جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

جزئیات , کلید موفقیت


جزئیات , کلید موفقیت

فیلم «ورود آقایان ممنوع» اگرچه یک کمدی موقعیت خوب, صمیمی و گرم است و این هم به خودی خود امتیاز کمی نیست اما سرحالی و طراوتش را از کمدی موقعیت بودنش به ارث نبرده

فیلم «ورود آقایان ممنوع» اگرچه یک کمدی موقعیت خوب، صمیمی و گرم است و این هم به خودی خود امتیاز کمی نیست اما سرحالی و طراوتش را از کمدی موقعیت بودنش به ارث نبرده.

«ورود آقایان ممنوع» فیلم خوبی است بیشتر به دلیل تمرکز رامبد جوان بر جزئیات اثرش. از دیالوگ‌نویسی بگیرید تا جزئیات صحنه و حتی صداگذاری. در برخی صحنه‌های فیلم، آمبیانس‌ها شاهکار هستند. البته منظور از این آمبیانس‌ها صداهایی مثل صدای ترمز ماشین هنگام دویدن دخترها نیست. مثلا آمبیانس‌هایی مثل همهمه دانش آموزان در داخل مدرسه. این همهمه‌ها که در مدرسه ایجاد می‌شوند کاملا هدفمند هستند و ما صدای آن‌ها را به موقع و به جا می‌شنویم. مثلا وقتی که خانم مدیر در نهایت بدبینی در حال صحبت است و حضور یک معلم مرد را زنگ خطری برای دانش آموزان می‌داند این صداها در پس زمینه، کارکرد فوق العاده‌ای دارند. فیلم رامبد جوان پر است از این جزئیاتی که همه و همه در یک راستا و هدف قرار دارند. البته وقتی بحث جزئیات را می‌کنیم آن را در قد و قواره و کارکردهای یک اثر کمدی می‌بینیم و نه در حد و اندازه‌های فیلمی مثل «درباره الی» که اساس کارش بر این جزئیات استوار است. اینجا جزئیات به عنوان نقاط تاکید فیلمساز مطرح نیستند. نقاط تاکیدی که بیننده را پس از تماشای اثر به فکر وا دارد تا دوباره به آنها رجعت کند. در اینجا توجه بر روی جزئیات نقش برجسته سازی و به نوعی داغ کردن تنور سوء‌تفاهم را بر عهده دارد. فیلمی که بر پایه یک موقعیت استوار است نیاز به این نوع جزئیات دارد تا موقعیتی که برای کاراکتر‌هایش خلق کرده است را بحرانی‌تر و سوء تفاهم برانگیز‌تر کند. حالا این جزئیات را به تمام فیلم تعمیم دهید. به گریم عالی بازیگران، به آن برخورد اتومبیل معلم شیمی به اتومبیل خانم مدیر، به جزئیات چهره بهاره رهنما و خیلی چیزهای دیگر. به هرحال در این قرن جاری، تقریبا اکثر حرف‌ها زده شده و حرف ناگفته‌ای نمانده است اما به قول دیالوگ شاهکار مانی حقیقی در فیلم: «جوک خوب و بد نداریم. جوک‌گوی خوب و بد داریم.» قرار نیست حرف و داستان جدیدی را ببینیم، همین که برایمان خوب تعریف شوند کفایت می‌کند.

دیگر نقطه قوت فیلم هم بازی‌های خوب آن است. بازی‌ها همه هماهنگ و یک دست هستند. البته ترس رامبد جوان در ارائه یک کمدی موقعیت خالص هم کمی به کار لطمه زده است. وجود بازیگری چون علی صادقی در فیلم، اگرچه بسیار اندک و در دقایق پایانی فیلم است اما به خوبی نشان می‌دهد که جوان از ساخت یک کمدی موقعیت خالص در این برهه زمانی کمی واهمه دارد. لزومی نداشت بازیگری مثل علی صادقی که در این سال‌های اخیر به یکی از آیکون‌های کمدی‌های کلامی و بی در و پیکر سینمایمان تبدیل شده است در این فیلم حضور داشته باشد. اگر به موقعیتی که اساس کمدی این فیلم را تشکیل می‌دهد ایمان داریم (‌که حقیقتا هم ایمان داریم) پس علی صادقی این وسط چه می‌کند؟ البته حساسیتی نسبت به حضور او در این فیلم وجود ندارد و اگر بخواهیم نتیجه و محصول را مد نظر قرار دهیم باز هم می‌بینیم که صادقی در این چند دقیقه‌ای که حضور داشت همانی بود که در همه کمدی‌های دیگر این سال‌ها بوده است. همان اداها و همان شیرین کاری‌ها. در صورتی که کمدین بودن در یک کمدی موقعیت، یک نمایش شخصی و شیرین کاری برای خنداندن نیست. بلکه تبحر در قرار گرفتن در یک قالب جدید و خلاقیت در آن محدوده است. کاری که رضا عطاران به خوبی از عهده آن بر آمد. ‌اما انتخاب ویشکا آسایش برای بازی در نقش خانم مدیر، اگر نگوییم بهترین انتخاب، حتما جزو چند انتخاب بازیگر برتر سال جاری در سینمایمان خواهد بود. ویشکا آسایش بازیگری‌است که در طول یک سال نامش خیلی بر سر زبان‌ها نمی‌افتد. نه سوپر استار است و نه یک بازیگر پرکار، آن هم در عرصه کمدی. پس طبیعی‌است که انتخاب او برای این نقش خاص یک کار خارق العاده‌ است. شاید اگر این فیلم را هرکس دیگری می‌ساخت محدوده انتخابش چند بازیگر همیشگی این نوع نقش‌ها بودند اما جسارت و وسواس رامبد جوان در انتخاب این بازیگر ستودنی است.

به هر صورت پس از گذشت چند سال از سلطه کمدی‌های بی پایه و اساس بر سینمایمان، دیدن این کمدی خنده‌دار و سرگرم کننده اما اصولی و درست، شدیدا پیشنهاد می‌شود.

حسین گودرزی



همچنین مشاهده کنید