سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نماد فرهنگی مرغوب


نماد فرهنگی مرغوب

نقش های ماندگار ناصر ملک مطیعی در سینما

طی سال‌هایی که از سینمای ایران- به‌طور خاص سینمای قبل از انقلاب- شناخت پیدا کردم، همیشه این سوال در ذهنم بوده که «نماد فرهنگی» سینمای قبل از انقلاب چه کسانی می‌توانند باشند؟ البته که جوابش واضح است و نام کسانی که به سینمای ایران «فکر و اندیشه» اضافه کرده‌اند، روبه‌روی این سوال قطار می‌شود. به طور معمول اصحاب این «فکر و اندیشه» را در سینما، نویسنده، کارگردان، فیلمبردار، آهنگساز و تدوینگر می‌دانند. اما درعین حال می‌توان برخی از بازیگران را هم به این فهرست اضافه کرد چراکه برخی از آنها ویترین بسیار خوبی برای نمایش این «فکر و اندیشه» بوده‌اند و اتفاقا در گذر زمان مرغوبیت خود را هم از دست نداده‌اند و این مرغوبیت باعث شده با اینکه باد تند تاریخ بر آنها- و نقش‌هایشان - وزیدن کرده، همچنان به سلامت از این گذر تاریخی عبور کنند و سربلند در گوشه‌ای از تاریخ سینمای ایران، بایستند. «ناصر ملک‌مطیعی» بدون شک برای نگارنده، یکی از این نمادهاست و البته از جنس مرغوب آن! اما نمی‌دانم چه اصراری وجود دارد که او را به عنوان نمادی از فرهنگی سطح پایین معرفی کنند، مثلا عده‌ای اصرار دارند او را به عنوان نماینده فرهنگ لمپنیزم بخوانند یا اصرار دارند که تصویری دیگر از او به غیر از نقش «فرمان» فیلم «قیصر» (مسعود کیمیایی) شکل نگیرد. در بهترین شکلش او را با نقشی که در «غلام ژاندارم» (امان منطقی) داشته، به یاد می‌آورند. اما سه‌نقش بسیار مهم او در سینمای ایران در این میان نادیده گرفته می‌شود که او را از این تعاریف جدا و به‌عنوان «نماد فرهنگی مرغوب» معرفی می‌کند؛ نخست، نقش او در فیلم «چهار راه حوادث (ساموئل خاچیکیان)، دوم، نقش «قلندر» در فیلم قلندر (علی حاتمی) و سوم، نقش امیرکبیر در فیلم- مجموعه «سلطان صاحبقران» (علی حاتمی). با این توضیح که برخی دیگر از آثار او نیز مثل «ولگرد» (مهدی رییس‌فیروز)، طوقی (علی حاتمی)، بابا شمل (علی حاتمی) و یکی، دو فیلم از کارهایی که خود در مقام کارگردان و نویسنده ساخته است را درنظر نگرفته‌ام که هرکدام نیز اهمیت‌ خاص خود را دارد.

● قلندر (۱۳۵۱)

«قلندر» مهجورترین و یکی از بهترین آثار «علی حاتمی» است؛ او دست بر یکی از بزرگ‌ترین تابوهای اعتقادی و تاریخی ایرانیان می‌گذارد و آن هم دلدادگی بیش از حدومرز برادر به خواهر! گرچه حاتمی مرز اخلاق را به‌خوبی می‌شناخت و آن را رعایت می‌کرد و البته برای سنت احترامی ویژه قایل بود. اگر فضای دهه۱۳۴۰ را در نظر بگیریم، «ناصر ملک‌مطیعی» با بازی در نقش قلندر، بزرگ‌ترین ریسک هنری خود را انجام داده است؛ ریسکی که می‌توانسته به اتمام دوران فعالیت هنری‌اش بینجامد، چراکه نگاه متعصب مردم- به‌ویژه در شرایط اجتماعی و سیاسی- آن روزگار می‌توانست از او تصویر دیگری بسازد. گرچه همین فیلم در اکران دچار ممیزی شدید شد و مدتی در محاق توقیف ماند و حاتمی مجبور به تغییراتی در آن شد، اما «قلندر» در تاریخ سینما با سیمای «ناصر ملک‌مطیعی» و البته جسارت او به ثبت رسید. او تصویری متفاوت از پهلوانی را با بازی خود می‌سازد که لغزش او در عاطفه به خواهرش، می‌‎تواند یک جامعه را به تباهی بکشاند. چرا که مرگ قلندر در انتهای فیلم خلأ جوانمردی و بزرگی را هم یادآوری می‌کند. نباید هوشمندی حاتمی را هم در انتخاب او نادیده گرفت، چون «ناصر ملک‌مطیعی» یکی از محبوب‌ترین بازیگران دوره خود به‌حساب می‌آمد و مردم به واسطه او، می‌توانستند تندی و تیزی فیلم را تحمل کنند. گرچه این فیلم، به‌واسطه سانسور و ممیزی شدید نتوانست جایگاه مناسبی در زمان خود پیدا کند.

● چهارراه حوادث (۱۳۳۴)

این فیلم ساموئل خاچیکیان از مهم‌ترین آثار جنایی تاریخ سینمای ایران است؛ «ناصر ملک‌مطیعی» شاید به‌واسطه شهرت غریبش بعد از فیلم «ولگرد» (مهدی رییس‌فیروز)، نخستین انتخاب باشد. اما نقش متفاوت او در فیلم «ولگرد»، انتخاب او را به‌عنوان جوان اول فیلم جدید خاچیکیان مشکل می‌کند. جوان اولی که در این فیلم به‌عنوان نخستین سوپراستار مرد سینمای ایران، جلوه دیگری از خود را بروز می‌دهد. گرچه فیلم در زمان نمایش چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت، اما به نقل از کتاب تاریخ سینمای ایران ۱۳۷۹- ۱۲۵۷ (جمال امید- ج اول) همین فیلم باعث می‌شود «آوانس اوگانیانس (به احتمال قوی) پس از سال‌ها دوری از سینما، بار دیگر و این مرتبه با نام پروفسور «اوهانیان مژده» دست به قلم ببرد و نقدی بر آن با امضای «الف. م» بنویسد.»اوگانیانس در بخشی از نقد خود به پیشرفت بازی «ناصر ملک‌مطیعی» نسبت به فیلم‌های گذشته‌اش اشاره دارد و این درحالی است که در جایی دیگر او از عدم‌مطالعه روی شخصیت‌ها و تناسب آن با بازیگرها گلایه کرده است. به هر ترتیب «ناصر ملک‌مطیعی» گرچه کمتر با این تیپ در فیلم‌ها حضور پیدا کرد، اما اثر خود را به عنوان بازیگری که تنوع ایفای نقش‌های گوناگون را می‌پسندد، گذاشت و تاریخ سینمای ایران از فیلم «چهارراه حوادث» قطعا به‌سادگی عبور نمی‌کند.

● فیلم -مجموعه سلطان صاحبقران (۱۳۵۲)

در کتاب «من و خاندان پهلوی» (احمدعلی مسعودانصاری) آمده است که روزی «رضاپهلوی» با حالتی گلایه‌آمیز نزد شاه می‌رود و از پخش فیلمی سخن می‌گوید که در آن شاه را ترور می‌کنند، شاه با عصبانیت جواب می‌دهد؛ «برو از ننت بپرس!»«امیرکبیر» در این مجموعه شخصیتی فراتر از شاه دارد و همیشه در حال نصیحت و راهنمایی اوست، درواقع تنها کسی ا‌ست که می‌تواند مقابل او بایستد. ایفای این نقش از سوی «ناصر ملک‌مطیعی»، در دوره‌ای که حکومت شاه برقرار بوده، دوباره ریسک‌پذیری بالای این بازیگر را یادآوری می‌کند. مجموعه «سلطان صاحبقران» تصویر‌گر دورانی ا‌ست که مهم‌ترین شخصیت آن دوران، «امیرکبیر» است و واقعا برایم سوال بزرگی‌ است که چه اتفاقی رخ می‌دهد تا «ناصر ملک‌مطیعی» ایفای چنین نقشی را می‌پذیرد؟ جالب است که این مجموعه حدود سال ۱۳۶۱ از تلویزیون بازپخش شد و بعدتر هم مجموعه «امیرکبیر» (سعید نیکپور)، اما با وجود ویژگی‌های بسیار جدی‌تر و هنری‌تر این مجموعه، نام «امیرکبیر» بازیگری سینمای ایران قلم گرفته شد و دیگران شدند «بازیگر» و در تمام این سال‌ها تلاش شده به جای یادآوری چنین نقش و بازی‌ای، او را با نام «فرمون» یا «فرمان» معرفی کنند. هرچند، همان زمان که همین نقش «فرمان» را بازی کرد، به‌عنوان بازیگری که بسیار مطرح بود، برای کارکردن با فیلمسازی که تازه کارش را شروع کرده و فیلم نخستش توفیق نداشته و آن هم حضور در نقشی کوتاه، انتخابی جسورانه است؛ انتخابی که «بازیگر» در آن معنای نقش را می‌شناسد و اعتمادبه‌نفس بالایش، او را از دیگران متمایز می‌کند.

خدایار قاقانی



همچنین مشاهده کنید