روز راهنمائیام نمیکند. اگر هم موردی پیش بیاید من چشمبسته قبول نمیکنم. امروز وادو ـ ریو تقسیم شده است. اولین هدف من جمعآوری کامل خانواده است. وارد جزئیات و آنچه زمان پدربزرگم رایج بود، نمیشوم. امروز وادو ـ ریو و وادو ـ کای داریم که به دلایل سیاسی جدا شدهاند. بسط وادو ـ ریو در جهان نیاز به اتحاد همه ما دارد.
▪ چه رابطهای بین شما و پدربزرگتان هیرونوری اوتسوکا وجود داشت؟
ـ ما کمتر با هم کاراته تمرین میکردیم. او بیشتر اصول زندگی را به من میآموخت. مثلاً همیشه به من میگفت هیچوقت هنگامی که در را باز میکنند روبهرو نایست. همیشه با در حرکت کن تا اینکه پشت آن قرار بگیری. در مجموع شرایط مختلفی برای ما پیش میآید. او کاراته به ما میآموخت اما نه به واسطه تکنیک.
▪ شما از دانشگاه معروف توکائی مدرک مربیگری گرفتهاید. زندگی دانشجوئیتان چهطور گذشت؟
ـ سال اول، عضو باشگاه لایدو بودم و دان سه داشتم. روزی پنج ساعت و شش روز در هفته تمرین میکردم. سه سال بعد را در کلوپ وادو ـ ریو گذراندم. روزی هفت ساعت تمرین داشتم (یک ساعت صبح، یک ساعت کیهون، وقت ناهار و پنج ساعت کمیته و کاتا از ساعت پنج تا ۱۰ شب). استادم توشیاکی مایدا (قهرمان جهان و قهرمان المپیک سالهای ۸۰ در رشته جودو که برای توکائی نیز مبارزه میکرد) بود و وقتی با اتوبوس برمیگشتیم با هم تبادل نظر میکردیم. من بهعنوان مربی آمادگی جسمانی هم در سال ۱۹۸۷ مدرک مربیگری گرفتم و سپس در دوجوی مرکزی وادو ـ ریو به همراه پدرم شروع به تدریس کردم.
▪ در دنیای سنتی هنرهای رزمی رفتار مقابل بزرگترها چهطور است؟
ـ خیلی خشک و جدی است. بیشتر به سیستم نظامی شبیه است. مثلاً مقابل یک بزرگتر خندیدن ممنوع است. دندانها نباید معلوم شوند. سال اول انگار شما اصلاً وجود ندارید. سال دوم کمی بیشتر. از سال سوم کمکم شروع به وجود داشتن میکنیم. سال چهارم شما یک خدا میشوید.
▪ و کلام آخر برای خوانندگان ما؟
ـ سعی کنید صبور باشید و برای یاد گرفتن عجله نداشته باشید. شکوفائی زمان میبرد. برای مثال بار اول ممکن است انسان از چیزی بترسد، اما با تجربه یاد میگیرد که دلایل را بفهمد و تجزیه و تحلیل کند. اما بهتر است همه اینها را بهتنهائی بفهمد. در زندگی تکنیکی، باید آرامش داشته باشیم. اگر در زمان زدن تکنیک استرس داشته باشید قدرت و مهارت خود را از دست خواهید داد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران سریلانکا حجاب کارگران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی پاکستان رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور دولت سیزدهم مجلس
کنکور سیل حقوق تهران شهرداری تهران فضای مجازی هواشناسی پلیس سلامت قتل فراجا زنان
قیمت خودرو دولت خودرو قیمت دلار قیمت طلا دلار بانک مرکزی بازار خودرو ایران خودرو سایپا بورس تورم
نوید محمدزاده ترانه علیدوستی تلویزیون سریال کتاب سینمای ایران تئاتر سینما شعر مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل آمریکا رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا ترکیه عملیات وعده صادق
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال تراکتور تیم ملی فوتسال ایران بارسلونا رئال مادرید لیگ برتر
هوش مصنوعی فیلترینگ وزیر ارتباطات تبلیغات همراه اول ایلان ماسک ناسا فناوری اپل نخبگان
سلامت روان کمبود پرستار یبوست سرکه سیب دوش گرفتن